در جلسه روز گذشته شورا

از نطق شاعرانه تا یک پیشنهاد تاریخی / آبراه «پیربازار به غازیان» احیاء شود

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا رئیس کمیسیون ترافیک و حمل‌ و نقل شورای شهر رشت پیشنهاد کرد که احیای آبراه تاریخی «پیربازار به غازیان» که در گذشته سبب پیوند مردم دو شهر رشت و انزلی‌ شده مورد توجه قرار گیرد.

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا رضا رسولی در جلسه عصر روز گذشته شورا به نطق خود در هفتم تیرماه ۹۴ اشاه کرد و گفت: در سخنانی تلاش کردم با آسیب‌ شناسی دلایل عقب‌ افتادگی رشت را تحت عنوان «عافیت‌طلبی و منفعت‌طلبی» بیان کنم.--۲۷-۲-۹۵---۵۵rasooly

عضو شورای شهر رشت در ادامه نطق خود اظهار کرد: اتفاقاتی طی دو ماه اخیر در رشت افتاده و شاهد حرکت‌های اجتماعی نهادهای مستقلبودیم که نتایج بزرگی را برای رشت به ارمغان آورده است.

رسولی اعلام موضع شهروندان در مورد استیضاح شهردار رشت و همچنین مشارکت شهروندان برای پاک‌سازی تالاب عینک الگوی جدیدی از مشارکت مردمی در سطح کشور دانست و اظهار کرد: زمانی که در ۱۵ اسفند سال گذشته گروهی ازگروه‌‌ های مردم‌ نهاد تصمیم به مبارزه با «اهریمن سبز» گرفتند کمتر کسی فکر می‌کرد که حرکتشان با موفقیت همراه شود.

رئیس کمیسیون ترافیک و حمل‌ و نقل و ترافیک شورای شهر رشت با قدردانی از تلاش دستگاه های اجرایی و موسسه سرزمین ایده آل ما و سبزکاران بالان در پاکسازی تالاب اظهار کرد: این اقدام تنها گام اول احیای تالاب بوده زیرا سنبل آبی می تواند تا ۱۵ سال مجددا رشد کند.

رئیس کمیسیون ترافیک و حمل‌ و نقل شورای شهر رشت در ادامه نطق خود پیشنهاد کرد که احیای آبراه تاریخی «پیربازار به غازیان» که در گذشته سبب پیوند مردم دو شهر رشت و انزلی‌ شده مورد توجه قرار گیرد.

گفتنی است رسولی شعر زیر که سروده ای از احمد شاملو شاعر برجسته کشورمان بوده است را نیز در صحن شورا قرائت کرد :

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت

روزی که کمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری ست
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل افسانه ایست
و قلب
برای زندگی بس است

روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی
روزی که آهنگ هر حرف، زندگی ست
تا من به خاطر آخرین شعر، رنج جستجوی قافیه نبرم
روزی که هر حرف ترانه ایست
تا کمترین سرود بوسه باشد

روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم …

و من آنروز را انتظار می کشم
حتی روزی
که دیگر
نباشم

tel final1

Share