سنگینی اندوه روی شانه‌های زمین؛

کاش بهار که می‌آید شمشادها جوان بشوند و «یحیی» بخندد

شمشادها از نگاه علمی درختان و درختچه‌هایی همیشه‌سبز هستند با برگ‌ها و گل‌های بسیار زیبا و در گونه‌های بسیار متنوع که گاهی ارتفاع‌شان به ۱۰ متر می‌رسد؛ شمشادها میراثی گران بها در دل جنگل‌های هیرکانی هستند که باید حراست شوند. اما مرگ شمشادها در دهه اخیر زنگ خطریست که برای میراث داران هیرکانی به صدا درآمده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، محدثه مهدوی در ایسنا نوشت: «یحیی» به ظاهر جنگلبان، اما عاشق درختان است، وقتی با او همراه می‌شوم از راز جنگل و درختانش می‌گوید تأکید دارد که نباید تنها به جنگل رفت زیرا معتقد است کسی که نابلد باشد در جنگل غرق می‌شود درست مثل دریا، چه بسا با اینکه حرفه‌اش بود و به نواحی و دسترسی‌های منطقه اشراف دارد اما چندین بار در جنگل گم شده و سر از آبادی‌های دورتر درآورده است.

دستی بر تنه درختی کهن می‌کشد، گویی که با رفیق سال‌های جوانی‌اش تجدید دیدار می‌کند. ریشه و هویت انسان را وابسته به طبیعت می‌داند، طبیعتی که همچون مادری دلسوز تمام مهرش را بدون توقع نثار فرزند می‌کند.

آزاردار، توسادار، رزدار، صنوبر، آلاش‌دار، مازودار و کیش‌دار (درخت شمشاد) از انواع گونه‌های درختی بودند که یک به یک به تفصیل از کاربردشان می‌گفت؛ صنوبر را درختی پر سود، آلاش‌دار (درخت راش) را طعمه مناسب قاچاقچیان چوب می‌دانست اما در بین همه این گونه‌ها کیش‌دار را به سبب سرسبزی همیشگی و جنس چوبش ویژه‌تر می‌دانست، علاوه بر اینکه در باور عموم هم به «آقادار» خطاب می‌شد.

در باور عام شمشاد یا «آقادار» ها به عنوان درختان مقدس و نزد مردم شمال بسیار محترم شمرده می‌شوند، شمشاد یا کیش نمادی برای بقاع متبرک است. استحکام، استواری، انبوهی و مهم‌تر از همه همیشه سبزبودن شمشاد آن را به نمادی از جاودانگی، بی‌مرگی و زایایی مداوم در نظر مردم جلگه تبدیل کرده است، حتی در باورهای اسلامی جنس تابوت حضرت آدم (ع) را از چوب شمشاد عنوان کردند، این روایت درباره این درخت سبب می‌شود تا مردم شمال نگاه ویژه‌ای به کیش‌دار داشته باشند و به نیت حاجت‌روایی به آن حریال (حریر) سبز ببندند با توجه به اینکه در گذشته این گونه هیرکانی در اطراف امامزاده‌ها و بقعه‌های گیلان بسیار دیده می‌شود لذا شاهد گرفتن هر شاخه آن برای حاجات و تمناها از آداب زیارت بوده است.

اکنون بسیاری از این آقادارها سال‌هاست خزان کرده اند! تشکیل جلسات و کارگروه‌ها، تیترهای تاپ تریبون‌ها هم نتوانستند به آن گونه‌ای که شایسته است، شمشادها را که به نوعی نگین جنگل‌های هیرکانی بودند احیا یا حفظ کند. وقتی متولد گیلان باشی و گامی در جنگل‌های هیرکانی برداشته باشی، این مرگ خاکستری و تدریجی طبیعت که ارزشمندترین سرمایه هستی یعنی نفس، مهر و امید و زندگی را تقدیم کرده، برایت غم جانکاه و استخوان‌شکنی است.

شمشادها از نگاه علمی درختان و درختچه‌هایی همیشه‌سبز هستند با برگ‌ها و گل‌های بسیار زیبا و در گونه‌های بسیار متنوع که گاهی ارتفاع‌شان به ۱۰ متر می‌رسد؛ شمشادها میراثی گران بها در دل جنگل‌های هیرکانی هستند که باید حراست شوند. اما مرگ شمشادها در دهه اخیر زنگ خطریست که برای میراث داران هیرکانی به صدا درآمده است.

درختان تا زمانی که جوان و سرحال هستند به تنفس حیات بخش کره زمین کمک می‌کنند و زمانی که پیر و کهنسال می‌شوند با تبدیل به تولیدات چوبی همچنان فوایدشان به بشر می‌رسد.

«حاج یحیی» پدربزرگ عاشق و جنگلبان من است که حضورش با بعضی از شمشادها و صنوبرهای برافراشته سبز گره خورده.

روایت‌های یحیی از شمشادهایی که بهار می‌آید و جوان نمی‌شوند روایت‌های غم‌انگیزی است. به خودم می‌گویم یحیی که دیگر نیست پس چه کسی در گوشم نجوا می‌کند آیا نسیم است که صدای او را از لا به لای برگ‌های آفت خورده به گوشم می‌رساند؟ دست‌های یحیی را مثل بذری سبز در زمین کاشتند اما روایت‌های یحیی از زیستگاه غنی هیرکانی لحظه‌ای خاموش نشده و نفس به نفس با درختان عاشق گرم گفت وگوست؛ من هنوز صدای خش خش پای یحیی را لا به لای شمشادها می‌شنوم.

کاش بهار که می‌آید شمشادها جوان بشوند و یحیی بخندد و هیرکانی نفس بکشد و اندوه روی شانه‌های زمین سنگینی نکند. کاش شمشادها جوان بشوند. روایت‌های یحیی بخشی از تاریخ شفاهی و «میراث هیرکانی» است؛ اکنون آفت به گونه‌های دیگر این میراث که قدمتی ۵۰ میلیون‌ساله دارد، رسیده و باید بیش از پیش و هرچه سریع‌تر نسبت به حفظ گونه‌های در خطر انقراض اقدام کرد.

Share