سرویس فرهنگی دیارمیرزا؛

نگاهی به کتاب «تخت‌خوابت را مرتب کن»؛ کتابی برای تغییر خود و جهان!

به غیر از ۱۰ درسی که در کتاب «تخت‌خوابت را مرتب کن» می‌خوانید که به واقع در روند زندگی شما کمک کننده هستند و این خود نقطه قوت اصلی کتاب است، نمی‌شود از روایت‌های جالب ژنرال مک‌ریون به سادگی عبور کرد زیرا روایات این کتاب به شدت جذاب است.

صابر عاشری لشت نشائی/ سرویس فرهنگی دیارمیرزا

کتاب «تخت‌خوابت را مرتب کن» نوشته ویلیام اچ مک‌ریون، ژانر بازنشسته نیروی دریایی آمریکا است که سال ۲۰۱۴ در جشن فارغ‌التحصیلی دانشجویان دانشگاه تگزاس سخنرانی‌ای می‌کند و ده درسی که در تمرینات یگان ویژه نیروی دریایی آموخته بود را اساس صحبت‌های خود قرار می‌دهد که مورد توجه دانشجویان زیادی قرار می‌گیرد.

او در مقدمه کتاب خود در خصوص این درس‌ها می‌نویسد: «آن درس‌ها، درس‌های ساده‌ای درباره نحوه گذراندن تمرینات آموزشی نیروی دریایی بود اما صرف‌نظر از اینکه شما که هستید و در چه جایگاهی قرار دارید، تمام آن‌ها در رویارویی با چالش‎های زندگی به یک اندازه اهمیت دارند.»

این کتاب با وجود حجم کم، دارای ده فصل است که هر فصل شامل یک عنوان اصلی که همان درسی است که مک‌ریون از آن حرف می‌زند، یک عنوان فرعی که با جمله «اگر می‌خواهی دنیا را تغییر دهی…» شروع می‌شود و داستان کوتاهی از خاطرات مک‌ریون در دوران آموزشی یگان ویژه و عملیات‌های جنگی وی است یعنی نویسنده علاوه بر اینکه یک درس را برای خواننده خود مطرح می‌کند، مثالی نیز از زندگی شخصی خود در همین زمینه می‌آورد و همین موضوع نیز سبب جذابیت کتاب شد.

شاید به نوعی بتوان این کتاب را از نظر ساختاری با کتاب «قورباغه را قورت بده!» برایان تریسی مقایسه کرد؛ حال اینکه در کتاب تریسی به ۲۱ درسی اشاره شده است که سبب جلوگیری از تعلل و نتیجه گیری بهتر در مدت زمانی کوتاه‌تر می‌شود اما در کتاب مک‌ریون به ۱۰ درسی پرداخته می‌شود که هدف آن تغییر خود و ساختن جهانی بهتر است و همچنین تجربه‌های شخصی نویسنده در کتاب ذکر شده است.

به غیر از ۱۰ درسی که در کتاب «تخت‌خوابت را مرتب کن» می‌خوانید که به واقع در روند زندگی شما کمک کننده هستند و این خود نقطه قوت اصلی کتاب است، نمی‌شود از روایت‌های جالب ژنرال مک‌ریون به سادگی عبور کرد زیرا روایات این کتاب به شدت جذاب است؛ از تمرینات نفس‌گیر تا نحوه برخورد با سختی‌ها و چالش‌ها! برای مثال در فصل دهم کتاب در خصوص روزهای ابتدایی شروع تمرینات، وی صبحت یکی از مربیان خود را می‌نویسد: «طوری مورد ارزیابی و آزمایش قرار می‌گیرین که تا به حال تو عمرتون تجربه نکردین. لحظه‌ای مکث کرد و نگاهی به ما «جوجه سربازها» انداخت. اکثرتون نمی‌تونین این دوره را به اتمام برسونین. مثل روز برام روشنه. لبخندی زد. حداکثر تلاشمو می‌کنم تا پدرتون رو دربیارم روی سه کلمه آخرش تاکید خاصی داشت بدون هیچ ترحمی، شما را نابود می‌کنم. کاری می‌کنم که فراتر از محدودیت‌هاتون تلاش کنین. سپس خنده‌ای شیطانی روی صورتش ظاهر شد. درد خواهید کشید خیلی زیاد.»

شاید برای ما ایرانی‌ها چند خاطره‌ای که مک‌ریون از حضور خود در جنگ آمریکا با عراق، دستگیری صدام حسین و نحوه برخورد با وی می‌نویسد جذابیت این کتاب را بیشتر نیز کند چنانچه در فصل اول کتاب آمده است: «روزی یکبار باید او (صدام) را ملاقات می‌کردم تا مطمئن شوم سربازانم به خوبی از او مراقبت می‌کنند. من متوجه شدم که صدام تخت‌خوابش را مرتب نمی‌کند.»

«روز خودت را با تکمیل یک کار شروع کن» عنوان فصل اول کتاب مک‌ریون است و وی در این فصل می‌نویسد: «گاهی فعالیت ساده‌ای همچون مرتب کردن ساده تختخواب می‌تواند انگیزه لازم برای شروع روز را در شما ایجاد کرده و پایانی پرحاصل و سرشار از رضایت را برایتان فراهم آورد.»

نویسنده در فصل دوم کتاب خود یعنی «به تنهایی نمی‌توانی از عهده‌اش برآیی» به نیاز انسان به دیگران اشاره می‌کند: «هیچ یک از ما از لحظات دردناک زندگی در امان نیستیم هر یک از ما برای رسیدن به اهدافمان در زندگی، باید گروهی از افراد خوب را در کنارمان داشته باشیم. شخصی را پیدا کنید که بتوانید زندگی خود را با او قسمت کنید تا جایی که می‌توانید دوست پیدا کنید و فراموش نکنید که موفقیت شما وابسته به دیگران است»

در فصل سوم کتاب به وسعت قلب پرداخته می‌شود؛ «تنها چیزی که اهمیت دارد وسعت قلب شماست» و بیان می‌شود: «دوره‌های آموزش نیروی دریایی همیشه درباره اثبات نکته‌ای است. اثبات اینکه اندازه اصلاً مهم نیست اثبات اینکه رنگ پوست اصلا مسئله مهمی نیست اثبات این که پول شما را به فرد بهتری تبدیل نمی‌کند اثبات اینکه عزم و اراده همیشه بهتر از استعداد بوده است.»

مک‌ریون «زندگی عادلانه نیست به مسیرت ادامه بده!» را عنوان فصل چهارم کتاب خود در نظر می‌گیرد و در این باره می‌نویسد: «اینکه سرنوشتمان را به نیروهای بیرونی نسبت داده و دست از سعی و تلاش برداریم کار آسانی است، چون اعتقاد داریم سرنوشت بر علیه ماست. می‌توان این طور تصور کرد که محل زندگی‌مان، نحوه برخورد والدین با ما یا مدرسه‌ای که می‌رفتیم، همه آینده ما را رقم می‌زنند اما هیچ یک از اینها واقعیت ندارد و مردم عادی و افراد بزرگ همه با توجه به نحوه رویارویی‌شان با بی‌عدالتی‌های زندگی تعریف می‌شوند.»

«شکست باعث قوی‌تر شدن شما می‌شود» عنوان فصل پنجم کتاب است و در این فصل آمده است: «شما تاوان شکست‌های خود را می‌دهید اما اگر مقاومت کنید، اگر اجازه دهید شکست‌ها به شما درس‌هایی بیاموزند و قدرت شما را افزایش دهند آن وقت برای رویارویی با سخت‌ترین لحظات زندگی آماده خواهید بود.»

در فصل ششم کتاب، در خصوص «جسارت» صحبت شده است و عنوان «باید جسارت زیادی داشته باشی» برای آن انتخاب شد که نویسنده در بخشی از این فصل می‌نویسد: «زندگی جدال است و همیشه احتمال شکست وجود دارد اما افرادی که با ترس از شکست، سختی و دردسر زندگی می‌کنند هرگز به توانایی‌های واقعی خود دست نمی‌یابند.»

ژانر مک‌ریون در فصل هفتم توصیه می‌کند که «در برابر زورگوها بایستید» و به این مطلب اشاره می‌کند که «زورگوها همه شبیه یکدیگر هستند، چه در حیاط مدرسه باشند، در محل کار و یا در حال حکومت بر یک کشور از طریق اعمال ترس و وحشت. این افراد بر ترس و ارعاب تکیه دارند. زورگویان قدرت خود را از طریق اعمال ترس و ضعف دیگران به دست می‌آورند. آن‌ها شبیه کوسه‌هایی هستند که ترس افراد را در آب احساس می‌کنند. آن‌ها دور طعمه میچرخند تا ببینند آیا طعمه تقلا می‌کند یا نه. آن‌ها ضعف و قدرت طعمه را بررسی می‌کنند. اگر شجاعت روبرو شدن با این وضعیت را نداشته باشید به شما حمله خواهند کرد.»

«در موقعیت درست قرار بگیرید» درس هشتمی است که نویسنده به مخاطبان خود توصیه می‌کند و در این رابطه در عنوان فرعی خود می‌نویسد: «اگر میخواهی دنیا را تغییر دهی بهترین خودت در تاریک‌ترین لحظات باش»

در نهمین فصل که با عنوان «به دیگران امید بدهید» آغاز می‌شود، نویسنده بیان می‌کند که «امید قدرتمندترین نیرو در جهان هستی است. با امید می‌توانید ملت‌ها را به سوی تعالی سوق دهید. با امید می‌توانید تسلای خاطر داغدارها و درد کشیده‌ها باشید. با امید می‌توانید دردهای تحمل ناپذیر را راحت‌تر تحمل کنید.»

درس آخر و به گفته مک‌ریون مهم‌ترین درسی که از دوره آموزشی یگان ویژه نیروی دریایی آموخت «هرگز تسلیم نشو!» بود که در این زمینه می‌نویسد: «زندگی سرشار از لحظات سخت است اما همیشه کسی وجود دارد که وضعیتش بدتر از شما باشد. اگر روزتان را با تاسف خوردن پر کنید، تاسف به خاطر رفتاری که با شما شده، شکایت از سهمتان در زندگی، سرزنش دیگران یا محیط اطراف به خاطر شرایط خودتان، در این صورت زندگی برایتان سخت و طولانی خواهد شد. از طرف دیگر اگر از رویاهایتان دست نکشیده قوی و محکم در برابر امور مخالف و ناملایمات بایستید، در این صورت زندگی همان چیزی می‌شود که شما می‌سازید و می‌توانید آن را عالی بسازید.»

مک‌ریون در پایان این ده درس نتیجه‌گیری خود را بیان می‌کند و اعلام می‌کند که «به خاطر داشته باشید روز خود را با تکمیل یک کار آغاز کنید؛ کسی را پیدا کنید که در زندگی به شما کمک کند؛ به همه احترام بگذارید؛ بدانید که زندگی همیشه منصفانه نیست و گاهی اوقات شکست می‌خورید اما اگر کمی ریسک کنید؛ در هنگام رویارویی با مشکلات قوی باشید؛ با زورگویی‌ها مبارزه کنید؛ افراد شکست خورده را بالا بکشید و هرگز تسلیم نشوید، خواهید توانست زندگی خود و حتی جهان را به شکلی بهتر تغییر دهید.»

در انتهای کتاب نیز نویسنده متن سخنرانی خود در دانشگاه تگزاس را ذکر می‌کند و می‌گوید اگر هرکس در زندگی خود تنها بتواند زندگی ۱۰ نفر را تغییر دهد و آن ده نفر هم هر کدام زندگی ۱۰ نفر را تغییر دهند و همین روند ادامه پیدا کند پس از چند نسل کل دنیا تغییر خواهد کرد و جای بهتری برای زندگی می‌شود.

نهایتا اگر می‌خواهید کتابی کم حجم اما آموزنده و در عین حال جذاب را مطالعه کنید قطعا کتاب «تخت‌خوابت را مرتب کن» یکی از بهترین گزینه‌ها خواهد بود؛ پس آن را بخوانید و لذت ببرید.

Share