علیرضا بیگلری، رئیس انستیتو پاستور ایران تشریح کرد:

ناگفته‌های «پروژه تلاشِ» پاستور در ساخت واکسن کرونا؛ کاش مهربانانه‌تر حمایت می‌شدیم

مصیبت کرونا که آمد، انستیتوپاستور ایران سبقه یکصد ساله اش را به کار بست تا علاوه بر تامین و تولید تجهیزات تشخیصی این بیماری، به ساخت واکسن نیز ورود کند؛ در همین راستا هم ماه ها دوندگی برای صدور مجوز و تامین ارز، برخی نامهربانی ها و عدم حمایت ها را به جان خرید تا برای نجات کشور وقت اضافه بخرد…

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، به نقل از ایسنا، با شروع غائله کرونا، جهان به فکر راه چاره برای تسلط بر این ویروس مرموز و وحشی بود. در حالی که درمان ها و داروهای مختلف بر درد و مرگ کووید۱۹ افاقه نمی کردند و یکی پس از دیگری رد می شدند، زمزمه واکسن پذیر بودن پاندمی قرن مطرح شد و همه جهان را به تکاپو انداخت تا واکسنی برای رهایی از شر ویروسِ مرگ، بسازد.

بر این اساس علی رغم حساسیت های واکسن سازی، به دلیل شرایط اضطراری و بحرانی کووید۱۹ باید واکسن ها در عرض چند ماه ساخته شده، مطالعاتشان را طی کرده و وارد بازار مصرف می شدند.  هرکس باید خودش و کشورش را نجات می داد و واکسن سازی تنها راه خلاصی از شر مرگ بود، اما مانند همیشه مناسبات جهان به گونه ای پیش رفت که این بار هم آپارتاید و تبعیض بر نجات جان انسان ها رخنه کرد و کشورهای پیشرفته واکسن کرونا را تولید و نسبت به واکسینه کردن جمعیت شان اقدام کردند. به طوری اولین واکسن‌های کرونا نظیر آسترازنکا، فایزر، مدرنا و اسپوتنیک و بعد از آن هم سینوفارم و سینوواک چین و بهارات هند به بازار آمدند.

در ایران نیز دولتی ها چند مسیر را برای تامین واکسن مورد نیاز کشور در پیش گرفتند؛ مذاکره با واکسن سازان خارجی و واردات واکسن کرونا و پیش خرید واکسن از سبد واکسیناسیون کووکس که در سازمان جهانی بهداشت شکل گرفته بود، مشارکت در تولید واکسن باسایر کشورهای واکسن ساز و البته تولید داخلی واکسن کرونا.

بر این اساس در بهار ۱۳۹۹ اولین فکر برای ساخت واکسن کرونا در وزارت بهداشت و البته در انستیتو پاستور ایران به عنوان «مادر واکسن سازی کشور» شکل گرفت و قرار شد که انستیتو پاستور ایران که پیش از آن درگیر پیشبرد پروژه ساخت دو واکسن پنوموکوک و روتاویروس بود، علاوه بر پیشبرد واکسن سازی داخلی علیه کرونا و ساخت واکسن آدنوویروسی، بحث تولید مشترک واکسن کرونا را نیز پیش برد. به این ترتیب بعد از بررسی های تخصصی و کیفی، کشور کوبا برای تولید مشترک واکسن با انستیتو پاستور ایران انتخاب و واکسن پاستوکووک به عنوان اولین واکسن سه دزی علیه کووید۱۹، در جهان متولد شد؛ واکسنی که به گفته رییس انستیتو پاستور ایران می‌تواند  ۹۶.۵ درصد از ابتلا به بیماری شدید و بستری شدن، پیشگیری کند.

البته تولید این واکسن در کشور فراز و فرودهای بسیاری داشته و دارد، از تامین دیرهنگام ارز و دوندگی های شش ماهه برای تحقق تعهدات ارزی تا فرآیند طولانی مدت صدور مجوزها، عدم حمایت برای ساخت واکسن آدنوویروسی پاستور و … از گلایه هایی است که واکسن سازان پاستور ایران از آن گله دارند؛ به طوری که رییس انستیتو پاستور ایران ضمن تشکر از همه کمک ها و حمایت هایی که در فرآیند ساخت واکسن در پاستور انجام شده، می گوید که  آرزو می‌کردم که مقدار بیشتری مهربانانه‌تر مورد حمایت قرار می‌گرفتیم.

البته وی که طی دو سال گذشته بیشترین آسیب جسمانی را به دلیل اضطراب ها و دوندگی های ناشی از تولید واکسن کرونا متحمل شده، معتقد است که در بحران کرونا در درست ترین جای ممکن حضور داشت و به صراحت می گوید که اگر دوباره چنین بحرانی تکرار شود، همین مسیر را خواهد رفت.

بخش دوم گفت و گوی تفصیلی با دکتر علیرضا بیگلری، رییس انستیتو پاستور ایران با موضوع تاریخ شفاهی مدیریت کرونا و ساخت واکسن این بیماری در کشور را در پی بخوانید:

واکسن سازی علیه کرونا و پروژه خرید واکسن خارجی

دکتر علیرضا بیگلری درباره چرایی انتخاب کوبا از سوی انستیتو پاستور برای تولید مشترک واکسن کرونا به ایسنا می‌گوید: ما خودمان در پاستور تا خرداد ۱۳۹۹ واقعا درگیر تشخیص بودیم. زیرا مساله اصلی تشخیص بود. در دنیا هم اولین واکسن‌هایی که در دسترس قرار گرفتند واکسن‌های آسترازنکا، فایزر و اسپوتنیک بود. در ماه‌های بعد هم واکسن سینوفارم، سینوواک چین و واکسن بهارات هند به بازار آمد. تقریبا می‌توان گفت که پروژه تلاش برای خرید واکسن با تک تک این کشورها انجام شد.

چراغ سبز روس‌ها به ایران برای تامین واکسن اسپوتنیک/امیدواری از دریافت واکسن از کووکس

بیگلری می‌گوید: در عین حال ایران چندین راه را برای تامین واکسن در پیش گرفت؛ یکی اینکه با تک تک کشورها برای دریافت واکسن وارد مذاکره شد. صادقانه بگویم که تنها کشوری که چراغ سبز زودهنگامی به ایران داد، کشور روسیه بود که داشت اسپوتنیک را تولید می‌کرد و در فازهای ابتدایی کارآزمایی بود. این کشور اعلام کرد که اگر تولید کنم، حتما ایران را در اولویت می‌گذاریم و اولین واکسنی هم که وارد کشور شد، اسپوتنیک روسی بود. کشورهای دیگر عملا اعلام کردند که اولویت خودمان هستیم. حتی بین کشورهای اروپایی هم برای تامین واکسن دعوا بود. بنابراین ایران با همه کارخانجات واکسن سعی کرد که وارد صحبت شود. راه دوم تامین واکسن کووکس بود؛ یعنی سبد سازمان جهانی بهداشت که پیش می‌رفت و یک امیدواری بود که شاید بهداشت جهانی بتواند واکسن دهد. زیرا ایران نگران بود که مانند مواد اولیه و تشخیصی، تحریم شود و واکسن به کشور ندهند که تا حد زیادی هم اینطور بود.

واکسن‌سازی بومی علیه پاندمی قرن و پولی که نبود

وی ادامه می‌دهد: در بهار ۱۳۹۹ اولین فکر برای ساخت واکسن کرونا هم در وزارت بهداشت و هم در انستیتو پاستور ایران شکل گرفت. یادم است که در فروردین ماه در اوجی که گرفتار تشخیص بودیم، جلسه‌ای در انستیتو پاستور گذاشته و از همکاران خواستیم طرح‌هایشان را ارائه دهند. حدود ۱۲ طرح را که شش موردش به واکسن مرتبط بود، به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری معرفی کردیم و یک طرح واکسن را هم خودمان داخل پاستور شروع کردیم. زیرا تخصص خودم بود و می‌دانستم که به هیچکس نیاز نداریم؛ واکسن بر مبنای آدنوویروس بود. مانند آسترازنکا، اسپوتنیک و … که آن را پیش بردیم، اما تامین مواد برای تامین واکسن بسیار سخت بود و به سختی می‌توانستیم تامین کنیم و از طرفی منابع پولی هم در پاستور در اختیار نبود. در عین حال هنوز خیلی‌ها اعتقاد داشتند که واکسن، واکسن موثری مانند سایر بیماری‌ها نخواهد بود که با یک واکسن همه چیز تمام شود که مشخص شد درست هم هست.

۳ تردید برای واکسن‌سازان داخلی

بیگلری می‌گوید: تقریبا اواخر پاییز داشتیم واکسن آدنوویروسی خودمان را پیش می‌بردیم و برکت هم کارش را آغاز کرده بود و زمزمه‌های واکسن رازی هم مطرح شده بود. واکسن آسترازنکا و اسپوتنیک گل کرده بود و جانسون اند جانسون هم داشت وارد بازار مصرف می‌شد. تا اینکه صحبت از این شد که ممکن است پروژه‌های داخلی در یک زمان درست به نتیجه نرسد یا ممکن است حجم تولید کافی نباشد یا ممکن است بتوانیم آزمایشگاهی تولید کنیم، اما در سطح صنعتی قادر به تولید نباشیم. از آنجایی که پاستور تنها واکسن‌ساز مستقیم متصل به وزارت بهداشت بود، بر این اساس دولت و وزیر وقت بهداشت از پاستور خواست که در یک پروژه بین‌المللی مشارکت کنید تا اگر واکسن‌های داخلی به مشکل خورد، حداقل یک واکسن تولید مشترک داشته باشیم.

چرا کوبا؟

وی ادامه می دهد: ما چهار انتخاب داشتیم؛ یکی از انتخاب‌ها اسپوتنیک روسی بود، یکی سینوفارم چین، یکی بهارات هند و دیگری هم واکسن کوبا بود. با توجه به اینکه اسپوتنیک روسی تمایل نشان می‌داد که کار کنیم، خودمان می‌توانستیم آدنوویروس را بسازیم و نیازی نبود که در اسپوتنیک مشارکت کنیم. زیرا تکنولوژی آدنوویروس را داریم و ساختیم. اگر با آن‌ها شراکت می‌کردیم، آدنوی خودمان زیر سوال می‌رفت. طی این مدت هم من برای داوری واکسن اسپوتنیک به روسیه رفتم تا مدارک‌شان را ببینم و به ایران بیاوریم. در آنجا متوجه شدم که دز اول اسپوتنیک واکسن خوبی است، اما می‌دانستم که خودمان می‌توانیم تولید کنیم. در عین حال شواهد نشان می‌داد که واکسن‌های آدنویی ممکن است موثر باشند، اما عوارضی خواهند داشت. همانطور که الان هم مشاهده شد. انتخاب دیگر سینوفارم و بهارات هند بود که آن‌ها ویروس غیرفعال کار می‌کردند. ساخت واکسن غیرفعال تاسیسات هزینه‌بری دارد از آنجایی که برکت هم داشت همان کار را انجام می‌داد، معتقد بودم که نباید دوباره کاری کرد.

۳ ویژگی واکسن کرونای کوبایی- ایرانی

بیگلری ادامه می‌دهد: بر این اساس به این نتیجه رسیدم که بهترین کار سرمایه‌گذاری و مشارکت بر روی واکسن‌های پروتئینی است. وقتی با کوبایی‌ها تماس گرفتیم، دیدیم که آن‌ها هم به همین نتیجه رسیده‌اند. در عین حال ما واکسن پروتئینی را هم در کشور شروع کردیم، اما به این نتیجه رسیدیم که پروتئینِ تنها، ایمنی خوبی نمی‌دهد. همین نتیجه را کوبایی‌ها هم گرفته بودند. از آنجایی که قبلا پنوموکوک را هم با کوبایی‌ها پیش می‌بردیم، به این جمع‌بندی رسیدیم که پلتفرم پنوموکوک بهترین پلتفرم ساخت واکسن کووید هم می‌تواند باشد؛ زیرا ایمن است و از آن پلتفرم برای تزریق به کودکان استفاده می‌کنیم. بنابراین واکسن ایمن است، اما فناوری در این واکسن وجود دارد که پروتئین‌های کووید بر روی پروتئین توکسوئید کزاز سوار می‌شود و این فناوری با عنوان کنژوکاسیون در اختیار کوبایی‌هاست. البته ما این راه را هم داشتیم که واکسن پروتئینی را با فرانسوی‌ها و انستیتو پاستور فرانسه کار کنیم که مایل هم بودند، اما پروژه آن‌ها منطقی به نظر نمی‌رسید و با وجود هزینه بسیار بالا، پروژه‌شان در همان فاز اول شکست خورد و متوقف شد.

وی می‌گوید: دیدیم که کار با کوبا به خوبی پیش می‌رود و از آنجایی که این واکسن پروتئین کنژوگه است، کسی نتوانسته آن را بسازد. بنابراین مشاهده کردیم که کار در فاز حیوانی به خوبی جواب داد. واکسن هم سه ویژگی داشت؛ یکی اینکه واکسن طراحی شده پروتئنی و بی‌خطر بود، دوما از آنجایی که کنژوگه است، کارایی بسیار بالایی دارد، سوما از آنجایی که شش آنتی‌ژن کووید روی توکسوئید کزاز قرار می‌گیرد، واکسن قابلیت این را دارد که می‌تواند با چند جهش همزمان مقابله کند که این یک نوآوری بزرگ بود. هیچ یک از واکسن‌های کووید دنیا این قابلیت را نداشتند.

ایده دُز یادآور

بیگلری می‌گوید: مقداری که پیش رفتیم، این ایده مطرح شد که دو دز واکسن کافی نخواهد بود و به دزهای یادآور هم نیاز خواهد بود. در نهایت تصمیم بر این شد که دز یادآوری تولید کنیم که به همه واکسن‌های دیگر هم بخورد. در نتیجه پاستوکووک پلاس هم طراحی شد. بنابراین پاستوکووک پلاس اولین واکسن دنیاست که با هدف یادآور و بوستر طراحی شده است.

شرط ایران برای مشارکت با کوبا و آغاز تولید مشترک

وی اظهار می‌کند: با این حال شرط ایران و وزیر بهداشت وقت این بود که فاز اول در کوبا حتما انجام شود و بعد وارد مشارکت شویم. تا قبل از آن هیچ سرمایه‌گذاری نکرده بودیم و تنها از نظر علمی در کنارشان بودیم. بعد از انجام فاز اول که نتایج را دیدیم، وارد قرارداد تولید مشترک شدیم. در عین حال قرار بر این بود که فاز دوم مطالعه هم در ایران و هم در کوبا انجام شود، اما کوبایی‌ها خیلی سریع فاز دو را آغاز کردند و نتایج را که دیدیم، به این نتیجه رسیدیم که نیاز به تکرار فاز دوم در ایران نیست. تصمیم بر این شد که فاز سوم مطالعه را در ایران انجام دهیم.

پروسه طولانی سازمان غذا و دارو برای مجوز به پاستور

بیگلری با بیان اینکه کوبا ۴۴ هزار نفر را وارد مطالعه کرد و ما در فاز سوم ۲۴ هزار نفر را وارد مطالعه کردیم، می‌افزاید: در آن زمان ما روی پیک دلتا بودیم و وحشتناک درگیر بودیم. مطالعه را بسیار سخت طراحی کردیم. البته پروسه‌های سازمان غذا و دارو هم بسیار طول کشید تا به ما مجوز دهد. ما بهمن ماه یا اسفند سال گذشته می‌توانستیم مطالعه را آغاز کنیم، اما آنقدر پروسه طولانی شد که مطالعه شروع نشد. البته سازمان غذا و دارو هم تاکنون تجربه ارائه مجوز برای مطالعه بالینی فاز سوم نداشت و ما اولین جایی بودیم که می‌خواستیم مطالعه فاز سوم را انجام دهیم.

آغاز فاز سوم مطالعه بالینی پاستوکووک

رییس انستیتو پاستور ایران می‌گوید: بر این اساس ششم اردیبهشت در اصفهان کار را شروع کردیم و عملا شهرها یکی بعد از دیگری وارد شدند و در هشت شهر ساری و بابل، اصفهان، یزد، کرمان، بندرعباس، یزد، زنجان و همدان فاز سوم مطالعه بالینی را انجام دادیم. می‌دانستیم که روش چند مرکزی کار را دشوار می‌کند. یک زمانی مانند واکسن‌سازان دیگر مطالعه بالینی را در هتل انجام می‌دهید، اما یک زمانی مطالعه بالینی را به صورت چند مرکزی انجام می‌دهید که کار را بسیار سخت می‌کند. زیرا باید واکسن را بدهید تا هشت گروه دانشگاهی امتحان کنند و کنترل آن هم بسیار سخت است، اما از آنجایی که می‌دانستیم با انجام مطالعه در چند شهر و روی گروه‌ها و اقوام مختلف، نتیجه بهتر مشخص می‌شود، این روش انتخاب شد. واکسن بررسی و خوشبختانه نتیجه کارآزمایی فاز سوم در ۱۷ مهر ماه جمع‌بندی شد که نشان داد که این واکسن ۹۶.۵ درصد می‌تواند از بیماری شدید و بستری شدن جلوگیری کند. مطالعه کودکان هم همزمان در کوبا انجام شده بود. به این ترتیب بود که واکسن از سازمان غذا و دارو مجوز دریافت کرد.

وی ادامه می‌دهد: از شهریور ماه به ما ابلاغ شد که عمدتا برای کودکان واکسن را تولید کنید. تاکنون ۱۵ میلیون دزی که تولید کردیم، از قرنطینه گذشته و ارائه کردیم، ۱۰ میلیون دزش با هدف کودکان بوده که نیاز به پلاس ندارد و پنج میلیون دزش را با هدف بزرگسالان تولید کردیم که ۳ میلیون و ۳۰۰ هزارتای آن پاستوکووک بود و ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تای آن پلاس بود. اما وقتی وارد مهر و آبان شدیم، بحث دز سوم و بوستر واکسن‌ها مطرح شد و از آنجایی که این واکسن بوستری بود که به همه واکسن‌های دیگر می‌خورد، همه آمدند تا از بوستر ما استفاده کنند. در حالی که ما واکسن پلاس را به اندازه تولید خودمان تولید کرده بودیم. ۶۰ میلیون نفر سینوفارم تزریق کردند، اما مطالعات ما نشان می‌دهد که پلاس پاستور، خیلی بهتر از سینوفارم و بهارات سیستم ایمنی را به عنوان دز سوم فعال می‌کند و استقبال بسیار زیادی هم از واکسن شد. زیرا عوارض ندارد و آنتی‌بادی آن بسیار قابل توجه است.

واکسن دیر وارد کشور شد؟

عده‌ای معتقدند که ایران دیرهنگام واردات و تولید واکسن کرونا را آغاز کرد، بیگلری در این باره به ایسنا می‌گوید: ایران دیرهنگام وارد مذاکرات نشد، اما واقعا زمانی به ما واکسن دادند که خودشان جمعیت‌شان را واکسینه کرده بودند. بنابراین کشورها اول خودشان را واکسینه می‌کنند و اگر هم قرار باشد واکسن به کشوری دهند، ابتدا به کشورهایی که از نظر سیاسی به آن‌ها نزدیک‌تر هستند می‌دهند.

بیگلری می‌گوید: داوری واکسن اسپوتنیک را من انجام دادم و یادم است که وقتی واکسن وارد کشور شد، مقاومت زیادی در مقابلش بود. یکی از اساتید بزرگ عفونی کشور متاسفانه اعلام کرد که اسپوتنیک واکسن خوبی نیست. در حالی که اگر به تاریخ نگاه کنید، در کادر درمان روزی هفت تا هشت کشته داشتیم، اسپوتنیک که تزریق شد، مرگ و میرمان کم شد. تفکراتِ این بد است و آن خوب است، به ضرر سلامت جامعه است و وقتی یک متخصص عفونی کشور چنین صحبتی را مطرح می‌کند، دست وزارت بهداشت هم باز نیست. مشکلی که اسپوتنیک داشت، این بود که تولیدش زیاد نیست و همان زمان هم به وزیر بهداشت وقت اعلام کردم که نمی‌توانند بیش از پنج میلیون دز تولید کنند.

یک مخالفت خارج از وزارت بهداشت

وی درباره چرایی عدم مشارکت ایران در کارآزمایی بالینی واکسن‌های سایر کشورها نیز به ایسنا می‌گوید: سوالی که امروز به راحتی جواب می‌دهیم، دیروز نمی‌شد به این راحتی به آن جواب داد. زیرا متاسفانه تفکری در بیرون از وزارت بهداشت جا افتاده بود که می‌گفتند ما موش آزمایشگاهی کشورهای دیگر شدیم و این تفکر خیلی پژواک و انعکاس داشت و سدی در برابر وزارت بهداشت شده بود. در حالی که مجموعه وزارت بهداشت این را قبول داشتند که اگر با یکی از کشورهای دیگر وارد مطالعه شویم، در لیست دریافت واکسن ارجح‌تر قرار می‌گیریم، اما این ذهنیت وجود داشت. اگر به تاریخ نگاه کنید، می‌بینید که این ذهنیت جا افتاده بود. حتی ما هم مطالعه بالینی برای پاستوکووک را به سختی توانستیم جا بیندازیم. به طوری که می‌گفتند کوبا تا وسط فاز سوم برود و ما وقتی دیدیم که آن‌ها ۱۰ هزار نفر را تزریق کردند و هیچ اتفاقی نیفتاد، وارد شویم. در حالی که اولین نفراتی که واکسن را تزریق کردیم، خودمان بودیم و مطمئن بودیم.

جایزه علمی کوبا به انستیتوپاستور ایران

بیگلری با بیان اینکه مشارکت ایران و کوبا در تولید واکسن، مشارکتی دو سویه بود، می‌گوید: به طوری که هم کشور کوبا از آن نفع کرد و هم کشور ما. خودشان گزارش دادند که مشارکت ایرانی‌ها باعث شد که واکسن بهتری داشته باشیم و رییس جمهور کوبا به همین دلیل بالاترین جایزه علمی را به من داد. باید توجه کرد که کوبا یک کشور واکسن‌ساز است و به این راحتی به یک فرد خارجی جایزه مشارکت در طراحی و تولید واکسن را نمی‌دهد. در عین حال انصافا کوبا کشوری است که صادقانه علمش را مشارکت می‌کند. شاید یکی از معدود کشورهای دنیا باشیم که کوبا با ما رفت و آمد علمی دارد.

تولید چند پلتفرم واکسن کرونا دست‌مان را باز گذاشت

بیگلری درباره چالش‌ها و مشکلات تولید واکسن در کشور نیز می‌گوید: نکته‌ای که وجود دارد، این است که کمتر از ۱۰ کشور ساخت واکسن کووید را انجام دادند. بسیاری از کشورها کار را شروع کردند، اما به خط پایان نرسیدند. اغلب کشورها هم مشارکتی ساختند. به عنوان مثال فایزر و مدرنا محصول مشترک آلمان و آمریکا است، آسترازنکا محصول مشترک سوئد و انگلیس است. ایران یکی از این کشورها بود و دانش فنی خوبی در کشور وجود داشت و در این دو سال هم خوب پیشرفت کرد. با این حال زمان باید مشخص می‌کرد که کدام پلتفرم برای کووید مناسب است که هنوز هم ثابت نشده که کدام پلتفرم بهترین است، اما داشتن چندین پلتفرم دست را برای کشوری مانند ما باز می‌گذارد؛ چراکه در تامین مواد ولیه و تشخیص و … به ما رحم نمی‌کنند. البته نمی‌گویند واکسن نمی‌دهیم، اما وقتی اجازه نمی‌دهند که پول‌تان منتقل شود، شما نمی‌توانید واکسن دریافت کنید.

چالش‌های داخلی تولید واکسن کرونا برای پاستور/دولتی‌ها به قول‌هایشان عمل کردند؟/تکنولوژی واکسن “آدنوویروسی” را داشتم و آن را ساختم، اما…

وی می‌گوید: با این حال ببینید که واکسن‌هایی که در دنیا تولید شد، مانند روسیه و … شرکت سازنده اعلام می‌کرد که رییس جمهور روسیه دو ماه تمام زندگی‌اش را روی این واکسن گذاشت و هرچه که می‌خواستیم، همان روز برایمان تهیه می‌شد. در عین حال چهار کشور تاکنون توانستند واکسن آدنوویروسی بسازند، اسپوتنیک روسی، آسترازنکای انگلیسی، جانسون اند جانسون آمریکایی و کان‌سینو چینی. زیرا تکنولوژی آدنو بسیار محدود است و دست همه نیست، اما من که سال‌ها از عمرم را در انگلیس و آمریکا گذاشته بودم تا این تکنولوژی را یاد بگیرم و این تکنولوژی را داشتم و آن را ساختم، اما با بی‌توجهی مواجه شدیم. هنوز هم پرونده این واکسن در سازمان غذا و دارو در دست بررسی است و داوران می‌گفتند چرا اینقدر روند آن طولانی شده است. بنابراین هر کشوری که این امکان را داشت که آدنوویروس را بسازد، درنگ نمی‌کرد. ما در اینجا این واکسنی ساختیم که کاملا برای خود پاستور است و نشان دادیم که هم خودش به تنهایی و هم در ترکیب با پاستوکووک چقدر واکسن موثر و باارزشی است، شاید در هر کشوری بودیم، اینگونه با ما برخورد نمی‌کردند. ما تقریبا با پولی هزار برابر کمتر از کشورهای دیگر واکسن آدنوویروسی‌مان را ساختیم و ۴۰۰۰ ویال هم آماده داریم، اما سرنوشت آن چه شد؟. هیچ سرانجامی نیست. این واکسن به طور کامل فازهای حیوانی را گذرانده و باید وارد فاز انسانی شود.

چرا ایران پنجمین کشوری نشد که واکسن آدنوویروسی بسازد؟

بیگلری می‌گوید: اگر این واکسن در کشور ایجاد می‌شد، یک غرور ملی برای هر ایرانی بود که کشور من پنجمین کشوری است که «آدنو» را ساخت. دانش فنی کاملا دانش فنی خودمان بود. یکی از هیات علمی‌های جوان پاستور وقت و انرژی‌اش را ماه‌ها گذاشت و من هم به عنوان کسی که تجربه بین‌المللی این کار را دارم، در کنارش ایستادم، اما در نهایت این فرد در دلش می‌گوید اگر در ترکیه، قطر، روسیه و … بودم، اتفاق دیگری رخ می‌داد.

برای یک مجوز و ارز باید ماه‌ها بدویم

وی ادامه می‌دهد: به فایزر دو بار دو میلیارد دلار پول داده شد. شاید شرکت‌های داخلی واکسن‌ساز دیگر اعم از برکت و رازی و… منابع دیگری داشتند، اما واقعا پولی که ما برای واکسن در دست‌مان داشتیم و ارزی که برای ما در اسفند ماه سال قبل تصویب کرده بودند، ۴۰ میلیون یورو است که نصف آن را نیمه اول سال دادند، اما نصف دومش که برایمان برای واردات تجهیزات خیلی حیاتی بود، با شش ماه تاخیر دادند. حال ۴۰ میلیون یورو را با چهار میلیارد دلار فایزر مقایسه کنید و همچنین مقایسه کنید با زمانیکه رییس جمهور یک کشور می‌ایستد و می‌گوید این واکسن ساخته شود، در حالی که ما برای دریافت یک مجوز و ارز باید ماه‌ها بدویم. البته باز هم تشکر می‌کنم. به هر حال کشور امکاناتش همین بود و همین را در اختیار ما گذاشت، اما فکر می‌کنم که اگر زودتر آدنوی خومان را می‌ساختیم خیلی برد می‌کردیم. در این کارها زمان بسیار مهم است.

چه می‌شد اگر واکسن کرونا را با کوبایی‌ها نمی‌ساختیم؟

بیگلری می‌افزاید: درباره مشارکت با کوبا هم اگر ما با کوبا واکسن نمی‌ساختیم، باید پروتئینی خالی می‌ساختیم. زیرا فناوری کنژوگه را نداشتیم. ارزش این واکسن به دلیل تکنولوژی آن است که در اختیار کوبایی‌هاست و ما در این همکاری تکنولوژی کنژوکاسیون را هم گرفتیم.

شش ماه دوندگی برای دریافت نصف پول “پاستور” / تعهدات ارزیِ واکسنی را که قبولش دارید، بدهید

وی تاکید می‌کند: نکته بسیار مهم این است که درست است که فناوری‌ها در کشور شکل گرفت، اما برای ورود تجهیزات‌مان نیاز به پول داریم. از آن ۴۰ میلیون یورویی که قول داده بودند می‌دهند، ۲۰ میلیون یورویش با شش ماه دوندگی داده شد. حال فرض کنید که قرار است از یک کشور خارجی مواد اولیه یا تجهیزات بگیرید، شش ماه تعهداتان را عقب می‌اندازید و بین بانک مرکزی و … دوندگی می‌کنیم. پنج تا شش ماه طول کشید که این پول را پرداختند. در حالی که اسمش این است که واکسن اولویت است و ضرورت است. این درحالی است که وقتی من هشت میلیون واکسن را تحویل می‌دهم با خرید واکسن از طرف خارجی خیلی تفاوت دارد. زیرا طرف خارجی ابتدا پولش را دریافت می‌کند و بعد واکسن تحویل می‌دهد، اما ما وقتی واکسن را تحویل می‌دهیم، گرفتن ریالش هم به سختی صورت می‌گیرد. حال ریال را نمی‌خواهیم اما تعهدات ارزی همین واکسنی که خودتان قبول دارید و خودتان و خانواده‌هایتان از همین واکسن تزریق می‌کنند را بپردازید.

بیگلری می گوید: واقعا سرگردانی و اینکه یک پرونده ارزی و چیزی که شورای امنیت ملی تصویب کرده، شش ماه طول بکشد که ۲۰ میلیون یورویش را بتوانید بگیرید، درست نیست و فکر نمی‌کنم هیچ کجای دنیا بتوانند اینطور واکسن بسازند. نمونه اسپوتنیک و فایزر را مثال زدم تا ببینید که حمایت باید در چه حدی باشد. در عین حال استقبال مردم را از پاستوکووک می‌بینید، وقتی ما تجهیزات‌مان را وارد کنیم، حجم تولید بالا  می‌رود. در عین حال در واکسن‌سازی ۲۰ میلیون یورو هیچ چیز نیست. یکی از مدیران آسترازنکا یک فرد ایرانی است که باور نمیکند ما با چه پولی داریم واکسن می‌سازیم.

وی ادامه می دهد: در مجموع ۲۰ میلیون یوروی دوم را بعد از شش ماه دوندگی دادند و مسلما ورود تجهیزات هم با تاخیر خواهد بود. شرکتی که این قطعات را ساخت، با واسطه یک شرکت دیگر به ما اعتماد کرد و تضمین نخواست، اما وقتی در دادن پول بدقولی می‌کنید، در دفعات بعد ابتدا می‌گویند پول را بدهید تا بعد به شما تجهیزات و مواد اولیه بدهیم. وقتی اعتماد شکسته می‌شود، کار کردن سخت‌تر می‌شود.

بیگلری در ادامه صحبت‌هایش تاکید می‌کند: به هر حال زیرساختی که در پاستور ایجاد شده، زیرساخت منحصر به کووید نیست. همین فناوری و تجهیزات در ساخت ده‌ها واکسن دیگر به کار می‌رود. زیرا یک پیش‌بینی ما این است که کووید تمام شود و در این صورت یک ساختار و امکاناتی داریم که می‌توانیم برای بسیاری از واکسن‌های دیگر اقدام کنیم. یکی از علل دیگر انتخاب کوبا برای کار مشترک این بود که آن‌ها در سطح صنعتی خیلی جلوترند.

پاستور پول ندارد، تکیه‌گاه‌مان اعتماد مردم است

وی با بیان اینکه پاستور پولی ندارد که بخواهد خرج کند و تکیه‌گاه‌مان اعتماد مردم است، می‌گوید: ما باید واکسنی دست مردم می‌دادیم که خدشه‌ای به اعتماد یکصد ساله مردم به واکسن‌های انستیتو پاستور وارد نمی‌کرد. نمی‌توانستیم واکسنی به مردم بدهیم که بر روی تکنولوژی، ایمن بودن، کنترل کیفی آن و کارایی‌اش علامت سوال باشد.

کشورهای خارجی خواهان پاستوکووک

رییس انستیتو پاستور ایران درباره درخواست‌های پاستور برای آینده در حوزه واکسن‌سازی باتوجه به اینکه یکی از پیش‌بینی‌ها این است که کرونا فعلا تمام نشود و همچنان به واکسن نیاز داشته باشیم، می‌گوید: باتوجه به اینکه ما سخت‌ترین راه را رفتیم، اما تا امروز هرچقدر که پیش می‌رویم، بیشتر اثبات می‌شود که درست‌ترین راه را رفتیم؛ چه از نظر انتخاب واکسن، چه از نظر انجام کارآزمایی و چه انتشار مقالات. در عین اینکه مقاله آخرمان در یک جای بسیار معتبر و در بالاترین حد ممکن است مورد پذیرش قرار گرفته و یک هفته دیگر آنلاین می‌شود. با این حال هنوز این مقاله چاپ نشده اما از کشورهای دیگر خواهان این واکسن هستند و برای صادرات مذاکرده کرده‌اند. حداقل دو کشور درگیر مذاکره با ما برای صادرات پاستوکووک هستند، اما ابتدا باید نیاز داخلی را تامین کنیم.

چرا تولید پاستوکووک کم است؟

وی می‌گوید: در حال حاضر ظرفیت تولیدمان ماهیانه پنج میلیون دز است، اما اگر نیاز به واکسن داشته باشیم، طبق قراردادمان با کوبا هر میزان تولیدی که اضافه داشته باشد، باید به ما بدهد و ما هم هر زمان آن‌ها نیاز داشته باشند، باید مازاد تولیدمان را به کوبا بدهیم. باید توجه کرد که منبع اصلی تولید این واکسن دست هر دو کشور ایران و کوباست. تمام مراحل فنی، کنژوکاسیون و … دست هر دو کشور است. حال ما در حجم کوچک می‌توانیم تولید کنیم، اما دستگاه بایوراکتوری که باید وارد شود و حجم تولیدمان را بالا ببرد، آن را اکنون نداریم و به محض اینکه دستگاه وارد شده و نصب شود، تولید افزایش می‌یابد. بنابراین تولید وجود دارد، اما کم است. تولید در حد صنعتی نیست و نهایتا یک میلیون دز در ماه بشود. بنابراین ماده اولیه سلول را به دلیل اینکه دستگاهش را نداریم، از کوبا می‌گیریم که ۱۰ درصد کار است و ۹۰ درصد کار را اعم از کنژوکاسیون و کنترل کیفی و… را در کشور انجام می‌دهیم تا زمانیکه آن دستگاه وارد شود. البته پول دستگاه اکنون رفته و تا دستگاه برسد و نصب شود، ابتدای فروردین می‌شود و حجم تولیدمان افزایش می‌یابد. حتی اگر روی کمک کوبا حساب کنیم، شاید حجم تولید تا سه یا چهار برابر هم افزایش یابد. زیرا کوبا واکسیناسیونش را تمام کرده و کمترین مرگ و میر را در دنیا داشته‌اند.

وی با بیان اینکه البته دستور تولید را وزارت بهداشت می‌دهد، می‌گوید: زیرا نمی‌توان اضافه تولید کرد. وزارت بهداشت باید حداقل چهار ماه زودتر به ما اعلام کند تا تولید را انجام دهیم. زیرا مراحل مختلف تولید طولانی است. در عین حال الان داریم خود پاستوکووک را برای دز سوم برای افرادی که سینوفارم، برکت و بهارات تزریق کرده‌اند بررسی می‌کنیم. عده‌ای دو دز سینوفارم تزریق کرده بودند و برای دز سوم می‌خواستند پاستوکووک تزریق کنند. چند مورد را بررسی کردیم و دیدیم که اتفاقا نتیجه بهتر است. اکنون داریم مطالعه بالینی انجام می‌دهیم که خود پاستوکووک به عنوان دز سوم برای سینوفارمی‌ها، برکت و بهارات بهتر است.

بررسی پاستوکووک برای استفاده به عنوان دز بوستر

بیگلری با بیان اینکه البته فعلا پاستوکووک پلاس برای دز سوم تزریق می‌شود، می‌گوید: البته فعلا از وزارت بهداشت خواستیم که پاستوکووک پلاس را برای دز سوم سایر واکسن‌های تزریق شده در کشور، تزریق نکنند، زیرا دز سوم افرادی که دو دز قبل را پاستوکووک تزریق کرده‌اند، می‌مانند و دچار کمبود می‌شویم. حال داریم خود پاستوکووک را به سمتی می‌بریم که به عنوان دز بوستر از آن استفاده کنیم.

وضعیت دریافت تاییدیه سازمان جهانی بهداشت برای پاستوکووک/چرا چند واکسن محدود، مقبولیت جهانی دارند؟

وی درباره دریافت تاییدیه سازمان جهانی بهداشت برای پاستوکووک، می‌گوید: اولا ما حتما باید مجوز سازمان بهداشت جهانی را دریافت کنیم. مقاله‌ای که چاپ می‌شود قدم بزرگی برای دریافت مجوز سازمان جهانی بهداشت است. کوبا در این زمینه اقدام کرده است. زیرا وقتی درخواست می‌کنید باید خط تولیدتان آماده باشد چراکه برای بازدید می آیند. ما مدارک و مستندات‌مان کاملا آماده است و بعد از فروردین که خط تولید کامل شود می‌توانیم درخواست دهیم. مسلما احتمال دریافت این تاییدیه بسیار زیاد است. زیرا اصول GNP را داریم.

آپارتاید واکسن

بیگلری درباره مقبولیت جهانی چند واکسن محدود نیز به ایسنا می‌گوید: قطعا کشورها از این موضوع کوتاه می‌آیند. این یک آپارتاید واکسن و تبعیض است. به عنوان مثال اسپوتنیک را قبول نمی‌کنند، اما چه کسی می‌گوید که اسپوتنیک از آسترازنکا ضعیف‌تر است. درواقع یک نوع جنگ سیاسی هم هست. ما با این کارها کاری نداریم و با توجه به اینکه کارمان را درست انجام داده‌ایم، مجوز بین‌المللی را خواهیم گرفت.

سیاست تزریق دز چهارم پاستور

وی درباره سیاست تزریق دز چهارم نیز می‌گوید: کسانیکه پاستوکووک تزریق کرده‌اند و شش ماه از دز سوم‌شان گذشته، می‌توانند دز چهارم را تزریق کنند که وزارت بهداشت هم این موضوع را ابلاغ کرده است.

قابلیت انطباق پاستوکووک با سویه‌های جدید کرونا

بیگلری درباره قابلیت انطباق پاستوکووک با سویه‌های جدید کرونا، اظهار می‌کند: بر اساس اطلاعاتی که کوبا چند وقت قبل ارائه کردند، افرادی که سه دز واکسن پاستوکووک تزریق کرده‌اند، ۹۰ درصد و کسانیکه چهار دز از این واکسن را تزریق کرده‌اند، ۱۰۰ درصد اُمیکرون را پوشش می‌دهند. البته این پوشش برای بیماری شدید و مرگ است و هیچ یک از واکسن‌سازان نمی‌توانند بگویند که واکسن‌شان از ابتلا جلوگیری می‌کند. در عین حال اگر جهش‌های ویروس ادامه یابد، از آنجایی که ما تنها واکسن‌سازی هستیم که می‌توانیم چندین جهش را روی واکسن‌مان اضافه کنیم، کارمان یک قدم آسان‌تر از دیگران است.

وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره سرانجام پروژه انستیتوپاستور برای ساخت واکسن‌های پنوموکوک و روتاویروس نیز به ایسنا می‌گوید: زیرساختی که برای کووید ایجاد شد، برای ده‌ها منظور دیگر هم می‌تواند به کار رود. در عین حال درباره پنوموکوک باید توجه کرد که قسمتی از فناوری آن با واکسن کرونای ما مشترک است و همین باعث شد که کار پنوموکوک مقداری سرعت بگیرد. زیرا کنژوکاسیون در آن هم وجود دارد. با این حال پنوموکوک واکسن بسیار پیچیده‌ای است و مانند این است که ۱۰ واکسن می‌سازید. زیرا ۱۰ ظرفیتی است و حتی اگر کووید هم نمی‌آمد، چهار سال تولید پنوموکوک طول می‌کشید. با این حال ساخت واکسن روتاویروس راحت‌تر است که درباره آن با هند پیش رفتیم، قراردادش بسته شده و داریم آماده می‌کنیم که بتوانیم در کمتر از یکسال دیگر واکسن روتاویروس را در بازار ایران و از سوی انستیتو پاستور ایران داشته باشیم.

بیگلری درباره تاثیر سیاست بر واکسن‌سازی، می‌گوید: در تمام دنیا سیاست بر روی واکسن‌های کووید سایه انداخت. ترامپ می‌خواست واکسن را زودتر بسازد تا به انتخاباتش برسد. روسیه می‌خواست واکسن را بسازد تا بگوید من هم ساختم. هیچ کجا نبود که واکسن خارج از اهداف سیاسی ساخته شود، اما  واقعیت این است که در کشور باتوجه به شرایطی که وجود دارد با همه سختی‌ها، می‌توان گفت که اتفاقی که در عرصه واکسن‌سازی طی دو سال گذشته افتاد، ۲۰ سال کشور را در زمینه فناوری واکسن جلو بُرد. درست است که سختی‌های بسیار بسیار زیادی داشت. شاید اگر آدم از قبل می‌دانست اینقدر گرفتاری دارد، به قول برخی دوستان اصلا وارد نمی‌شد، اما وقتی وارد کار می‌شوید، بسیار پر استرس و پر اضطراب و پر مشقت است.

اگر حمایت سیاسی دنبال واکسنی باشد، موفق‌تر پیش می‌رود

آرزو می‌کردم که مهربانانه‌تر حمایت می‌شدیم/می‌خواستیم واکسن آدنوویروس به نام “ایران” تمام شود، اما… 

وی ادامه می‌دهد: مسلما در واکسن دو چیز مورد نیاز است؛ یکی حمایت سیاسی و دیگری حمایت مالی؛ دو فاکتوری که واکسن‌های موفق دنیا را موفق کرده است. مسلما ضمن اینکه از حمایت‌هایی که تاکنون شده تشکر می‌کنم و وضعیت کشور، امکانات، محدودیت‌ها، تحریم‌ها و… را می دانیم، اما معتقدم اگر حمایت سیاسی دنبال واکسن باشد، واکسن موفق‌تر پیش می‌رود. در عین حال در کشور هم یاد گرفتیم که یا باید اینقدر قدرت سیاسی پشت واکسن باشد که بتوان با فکر راحت و بدون دلهره پیش رفت یا باید شرکت تجاری باشید و آنقدر سود داشته باشید که مشکل مالی نداشته باشید که این برای شرکت دولتی مانند پاستور فراهم نیست. برای موسساتی مانند پاستور که خرج و دخلش مشخص است، تقریبا هیچ راهی هم برای جلب حمایت، جز حمایت مردمی که همین که واکسن ما را تزریق می‌کنند به ما روحیه می‌دهد، ندارد. آرزو می‌کردم که مقدار بیشتری مهربانانه‌تر مورد حمایت قرار می‌گرفتیم. ‌البته ناسپاس نیستم، اما اگر حمایت بیشتری می‌شد، بهتر پیش می‌رفتیم. آدنوویروس را مثال زدم که برای کشور یک افتخار بود؛ درحالی که به راحتی می‌توانستیم تکنولوژی آن را به کشور دیگری بدهیم، اما نمی‌خواستیم به اسم کشور دیگری تمام شود، می‌خواستیم به نام ایران تمام شود.

پاستور؛ دژ مستحکم امنیت سلامت کشور

بیگلری تاکید کرد: آنچه که وظیفه انستیتو پاستور است، در راستای عمر و رسالت یکصد ساله‌اش و در قرن دوم فعالیتش، هرکجا که نیاز باشد، اعم از تشخیص، ساخت واکسن، کمک به دیگر واکسن‌سازها و… حمایت می‌کند. هر کار زمین مانده‌ای در این حوزه‌ها در کشور وجود داشته باشد، رسالت انستیتو پاستور است که با تمام وجود وارد شود، اما مسلم می‌دانم که حمایت بیشتر از گنج نهانی که مغفول مانده نیاز است. در کرونا ثابت شد که وقتی هیچکس در صحنه نبود، پاستور بود و مسئولیت را برعهده گرفت و هزاران مدیر در زمینه تشخیص در کشور تربیت شد و ده‌ها مدیر بحران در پاستور متولد شدند که آمادگی دارند بحران‌های زیادی را پشت سر بگذارند. پاستور یک گنج نهان، موسسه‌ای بسیار باارزش و یار دیرین روزهای سخت مردم و دژ مستحکم امنیت سلامت کشور است. امیدوارم در آینده حمایت‌های بیشتر و درک بیشتری از اهمیت رسالت پاستور از طرف سیاست‌گذاران شاهد باشیم. البته کرونا مشکل کشور است و در دنیا هم دولت‌ها آن را اداره کردند. معضل کرونا بسیار بزرگتر از آن است که یک وزارتخانه بتواند آن را مدیریت کند و پاستور هم به حمایتی فراتر از وزارت بهداشت نیاز دارد. هرچند که تمام مسئولان وزارت بهداشت نهایت حمایت را از ما کردند، اما حمایتی بالاتر مورد انتظار است.

طی دو سال گذشته بیشترین آسیب جسمانی را دیدم|در کووید جایی قرار گرفتم که باید می‌بودم

وی می‌گوید: دو سال گذشته شاید سخت‌ترین و پر اضطراب‌ترین سال‌های زندگی من بود. لحظه‌ای را تصور کنید که باید فردا صبح به کشور جواب دهید و هیچ چیز در دست‌تان نیست. باید به کشور کیت دهید، باید موارد اولیه‌تان برای واکسن برسد، اما مشکلی است که باید حل کنید، باید مجوز بگیرید و … که هماهنگ کردن این موارد بسیار سخت بود. با اینکه تجربه‌های مدیریتی بسیار زیاد و طولانی داشتم، سوابق بین‌المللی و… داشتم، اما جدی‌ترین تجربه‌ام در کووید این بود که هیچ یک از تجارب قبلی‌ام کاملا اینجا به درد نمی‌خورد. باید سعی می‌کردم در عین بحران، سیستم را آرام نگه دارم. در این مدت بیشترین آسیب جسمانی به خودم وارد شد و بیشترین ضربه را هم مانند همه بچه‌های پاستور، خانواده‌ها دیدند. کار سختی بود. البته اگر دوباره تکرار شود، دوباره همین راه را می‌روم. زیرا لحظه‌ای که کشور به ما احتیاج داشت، سعی کردیم آنچه را در توان داریم انجام دهیم. تجربه‌ای بسیار ارزشمند بود که بهای زیادی بابت آن دادیم. ‌پدرم همیشه می‌گفت که زمان‌بندی خدا حرف ندارد. دقیقا در کووید جایی قرار گرفتم که باید قرار می‌گرفتم. دقیقا جایی بود که می‌دانستم باید چکار کنم. روزی که نیاز بود تمام قد پای کار چه در حوزه تشخیص و چه در حوزه واکسن ایستادیم.

Share