دلنوشته نماینده مردم رشت پس از کشته شدن سربازان; خدایا هرگز بیست نشود!
بعنوان یک نماینده مردم امروز که پیامها را می خواندم دیدم مردم متاثرند و ناراحت و در سال اقتصاد مقاومتی که بهره وری می بایست افزایش یابد ما جوانهای لیسانسیه امان را در سرباز خانه ها می گذاریم که تی بکشند یا ابدارخانه را اداره کنند !!
خدایا هرگز بیست نشود!
صبح زود بعد از سحر می بایست برای یک جلسه ای از منزل خارج میشدم طبق عادت وارد فضای مجازی شدم تا اخرین اخبارهای مهم را بیینم اولین خبر ، وحشتناک و دردناک بود . اتوبوسی به ته دره رفته بود و تعدادی کشته و زخمی شده بودند و در اولین ساعت تعداد کشته شدگان ١۴ نفر بود همون لحظه بیاد ١۴ امام معصوم افتادم و مظلومیت هایشان ، دلم سوخت و شکست در طول روز امار بالا میرفت تا اینکه عصر بعدد ١٩ سرباز جوان وطنمان رسید که به دیار باقی رفته بودند همان لحظه از خدا خواستم که هرگز بیست نشود ! نزدیک اذان مغرب بود گفتم خدایا برای اولین بار از عدد بیست خوشم نمی اید!! و تحمل شنیدن عدد بیست را ندارم یاد مادرانی افتادم که در زمان بدرقه فرزندانشان قربان جوان رشیدشان رفته بودند و خواهرانی که پشت قدمهای برادران قدکشیده چهارشانه اشان آب ریخته بودند و پدرانی که منتظر اتمام خدمت پسرانشان و رفتن به خواستگاری عروس مد نظرشان بودند، افتادم . خدایا خودت به این خانوادهها صبر بده ! که بتوانند این داغ را تحمل کنند.
آخرین تصویری که در فضای مجازی پخش شده نشان از روحیه بشاش و شادابشان می داد .عکس سلفی جمعی گرفته بودند و هرگز فکر نمی کردند زمانی که می خوابند دیگر بیداری و بیدار باشی در کار نیست و صبح گاه بعدی در پادگان و در زمان برافراشته شدن پرچم سه رنگمان بجای این نوزده تن نوزده دسته گل قرار است خبردار به ایستند و دیگر توان بیان نیست و غم دل اجازه قلم فرسایی بیشتر نمی دهد.
قطعا من بعنوان یک نماینده مردم امروز که پیامها را می خواندم دیدم مردم متاثرند و ناراحت و در سال اقتصاد مقاومتی که بهره وری می بایست افزایش یابد ما جوانهای لیسانسیه امان را در سرباز خانه ها می گذاریم که تی بکشند یا ابدارخانه را اداره کنند !! طبیعی است در شیوه های خدمت می بایست تجدید نظر نمائیم و دیگر چنین صحنه هایی را شاهد نباشیم انشاالله
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی – نماینده مردم شریف شهرستان رشت در مجلس شورای اسلامی
دیدگاه