۵۰ درصد مدیران دولت دکتر رئیسی در گیلان از مدیران دولت دکتر روحانی هستند!
اگر به سوابق مدیران منصوب شده توسط اسدالله عباسی در طی هشت ماه گذشته در استان گیلان نگاهی بیاندازیم مشخص میشود بیش از ۵۰ درصد از انتصابهای صورت گرفته مدیرانی هستند که در دولتهای یازدهم و دوازدهم در مشاغل معاون مدیرکلی، شهرداری یا بعضا مدیرکلی مشغول به فعالیت بودند.
سینا هوشمند | اختصاصی دیارمیرزا، در یادداشتهای قبلی با عناوین: استاندار گیلان در تحقق وعدههای دولت سیزدهم در گیلان چه نمرهای میگیرد؟ و کمتر از ده درصد از جایگاههای مدیریتی گیلان به جوانان اختصاص پیدا کرد؛ بیان کردیم که هدف ما در انتشار این سلسله یادداشتها بررسی وعدههای دولت مردمی حضرت آیتالله رئیسی و بررسی عملکرد دوران مدیریتی نزدیک به یکسال اسدالله عباسی بعنوان نماینده عالی دولت و مدیران منتخب ایشان در استان گیلان میباشد.
بیش از ۵۰ درصد مدیران منصوب شده دولت سیزدهم در گیلان از مدیران دولت تدبیر و امید هستند
قبل از بیان هر نکتهای لازم است بیان کنم که نگارنده یکی از موافقین توجه به منابع انسانی در دستگاههای اجرایی بعنوان بهترین و بالاترین سرمایه آن سازمان میباشم و معتقدم دولت در معنای عام خودش اگر میخواهد در ریلگذاری و اجرای سیاستها موفق باشد میبایست به این سرمایه انسانی و اجرای فرایندهای انگیزشی توجه جدی کند و از مخالفان جدی تغییر اتوبوسی مدیران از بالاترین سطوح تا پایینتر سطح در ادارات و سازمانها پس از تغییر دولتها در دستگاههای اجرایی به صرف حضور و خدمت در دولت قبل میباشد.
سبقت تغییر ظاهر برای کسب کرسی مدیریت در گیلان
قاعدتاً هر فرد هوشمندی هم همنظر با نگارنده باشند که عموماً یک کارمند به محض استخدام که نمیتواند مدیر و مسئول بشود، میبایست ردههای کارشناسی را طی کند و سطوح مختلف را تجربه کند تا بتواند در سطوح بالاتر بعنوان خدمتگزار مردم مشغول به فعالیت بشود. و درست نیست به یک مستخدم دولت سی و پنج سال حقوق و مزایا پرداخت کرد اما فقط در یک یا دو دوره سیاسی دولتها از آن بعنوان یک فرد مؤثر در سازمان استفاده کرد و معتقدم عموماً هر فردی دارای سلیقه و نظر سیاسی هست و میتواند رنگ خاصی را برای خودش انتخاب کند که متأسفانه این امر در احزاب و جریانهای سیاسی بیشتر خودش را نشان میدهد و ضعف حضور احزاب فعال و جریان ساز در جمهوری اسلامی ایران در این امور بیشتر مشهود هست و ایام انتخاباتها و انتخاب دولتها این موضوع به اوج خودش میرسد؛ اما موضوع خطرناک در دستگاههای اجرایی و حوزه منابع انسانی تظاهر افراد به همسو بودن با جریان سیاسی حاکم برای رسیدن به صندلی بالاتر و تظاهر افراد به آنچه که به آن باور ندارند و برای اینکه بتوانند پستی بگیرند و تغییر درظاهر خود و… میباشد. همین امر هم سبب میشود اثرگذاری آنها در بین مردم کم رنگ شود زیرا که مردم با چشمانی بینا عملکرد مدیران را نظارهگر هستند و بهتر از هرکس دیگری میتوانند قضاوت کنند پس بنظرم صرف قرمز یا آبی بودن نمیتواند ملاک خوبی برای تغییر باشد.
آیا صرف توصیه افراد و محل تولد در انتصاب مدیران جدید گیلان نقش داشته؟
میبایست در انتخابها و تغییرها عملکردها و توانایی افراد را ارزیابی کنیم، این طور نباشد مدیری که عملکرد خوبی دارد و مردم هم از آن راضی هستند را فقط بخاطر اینکه در دولتهای قبل خدمت کرده و مدیر بخشی بوده تغییر بدهیم. اگر به تاریخ نگاه کنیم بسیاری از مدیران ارشد کشور در دولتهای قبل در پستهای مدیریتی خدمت میکردند، مثلاً رئیس جمهور یکی از دورهها، استاندار دولت مخالف جناح سیاسی در ادوار گذشته بوده، پس میبایست معیار انتخابها با استدلالها و مبانی قویتری همراه باشد. بنابراین وقتی آقای استاندار تصمیم به تغییر مدیر مربوطه را میگیرد میبایست فردی توانمند و متعهد و با روحیات و شاخصهای دولت مردمی را منصوب نماید البته این مواردی که گفتیم جزء آرزوی نگارنده بود و تقریباً در بیشتر ایام رعایت نمیشود و ملاک رفاقت و توصیه و… در انتصابها میباشد. این امر در استان گیلان نیز در دوره جدید انتصابات دولت مردمی سیزدهم مشاهده شده و در اکثر دستگاههای اجرایی مدیرکل منصوب شده معاون مدیرکل سابق در دولت گذشته میباشد که قاعدتاً معاون مدیرکل قبل عموماً همسو با جریان فکری ایشان و دولت تدبیر و امید باید باشد! البته معاون مدیرکل دولت تدبیر و امید بودن یا دولتهای گذشته جرم نیست اما معتقدم برای تغییر یک مدیر میبایست ضمن رعایت دستورالعملهای مربوط به احراز پستهای مدیریتی، تخصص، تقوا و تدین، روحیه انقلابی و جهادی، روحیه فسادستیزی، شاخصهای انتخاب مدیران در دولت مردمی و… مدنظر قرار بگیرد نباید بدلایل سلیقهای افراد شایسته از توفیق خدمت به مردم محروم بشوند البته به این امرهم واقف هستیم که در مشاغل مدیریتی سیاسی مثل فرماندار حتماً میبایست شاخص همسویی فرد منصوب شده با دولت حاکم پر رنگتر از شاخصهای دیگر باشد به هر حال اگر ملاک انتخابهایمان سیره مدیرتی امام خامنهای عزیز باشد مشخص میشود معظم له دایره انقلاب را خیلی گستردهتر از نگاه ما میدانند و در دستهبندی ایشان شاخص جناح سیاسی افراد بسیار کم رنگتر از سایر شاخصها میباشد. ایشان معتقدند: تقسیمبندیهای غلط چپ و راست باید کنار گذاشته و فقط آینده کشور و نظام اسلامی در نظر گرفته شود.
آیا در انتصاب مدیران گیلان شاخصهای انتصاب مدیران دولت سیزدهم رعایت شده؟
حال با این فرض اگر به سوابق مدیران منصوب شده توسط اسدالله عباسی در طی هشت ماه گذشته در استان گیلان نگاهی بیاندازیم مشخص میشود بیش از ۵۰ درصد از انتصابهای صورت گرفته مدیرانی هستند که در دولتهای یازدهم و دوازدهم در مشاغل معاون مدیرکلی، شهرداری یا بعضا مدیرکلی مشغول به فعالیت بودند. بخشی اندکی مدیران و بخشداران دولت نهم و دهم و مابقی هم از نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توفیق خدمت در عرصه مدیریتی را در استان گیلان کسب نمودند. البته اگر به مدیران باقی مانده از دولت قبل هم اشاره کنیم درصد مدیران دولت تدبیر و امید در دولت سیزدهم بسیار بیشتر از پنجاه درصد میباشد.
قضاوت با مردم هست که آیا مدیران منصوب شده در دولت مردمی سیزدهم در استان گیلان روحیه جهادی، انقلابی، فساد ستیزی و جوانی که ریاست محترم جمهور بارها به استانداران تذکر دادند را دارا میباشند یا خیر؟
دیدگاه