به بهانه طرح استیضاح؛

امتناع و امکان عبور از علوى

شوراى شهر رشت مى تواند براى شهر هر تصمیمى بگیرد اما از آنجا که فرض اولیه این است که شورا بعنوان پارلمان شهرى برآیند عقلانیت عمومى و منافع عمومى است طبیعتاً تصمیم براى انتخاب یا استیضاح شهردار حداقل مبتنى بر دو مولفه است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، یکی از مخاطبان دیارمیرزا در یادداشتی نوشت:

شوراى شهر رشت مى تواند براى شهر هر تصمیمى بگیرد اما از آنجا که فرض اولیه این است که شورا بعنوان پارلمان شهرى برآیند عقلانیت عمومى و منافع عمومى است طبیعتاً تصمیم براى انتخاب یا استیضاح شهردار حداقل مبتنى بر دو مولفه است: ١- واقع بینانه بودن ٢- منطقى بودن
مولفه واقع بینانه موجب میشود که هر تصمیمى براى انتخاب و یا برکنارى شهردار مبتنى بر منابع قابل تحقق سازمان شهردارى، ظرفیت هاى قابل ارتقاء سازمان شهردارى، مناسبات درون محیطى و برون محیطى سازمان شهردارى باشد و مولفه منطقى بودن مبتنى بر نقاط اینجا و اکنون شهر و شهردارى است.
عبور از علوى عبور از واقع بینانه و منطقى بودن تصمیم شوراست. حتما همین الان خواهید پرسید چرا عبور از نصرتى عبور از احمدى عبور از حاج محمدى عبور از واقع بینى و منطقى بودن نبود و عبور از علوى عبور از این دو ویژگى است!؟ در سطور پایبن این ادعا را توضیح خواهم داد.
اجازه بفرمایید این تحلیل را از دوره ثابت قدم شروع کنم.
ثابت قدم بطور خلاصه شهردارى پرکار و پر سروصدا بود. پرسرو صدا بودنش در کنار شورایى که خودش از پرسروصدا ترین شوراى هاى شهر رشت بود کار را به تقابل حذفى رساند. دو پر سروصدا در یک شهر نگنجند همان گونه که دو پادشاه در اقلیمى نگنجند.
نصرتى از پایان منازعه یک شوراى پر سرو صدا و یک شهردار پرسروصدا سر بر آورد و گرد و غبار آن منازعه چنان نصرتى را مقهور خود کرده بود که علیرغم اینکه تکنیکى ترین شهردار بود ترجیح داد سکوت و محافظه کارى را پیشه کند و چون سوداى رفتن به تهران داشت، آهسته آمد و آهسته رفت که گربه شاخش نزند.
حاج محمدى شهردارى پرسروصدا بود. کار نمیکرد اما اداى کار را در میاورد و فکر میکرد با پر سروصدا بودن میتواند همه را مقهور کند. دوره حاج محمدی دوره کمدی – تراژدی شهر بود.
احمدى از دستگاه حاکمیتى آمده بود و دنبال استقرار نظم سازمانى به سبک دستگاه هاى حاکمیتى بود. احمدى بین نظم سازمان شهردارى و شهر رشت رفت و آمد میکرد اما این رفت و آمدها حوصله خیلى ها را سر برد و این بود که احمدى هم تمام شد.
علوى تقریبا با نگاه به دوره هاى هر کدام از شهردارهاى ذکر شده تاکنون تلاش کرده از مزایاى هر کدام بهره ببرد بدون اینکه آسیب هاى آنها را داشته باشد.
علوى به اندازه منابعى که در اختیار دارد کار میکند اما مثل ثابت قدم سروصدا نمى کند. مانند نصرتی تکنیکال وارد داستان شهر میشود اما آن شدت از محافظه کارى نصرتى را ندارد.
از رفتارهاى شومن گونه پرهیز میکند اما ذاتاً کاریزما دارد و میتواند افکار عمومى را متوجه خود کند.
علوى چون منطق بخش خصوصى را میفهمد میتواند از بى نظمى سازمانى در شهردارى جلوگیرى کند بدون آن نگاه حاکمیتى احمدى که از بالا به پایین بود.
به دلایلى که گفته شد عبور از علوى عبور از واقع بینى و منطقى بودن است.

Share