شاعر گیلانی که رهبری وادار شدند کتابش را تا انتها بخوانند

رهبر انقلاب پس از شنیدن شعر رضا نیکوکار فرمودند: غزل شما مرا وادار کرد کتابتان را تا آخر بخوانم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، هشتاد و چهارمین «عصرانه ادبی فارس» بزرگداشت رضا نیکوکار برگزار شد.

*جاری شدن اشعار یک شاعر به ذهن و زبان مردم مهم است

کامران شرفشاهی در این مراسم با اشاره به اینکه رضا نیکوکار از رویش‌های شعر فارسی محسوب می‌شود، گفت: نیکوکار در شعر آیینی از جمله افرادی است که مایه امیدواری ما است. او در موضوعات رضوی اشعار بسیاری دارد و این نکته مهمی است که اشعار یک شاعر به ذهن و زبان مردم جاری شود.

وی افزود: شخصیت متین و باوقار نیکوکار نیز مثال‌زدنی است و او را یک شخصیت افتاده و متواضع یافتم که دنبال حاشیه‌سازی و موج‌سواری نیستم و این نکته مهمی است که شاعر خلوت خودش را داشته باشد و وقت خود را در این بازی‌ها تلف نکند.

*از نبود عدالت نشر تا شاعرانی که پس از به شهرت رسیدن خود را به تهران می‌رسانند

شرفشاهی، گفت: حضور او در شهرستانی که خاستگاه او است نکته مهمی به شمار می‌رود. در حالی که برخی از شاعران به محض مطرح شدن خود را به تهران رساندند و به خیلی از آلودگی‌ها تن دادند و همین سبب شد از صحنه خارج شود. مانند شهابی که درخشش می‌گیرد و به سرعت خاموش می‌شود.

او اضافه کرد: تاکنون دو مجموعه از نیکوکار منتشر شده اما متأسفانه در جامعه عدالت نشر در خصوص همه به صورت یکسان وجود ندارد. کسانی که فاقد قریحه و ذوق هستند به زور پول کتاب چاپ می‌کنند در حالی که آثارشان ماندگار نیست اما کسانی که صاحب حرف و  اثر هستند حقشان آن طور که شایسته است ادا نمی‌شود که در این بین شهرستانی‌ها حقشان بیشتر ضایع می‌شود.

*درخواست از قالیباف برای توجه به یک شاعر مبارز

علی‌محمد مؤدب در بخش دیگری از این مراسم، گفت: رضا نیکوکار از آن دسته‌ای است که به بادهای موسمی توجه نداشته و سخنش را با دلش سنجیده و هر چه دلش گفت بگو گفته است.

وی افزود: در مسیر که می‌آمدم به حرمت و شان شاعران مرده و زنده فکر می‌کردم و به دو شاعر فقید یکی فرخی یزدی که دهانش را دوختند و امروز متاسفانه اثری از قبر او نیست و دیگری نیز نسیم شمال شاعر برجسته عهد مشروطیت که در ابن بابویه مدفون است فکر می‌کردم؛ اما سنگ قبر ساده او که می‌تواند او را محترم بدارد هم تخریب شده و وجود ندارد.

شاعر مجموعه «دست‌خون» گفت: خوب است آقای قالیباف به عنوان شهردار تهران برای فرخی یزدی در بوستان فداییان که مدفن او در آنجاست و متاسفانه گم شده است تابلو یا تندیسی ایجاد کنند که یاد این شاعر گرامی داشته شود. شاعری که با سخنش مجاهده کرد.

او اضافه کرد: اولین نفری که شهرت شعر «زائری بارانی‌ام آقا به دادم می‌رسی» را به نیکوکار اطلاع داد من بودم و آن شعر به قدری صاحب شهرت شده که در سالگرد ولادت و شهادت امام رضا (ع) دست به دست می‌چرخد.

*آستان قدس به داد شاعر بارانی امام رضا(ع) برسد

این شاعر با ارائه پیشنهادی گفت: پیشنهاد می‌کنم آستان قدس رضوی عنوانی به نام خادمان فرهنگی و هنری امام رضا(ع) ایجاد کنند و به این عزیزان عنایت بیشتری داشته باشند. رونق تولید در فرهنگ و هنر آیینی و انقلابی نیاز به توجه جدی‌تر و حمایت عملیاتی دارد. زوار امام با زمزمه شعر نیکوکار در صحن‌ها می‌چرخند ولی کسی به داد این شاعر بارانی نمی‌رسد و شرمنده‌ام که بگویم چنین مولف گرانقدری هنوز در چهل سالگی شغل مناسبی ندارد. ایشان ناراحتی جسمی‌ای دارند که نمی‌توانند خیلی کارها را انجام بدهند اما در این سال‌ها با دشواری‌ها ساخته و با عزت و شرافت زیسته ولی بنظرم آستان قدس که به ویژه در دوره تولیت آیت‌الله رئیسی به فرهنگ رویکرد خوبی دارد می‌تواند به شاعر یکی از معروف‌ترین شعرهای رضوی روزگار ما توجه بیشتری داشته باشد.

وی افزود: چیزی که از هر زمانه‌ای باید بماند ادبیات و معماری است.اما متأسفانه به این دو پدیده مهم بی‌توجهی و بی‌اعتنایی شده است و در این جا خواهش می‌کنم که مدیران ما ضمن فعالیت‌های عمرانی به جنبه فرهنگی معماری توجه بیشتری کنند. هر چند ادبیات هم بسیار نیاز به توجه دارد چرا که ادبیات بالاتر از معماری است و این کاخ بنا به قول فردوسی از همه بلندتر و محکم‌تر است و چیزی که از هر دورانی می‌ماند سخن سنجیده و صادقانه در آثار ادبی است.

مؤدب گفت: قدر دانستن جوانان راهی است که باید در آن حرکت کنیم هر چند تکریم بزرگان نیز ضروری است و همیشه بوده اما آنهایی که در جوانی خود را ثابت کردند اهمیت دارد زیرا در تکریم بزرگان ما معمولاً خودمان را بیشتر معرفی می‌کنیم و از بزرگی آنها بهره‌مند می‌شویم اما معرفی و حمایت از جوانان نخبه به خصوص آنهایی که در شهرستان‌ها هستند مهم است.

وی در پایان گفت: اگر جوانان را تکریم نکنیم نمی‌توانیم در آینده شاهد قله‌های رفیع باشیم وقتی یک شعر از یک شاعر می‌ماند می‌تواند پایه و مبنای مردم‌شناسی، شناخت فرهنگ و … از یک دوره قرار بگیرد. مدیران فرهنگی باید به جوانان به چشم یک ثروت ملی نگاه کنند و اگر می‌خواهیم شاهد امثال فردوسی باشیم باید به همین جوانان فعال بها بدهیم.

*رهبر انقلاب فرمودند کتابتان را تا پایان می‌خوانم

در بخشی از این مراسم، شعرخوانی رضا نیکوکار در محضر رهبر انقلاب پخش شد که پس از اتمام غزلی که به پیامبر اسلام (ص) تقدیم شده بود رهبر انقلاب فرمودند غزل شما من را وادار کرد که کتابتان را تا آخر بخوانم.

گفتند از شراب تو میخانه‌ها به هم
خُم‌ها به وقت خوردن پیمانه‌ها به هم

تو آن حقیقتی که تو را مژده می‌دهند
اسطوره‌های خفته در افسانه‌ها به هم

هر خانه‌ای مناره الله‌اکبر است
این‌گونه می‌رسند همه خانه‌ها به هم

وقتی که شمعِ جمع تو باشی چه دیدنی‌ست
دل دادن دوباره پروانه‌ها به هم

چون دانه‌های رشته تسبیح با همیم
در هم تنیده سلسله دانه‌ها به هم

اعجاز بی‌نظیر تو عشق است و عشق تو
ما را رسانده از دل ویرانه‌ها به هم…

*شاعری که در آستانه ۴۰سالگی همچنان شغل ندارد

اشکان صمصام با اشاره به سابقه آشنایی با نیکوکار، گفت: نیکوکار الگوی بسیاری از دوستان شاعر در شهر رشت بوده  است او هنرمندی است که در آستانه ۴۰ سالگی به سر می‌برد اما از یک شغل ساده بی‌بهره است و این سخنان را در حالی می‌گویم که این درد دل‌های او با من بوده است و بی ‌اجازه او این سخن را گفتم. می‌طلبد که مسئولان برای این موضوع و به طور کلی معیشت هنرمندان اندیشه کنند.

*کشوری که اختلاس کردن در آن مرسوم است شاعرش بیکار می‌ماند

علیرضا قزوه در ادامه هشتاد و چهارمین عصرانه ادبی فارس، گفت: تجلیل از چهره‌های معاصر باید از وظایف ما باشد و چهره‌های خوب مانند نیکوکار در کشور هستند و می‌توان گفت که با نگاه به این جوانان می‌توان گفت که آینده شعر کشور رضایت‌بخش است.

وی با اشاره به شاعران گیلانی، گفت: از عصر صفوی به این طرف شعر گیلان بزرگان بسیاری را به خود دیده که مایه افتخار شعر فارسی بوده‌اند.

مدیر مرکز آفرینش‌های حوزه هنری، گفت: مشکل‌مان و فضای دشوار شعر معاصر این روزها خودش را بیشتر نشان می‌دهد که این مسأله برای جمهوری اسلامی خوب نیست که شاعری در محضر رهبر انقلاب شعر بخواند و مورد توجه قرار بگیرد ولی با مشکلاتی روبه‌رو باشد.

او اضافه کرد: من شناختی از وزیر ارشاد ندارم ولی امیدوارم که برای بیمه هنرمندان قدمی بردارد این برای دولتی که داعیه فرهنگ دارد خوب نیست. آن هم در شرایطی که حقوق نجومی گرفتن باب شده، شاهدیم که اهالی فرهنگ با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند. ما  حاضریم به صورت رایگان به مدیران مشاوره بدهیم تا مشکلات را برطرف کنند. ما امروز می‌بینیم که وضعیت زبان فارسی و همچنین ادبیات فارسی در جهان متولی ندارد که اینها ضعف محسوب می‌شود و می‌طلبد که دولت به این موضوعات نیز توجه کند.

قزوه،‌ گفت: من مشکلات شعرا و نویسندگان را می‌بینم و تلاش می‌شود که این گره‌ها باز شود ما هنوز مشکل صنف داریم و شاعران جایی به عنوان صنف ندارند. ما لااقل باید به اندازه کشورهای جهان سوم استقلال یافته از شوروی سابق به مشاهیر توجه کنیم. در حالی که در کشور ما نفت به فراوانی وجود دارد و اختلاس کردن مرسوم است که اگر یکی از آن اختلاس‌ها را صرف این بچه‌ها می‌کردیم وضعشان بهتر بود.

وی در پایان، گفت: آینده نیکوکار را خوب می‌بینم و معتقدم غزل پخته‌ای دارد هر چند باید بیشتر مطالعه کند تا بتواند دغدغه‌های اصیل را در شعرش وارد کند.

*صله امام رضا(ع) به یک شاعر

رضا نیکوکار در پایان این مراسم، ضمن قدردانی از برگزارکنندگان آن، گفت: من خود را شاگرد کوچک دنیای ادبیات می‌دانم و این جا، جای حرف زدن من نیست.

او با اشاره به شعری که در مورد امام رضا (ع) سروده، گفت: این شعر صله امام رضا (ع) و لطف ایشان بوده است.

نیکوکار با اشاره به رفتار نهادهای فرهنگی، گفت: امسال روز میلاد امام رضا (ع) یک نهادی در شهر ما حاضر شد مبلغی را به شاعری بدهد که برای آنها شعرخوانی کند در صورتی که ما حاضریم نصف آن را به عنوان وام دریافت کنیم و می‌بینیم که برخی به چشم تجارت به شعر می‌نگرند.

وی افزود: گیلان در شعر جوان گزینه‌های خوبی دارد که نیاز به راهنمایی دارد.

نیکوکار با اشاره به برخی سخنانی که تحت عنوان شاعران جشنواره‌ای زده می‌شود، گفت: برخی برچسب‌هایی تحت این  عنوان به شاعران می‌زنند که باید گفت که جشنواره‌ها هم محلی برای رقابت محسوب می‌شود و من اگر برای نان مجبور نبودم حاضر نمی‌شدم کیلومترها برای حضور در جشنواره‌ای مسافت طی کنم.

او در پایان با اشاره به شعر «زائری بارانی‌ام»، گفت: شاعری در کنگره شعر رضوی با همین شعر که متعلق به من است برگزیده شد خودم در برنامه‌ای این شعر را خواندم که مجری مراسم بعد از برنامه به من گفت این شعر برای تو نیست زیرا شب گذشته یک مجری آن را در تلویزیون خوانده است و همین سبب شد که دیگر از من در برنامه‌هایش دعوت نکند. حتی مادرم روزی این شعر را برایم خواند و گفت اگر می‌توانی از این اشعار بگو که من گفتم این شعر خودم است و در کتابم چاپ شده است.

Share