رئیس فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت

عده‌ای می‌خواهند اصولگرایی را به گروگان بگیرند و بگویند فقط ما اصولگرا و ولایتمدار هستیم

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا جلالی گفت:مشکل ما در جریان اصولگرایی این است که عده‌ای می‌خواهند اصولگرایی را به گروگان خود بگیرند و بگویند اصولگرا و ولایتمدار ما هستیم و دیگران اگر موضع ما را تکرار کردند و ما را قبول داشتند اصولگرا هستند

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا جلالی گفت:مشکل ما در جریان اصولگرایی این است که عده‌ای می‌خواهند اصولگرایی را به گروگان خود بگیرند و بگویند اصولگرا و ولایتمدار ما هستیم و دیگران اگر موضع ما را تکرار کردند و ما را قبول داشتند اصولگرا هستند

مهم ترین بخش از سخنان رئیس فراکسیون رهروان ولایت در گفتگو با روزنامه ایران به شرح ذیل است.

IMG15502771*از سال ۹۰ بودجه عمرانی، بسیار تقلیل یافته و لذا نمایندگان در حوزه‌های انتخابیه با مطالبات شدید مردمی روبه‌رو هستند. برای پاسخگویی به این مطالبات منطقه‌ای به دولت مراجعه می‌کنند و دولت هم به دلیل تنگناهایی که دارد نمی‌تواند خیلی از مطالبات را پاسخ دهد. این به صورت طبیعی تصادمی را بین دولت و نمایندگان ایجاد می‌کند که به فراکسیون ما که معتقد به تعامل و حمایت از دولت هستیم هم آسیب می‌زند. عکس این قضیه برای فراکسیون اصولگرایان صادق است که منتقد دولت هستند و هر گونه تصادم بین دولت و نمایندگان اقبال به سوی آنها را بیشتر می‌کند. بنابر این عملکرد دولت در پاسخگویی به مطالبات نمایندگان در انسجام یا نداشتن انسجام فراکسیون رهروان ولایت تأثیر دارد ضمن اینکه در تحلیل‌ها باید وضعیت اقتصادی کشور، مطالبات نمایندگان و میزان توانمندی دولت برای پاسخگویی به آنها مدنظر قرار گیرد.

*حدود ۱۸۰ نفر از نمایندگان فرم عضویت در فراکسیون رهروان ولایت را پر کرده و عضو هستند. از این میان حدود ۱۲۰ نفر به لحاظ تشکیلاتی انضباط و تعهد دارند. در فراکسیون اصولگرایان هم فکر می‌کنم حدود ۷۰ نفر انضباط تشکیلاتی دارند. در این بین حدود ۹۰-۸۰ نفری هستند که هر چند اکثراً گرایش‌شان به سمت فراکسیون ما است اما در مواقع مختلف براساس دریافتی که دارند عمل می‌کنند. من تأکید دارم که خیلی از آرایی که در مجلس داده می‌شود بر اساس یک نگاه تشکیلاتی صرف نیست. علاوه بر این اساساً کار ایجابی کردن در کشور ما از کار سلبی کردن سخت‌تر است، منتقد بودن مسیر هموارتری است تا حامی بودن.

*فراکسیون اصولگرایان یک طیف است متشکل از گروه‌های مختلف، از جبهه پایداری گرفته تا جمعیت ایثارگران و رهپویان و برخی نمایندگان مستقل. در گذشته بین پایداری و ایثارگران اختلافات شدیدی بود تا جایی که در مقطعی آقای روح‌الله حسینیان در مجلس علیه علیرضا زاکانی موضعگیری کردند. آنچه موجب تجمیع اینها شد موضوع انتخابات هیأت رئیسه مجلس نهم و مخالفت با ریاست دکتر لاریجانی بود که آنها را متحد کرد. به نظر می‌رسد در طول ۲ سال گذشته جبهه پایداری عملاً با کارت ایثارگران و رهپویان بازی کرده و آنها را به حاشیه رانده است. البته ایثارگران با راه نیافتن دبیر کل خود (حسین فدایی) به مجلس به حاشیه رانده شده بود. رهپویان هم در مجلس نهم با جبهه پایداری همکاری کرد اما در ذیل این جبهه تعریف شدند. اعضای جبهه پایداری در مجلس تعداد قابل توجهی نیستند ولی به هر حال درون فراکسیون اصولگرایان قرار دارند و به خاطر تصادم‌های احتمالی بین نمایندگان و دولت، آنها از این اختلافات برای یارگیری موضوعی استفاده می‌کنند.

*روندی که برخی در پیش گرفته‌اند کوبیدن بر طبل اختلافات است و به نظر من این شیوه به کارآمدی نظام آسیب می‌زند. واقعیت این است که ما از سوی این گروه‌ها کمتر کار ایجابی می‌بینیم، طرحی، راهکاری یا ایده‌ای برای برون رفت از وضعیت و مشکلات فعلی نمی‌بینیم. همیشه روی زخم‌ها نشسته‌اند. گویی منفعت آنها تنها در دعوای سیاسی است. افترا و تهمت زدن، پرونده‌سازی و افراد را از قطار انقلاب پیاده کردن، به جای وسیع‌تر کردن دایره انقلاب، روش‌های غلطی است که از سوی تندروها انجام می‌گیرد. این دلسوزی برای کشور نیست اما برای اینکه ببینیم چرا چنین روشی انجام می‌شود، به نظرم باید افراد را تقسیم کرد. بعضی‌ها که بیشتر هوادارند، آدم‌های سالم و دغدغه‌مند هستند اما برخی از سردمداران این جریان آنها را نسبت به بقای انقلاب و خیانت به آن می‌ترسانند.
*در طول یک سال گذشته آقای دکتر لاریجانی بر اساس دریافت درستی که از شرایط داخلی کشور و شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی دارند، رویکرد تعامل با آقای روحانی رئیس دولت را اتخاذ کردند. نفس این رویکرد بسیار میمون و مبارک است ضمن اینکه مزاج هر دو بزرگوار یک مزاج معتدل و کم هیاهوست. طبیعی است که هر دو تلاش می‌کنند روابط را مدیریت کنند و سود این روابط حسنه به نفع کشور است. آیت‌الله آملی لاریجانی هم همین سهم و تلاش را دارند تا رؤسای قوا تعامل خوبی داشته باشند. اما برخی این تلاش‌ها را برنمی‌تابند و نزدیکی و همگرایی رؤسای قوا را به ضرر خود می‌دانند. من در روزهای اخیر دیدم تحلیل‌های کاملاً غلطی می‌نوشتند و در آدرس‌های غلط می‌دهند تا بتوانند رفتارهای قدیمی و التهابات سیاسی شان را استمرار دهند. برخی حیاتشان در دعوای سیاسی است.

*اکثریت مجلس خواهان برقراری روابط خوب با دولت هستند. البته برخی هم دنبال این هستند که نگذارند این روابط شکل بگیرد و می‌خواهند دولت را عصبانی کنند.
مثلاً در همین هفته‌های اخیر نامه‌ای علیه رئیس جمهوری در مجلس توزیع شد که اصلاً قابل دفاع نیست. برداشت برخی دولتی‌ها هم این بود که اکثریت مجلس طرفدار چنین نگاهی است در حالی که این طور نبود. با این حال دولت هم باید به مطالبات نمایندگان توجه داشته باشد. حضور معاونان پارلمانی در مجلس خیلی ضعیف است. هر چند خود آقای انصاری معاون پارلمانی رئیس جمهوری وقت خوبی می‌گذارند ولی کار اصلی در دست وزرا است و آنها باید از معاونان پارلمانی گزارش عملکرد بگیرند و آنان را فعال‌تر کنند. شخص رئیس جمهوری هم تا به حال بخصوص در قالب دیدار با مجامع استانی وقت زیادی گذاشتند ولی اگر دیدارهای نمایندگان با رئیس جمهوری بیشتر شود و سخنان و دغدغه‌های یکدیگر را بشنوند حتماً تأثیرگذار خواهد بود.

*دکتر لاریجانی،در جبهه اصولگرایی پر اقبال‌ترین فرد است و به او فشار می‌آورند که جریان معتدل و عقلانی اصولگرایی را تدبیر کند. بخشی از شخصیت‌هایی که در این حوزه نقش آفرین بودند الان نیستند. آیت‌الله مهدوی کنی – که خداوند ایشان را شفا بدهد- و الان جامعه محروم از فیض‌شان است. مرحوم عسگراولادی هم که شخصیت معتدل و انقلابی بودند به رحمت ایزدی رفته‌اند. شخصیتی مانند آقای ناطق نوری هم که دوستان به دنبالشان هستند خودشان خیلی رغبت نشان نمی‌دهند. لذا در خلأ این بزرگواران کسی که بیشترین نقش را بهتر می‌تواند ایفا کند و سابقه و وزانت هم داشته باشد شخص آقای دکتر لاریجانی است. به نظر من در داخل کشور شانسی که ما در یکساله گذشته داشتیم و دارد کم رنگ می‌شود این است که یک برداشت واقعی در اکثریت نخبگان کشور نسبت به شرایط کشور بوجود آمده بود. من از ابتدای دولت یازدهم تذکر دادم که این مهم را دست کم نگیرند که جامعه نخبگی کشور این همه کنار همدیگر قرار گرفته و برای مدیریت کشور یک جریان عقلانی را می‌طلبد. همین روند در جبهه اصولگرایی هم هست. اصولگرایی خردگرا و معتدل بیشتر به دنبال محوریت دکتر لاریجانی است تا بتواند سامان خود را حفظ کند. این گرایش نسبت به ایشان وجود دارد و آقای دکتر لاریجانی هم بدنبال پاسخگویی به این گرایش هست. دارند فکر می‌کنند در چه قالب‌هایی می‌توانند این پاسخگویی را تنظیم کنند.

*مشکل ما در جریان اصولگرایی این است که عده‌ای می‌خواهند اصولگرایی را به گروگان خود بگیرند و بگویند اصولگرا و ولایتمدار ما هستیم و دیگران اگر موضع ما را تکرار کردند و ما را قبول داشتند اصولگرا هستند. این موضوع در رفتاری که اخیراً کمیسیون فرهنگی در معرفی گزینه‌های عضو ناظر در هیأت نظارت بر مطبوعات از خود نشان داد دیده می‌شود که جامعه باید مهندسی شود و دایره حق انتخاب را باید مدیریت کرد تا بتوانیم به نقطه‌ای که خودمان می‌خواهیم برسیم. لذا این نوع نگاه‌ها حتماً با اینکه نحله‌های جدیدی در جبهه اصولگرایان شکل بگیرد مخالفت می‌کنند. مگر اینها علاقه‌مند بودند که فراکسیون رهروان در مجلس نهم شکل بگیرد؟ من در جریان جلسات هماهنگی جبهه اصولگرایی برای فهرست انتخابات مجلس نهم بودم. آن موقع گفتم شما از الان مجلس آینده را برای هیأت رئیسه آن گروگان گرفته‌اید.
این یعنی اینکه ما از ابتدا مهندسی می‌کنیم که چه کسی رئیس مجلس شود و برای رئیس مجلس شدن او چگونه کار شود. به همین دلیل کسانی که در انتخابات مجلس رأی آوردند، اصولگرا بودند ولی به خاطر همان تنگ نظری‌ها در فهرست جبهه متحد قرار نداشتند، آن انحصارگرایی‌ها باعث شد اینها در فهرست قرار نگیرند. الان خیلی از تنازع‌هایی که با آقای دکتر لاریجانی در مجلس می‌شود ناشی از همین است که ایشان جای برخی‌ها را در جبهه اصولگرایی تنگ کرده است. لذا برخی تلاش می‌کنند نشان دهند آقای دکتر لاریجانی اصلاً اصولگرا نیست.

 

Share