غربت رشت در روز رشت
این روز نه تبریک دارد نه دلتنگی، کاش هیچ وقت روزی برای این شهر مظلوم به عنوان نامش مشخص نمیشد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، ام البنین فتوحی در یادداشتی به مناسبت روز رشت نوشت:
۱۲ دی همان روزی که چند سالی به نام روز شهر بارانهای نقرهای نام گرفته است. اما کدام رشت کدام شهر؟! شهری که به شهر جنگ زدهها بیشتر شبیه است تا شهر بارانهای نقره ای، شهری که مردمانش دعا میکنند باران نبارد تا اسیر ترافیک نشوند.
شهری که به جای عطر خاک نم زده و گل، بوی نامطبوع زباله از گوشه و گوشهاش به مشام میرسد. شهری که فقط هر چهار سال برای یک هفته فریادزن دارد؛ زمان انتخابات شورای شهر، بعد از آن منتخبین به هر چیزی فکر میکنند الا به شهر رشت…شهری که در این دو سال اخیر مثل گوشت قربانی در میان دستهای مدیریت شهری و شورا در حال تکه تکه شدن است. شورایی که شایسته سالاری را به منفعت سالاری کنار گذاشته است. شورایی که انگار آمده بود تا حذف کند نه جذب!
شورایی که تنها نقطه قوت خود را قبول کردن اشتباهات و کم کاریهایش میداند و مدام معذرت خواهی میکند.
شورایی که برای پلهای هوایی شهر، رشت را دو سال بر روی هوای نگه داشته است.
شورایی که طرحهایش شده کمکهای مردمی و انتخاب شهردار در اولویتش نیست، شورایی که سودای اداره شهرداری را دارد.
شهر رشت از نداشتن حامی، از رها ماندن توسط بزرگان استان و از اینکه همه چشمهایشان را بر روی قلب گیلان که به شمارش افتاده بستهاند در رنج است.
رشت از دست اندازهای عمیق، از نا ملایمتیها، از نادیده گرفته شدن، راز بیعدالتی، از خودخواهی و از عقب ماندگی همیشگی خسته است…
این روز نه تبریک دارد نه دلتنگی، کاش هیچ وقت روزی برای این شهر مظلوم به عنوان نامش مشخص نمیشد.
برای این شهر، برای مردمان با صفایش، برای رودخانههای مریضش، برای جنگلهای آلوده اش، برای خیابانهای پرخاطره اش، برای آسمان نقرهای پر بارشش، برای فرزندان با استعداد و کاری و نادیده گرفته شده اش، برای همه رشت مینویسیم تا شاید استاندار، امام جمعه، نمایندگان مردم این دیار برای رشت با تمام قوا در صحنه حاضر شوند و شاهد این باشیم تا شهرمان باز هم به بهترین اولینهایش باز گردد.
به امید روزهای روشن رشت…
تا شاید روزی باز هم به بهترین اولینهایمان بازگردیم.
به امید روزهای روشن رشت…
دیدگاه