ماجرای همایش زنان طرفدار طالب چه بود؟ | آزادسازی پنج هزار تروریست طالب در دولت غنی
حیدری گفت: سخنان طالبان در فضای رسانهای و مجازی به هیچعنوان با واقعیت عملکرد آنان تطابق ندارد و یکی از چیزهایی که باعث شد انقلاب زنان ادامهدار شود فراخوان آقای احمد مسعود بود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، دکتر بتول حیدری، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید ربانی در لایو (۲۴ شهریور) محمدحسین جعفریان از مقدمهچینیهای دولت غنی برای بازگشت طالبان گفت که از سال ۲۰۱۶ علنی شد.
اظهارات حیدری بدین شرح است:
همیشه بسیار مایل بودم به عنوان فردی که سالها از افغانستان دور بوده و افغانستان را ندیده بودم، بعد از پایان تحصیلات تکمیلی به افغانستان برگردم و فعالیت و کار خود را در داخل کشور آغاز کنم درحالیکه همسر من هم در آن زمان ساکن افغانستان بود و مشاور اقتصادی آقای احمد ضیا مسعود بود همچنین در حال تحصیل در مقطع دکتری رشته اقتصاد بود. بالاخره من به افغانستان برگشتم و جذب دانشگاه ربانی شدم. سالهایی که من در افغانستان بودم اتفاقات جالبی دیدم که به نظرم کاملا مرتبط با این بازگشت طالبان به افغانستان است.
در سال ۲۰۱۶ به طور ناگهانی در شهر کابل و مخصوصا در فضای مجازی و فیسبوک که بسیاری از مردم و رهبران احزاب و سیاستمداران بزرگ در آن حضور دارند، زمزمه بازگشت گلبدین حکمتیار بالا گرفت که باعث تعجب بسیاری از مردم شد و رعب و وحشت زیادی از بازگشت قصاب کابل در کشور ایجاد شد. به یاد دارم که سازمان دیدهبان حقوق بشر نسبت به تفاهم نامهای که آقای غنی با حزب آقای حکمتیار بسته بود اعتراض کرده و عنوان کردند که این یک جنایت جنگی محسوب میشود چراکه شما در راستای تطهیر قاتلان مردم افغانستان گام برمیدارید. اما این زمزمه بازگشت حکمتیار در فضای مجازی آنقدر بالا گرفته بود که مردم فیلمهای جنایات گذشته آنان را دوباره به صورت گسترده در فضای مجازی قرار میدادند و روایتهایی از زمانی که این قصاب کابل جنایت و کشتار میکرد در میان مردم همهگیر شده بود. اساتید پیشکشوت دانشگاهها و نویسندگان شروع به نقل کردن جنایات روزهای تاریک گذشته کردند و امروز ما متوجه میشویم که چه نقشه زیرکانه و از پیش تعیین شدهای برای بازگشت طالبان در نظر گرفته بودند.
بازگشت حکمتیار برای عادیسازی حضور طالبان
قصد آنها عادیسازی طالبان در میان مردم بود و اینکار را با بازگشت حکمتیار به کابل شروع کردند و یک ورود بسیار مجلل برای وی تدارک دیدند و همچنین یک سخنرانی در مسجد قاضی خان کابل از سوی وی انجام شد و به اصطلاح فرش قرمزی زیر پای وی برای ورود به افغانستان پهن شد. از آن روز به بعد شاهد دیدارهای زیادی از سوی سران احزاب و رهبران و گروههای دانشگاهی و … با حکمتیار بودیم و کم کم این فرد جذب بدنه کشور شد و به نوعی حضورش عادیسازی شد. همزمان دو زن در زندان کابل دست به اعتصاب غذا علیه این جریان زدند چراکه معتقد بودند حضور وی در کشور، خیانت به آینده فرزندانمان است. شخص اشرف غنی تا یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ به همراه آقای خلیلزاد سخنگوی دولت طالبان بودند و از این تاریخ به بعد نقاب تظاهر به طرفداری دموکراسی در افغانستان را به چهره گذاشتند.
آزادسازی پنج هزار تروریست طالب در دولت غنی
بعد از تمام این اتفاقات شاهد بالا گرفتن زمزمه آزادی زندانیان طالبان بودیم و کمکم در گروههای ۵۰ تا ۷۰ نفری، توسط غنی از زندان آزاد شدند تا اینکه ناگهان صحبت از آزادی حدود ۵۰۰۰ زندانی طالب شد و اینها را از زبان مردم افغانستان عنوان میکرد تا اقدامی دارای مشروعیت به نظر برسد. به هر نحوی که بود ۵۰۰۰ زندانی را آزاد کرد و نمایش رسانهای راه انداخته شد به اینصورت که طالبان را با تغییر چهره و پوشش به جلوی دوربین میآوردند و آنهایی آیاتی از قرآن را میخواندند و ابراز توبه میکردند. اما باز هم غنی دست بردار نبود و پروسه آتشبس سه روزه با طالبان را در دستور کار خود قرار داد و آنها را به کابل دعوت کرد و سه روز تمام نیروهای طالبان در شهر به گشت و گذار پرداختند تا ترس و وحشت مردم نسبت به حضور آنان در داخل کشور از بین برود.
غنی در زمان سخنرانیهای خود در میان اقوام پشتون بسیار شگفتزده میشد همچنین در دانشگاهها برنامههای گستردهای برای تطهیر طالبان در نظر گرفت و جریانی به نام صلح با طالبان را راهاندازی کرد و از تمام افراد فعال در تمام حوزههای افغانستان (از زنان فعال تا رهبران احزاب) دعوت میکرد تا به قطر و مسکو رفته و با طالبان مذاکره و دیدار کنند و تمام اینها مقدمهای برای آمادهسازی فضا برای ورود طالبان به کشور بود اما در حقیقت غنی هیچ ارادهای برای جلوگیری از بازگشت دوباره طالبان نداشت. در عین حال اعتقادی هم به تشکیل دولت همهشمول نداشت و تمام نیروهای کنشگر را که احتمال میداد توانایی مقابله با طالبان را داشته باشند فریب میداد و فضا را به سمتی برد که جریانات امروز در افغانستان ایجاد شود.
بازگشت طالبان و هفت کشته تنها در بستگان من در روزهای ابتدایی ورود طالبان به کشور در قندهار بودم که ۷ نفر از اعضای فامیلم در سمنگان توسط طالبان تیرباران شدهند که موجب ایجاد یک تحصن در سمنگان شد.
دستور حمله به طالبان را صادر نکردند
به خاطر دارم که این سرعت طالبان در گسترش و پیشروی در کشور برای بسیاری از مردم عجیب بود و میدیدیم که مقاومتی از سوی سربازان دولت در برابر آنها صورت نمیگیرد.
طی تماسی که من با یکی از مقامات خاص ارتش افغانستان صحبت کردم متوجه شدم که علیرغم اینکه مهمات و اسلحه وجود دارد، دستور حمله برای ارتش صادر نمیشود و به آنها گفته شده که حق شلیک کردن و مقاومت و پیشروی علیه طالبان را ندارند و تنها میتوانند از خود دفاع کنند و در مرحله بعد نیز اعلام کردند که باید اسلحههای خود را تحویل دهند و این زمانی بود که نیروها تحت محاصره طالبان قرار گرفته بودند.
استفاده طالبان از فضای مجازی برای ایجاد وحشت
طالبان در بدو ورود با استفاده از فضای مجازی بسیار شایعات روانی را رواج میدادند و باعث ایجاد رعب و وحشت بسیاری در میان مردم شدند و فیلمهای مربوط به دوران قبلی که کشور تحت تسلط طالبان بود ازجمله سنگسارها و تجاوزها و اعدامها و … را مجدد در سطح گستردهای منتشر میکردند تا به این وحشت مردم دامن بزنند تا حدی در جاهایی علیرغم اینکه طالبان هنوز وارد نشده بودند، مردم از وحشت زیادشان مناطق را خالی از سکنه کرده بودند.
جنبش مقاومت افغانستانیها در فضای مجازی
در همان روزها علیه این جریان کمپینی ایجاد شد که خواستار شناسایی و بسته شدن حسابهای کاربری متعلق به طالبان در فضای مجازی بودند. در روزهای قبل از سقوط کابل مدام به ما هشدار داده میشد که کشور را ترک کنید چرا که اگر کابل سقوط کند تمام خطوط هوایی بسته خواهند شد. ما به سمت هرات حرکت کردیم و در این میان متوجه شدیم که هنوز شاخه سیاسی طالبان کشور را به دست نگرفته و فقط شاخه نظامی خود را از کوهها به داخل شهرها آورده تا از دزدیها و غارتهای احتمالی در داخل شهرها جلوگیری کنند و بعدها به آنها شکل منظمی بخشید و سپس شاخه امر به معروف را تشکیل داد ولی هنوز هم به دلیل تعجیل در تشکیل کابینه و وارد شدن رئیس استخبارات پاکستان نتوانسته شاخه سیاسی خود را فعال کند چرا که دچار شتابزدگی هستند.
مشکل پناهندگان برای خروج
ما برای مهاجرت با مشکل مالی روبه رو بودیم چرا که پول نقد ما به ریال بود و شرایط تغییر پول را نداشتیم و حتی نمیتوانستیم پولهای خود را از حسابهای بانکی خارج کنیم. به سختی که بود از کشور خارج شده و به مشهد رسیدیم که در آنجا نیز شاهد ترس و استرس بسیاری در میان مردم مخصوصا زنان بودیم. گویی که به ناگهان از روشنایی به تاریکی محض فرو رفته بودیم.
رسانههای غربی و تلاش برای وحشتزده کردن زنان
ما با زنان در داخل افغانستان در ارتباط هستیم و شاهدیم که از ترس و وحشت روزهای ابتدایی کاسته شده و حتی سربازان طالب طی صحبتهایی عنوان کردهاند که خواستار پایان یافتن این وضعیت و بازگشتشان به کوهها هستند.
یکی از عوامل اصلی این رعب و وحشت، کشورهای غربی و رسانهها بودند که به صورت شبانه روزی اعلام میکردند که ما قصد خارج کردن روزانه هزاران زن از کشور را داریم ولی همانطور که میدانید در اغلب مواقع بار امنیت یک فضا وابسته به حضور زنان و کودکان است. بسیاری از مردم در تلاش برای خروج از کشور بودند و مدام اعلام میشد که این تاریخ خروج رو به اتمام است اما با وجود اینکه برخی توانستند خارج شوند هنوز بسیاری از فعالان در داخل کشور جاماندهاند. امروز گروههای مجازی زیادی در میان زنان شکل گرفته و اعتراضات را ترتیب دادهاند و سکوت خود را شکستهاند. بسیاری عنوان کردند که است اعتراضات علیه حجاب و پوشش است درحالی که این خبر موثق نیست و میتوانند زنان با حجاب و چادرپوش ما را در میان اعتراضات ببینند که پابهپای دخترانی که شلاق خوردهاند اعتراض خود را بیان کردهاند. امروز زنان صدای رسای مردان هم هستند که به دلیل شرایط خفقانآور امروز نمیتوانند حضور پیدا کنند در اعتراضات و چهره خود را نشان دهند. مطالبات زنان فقط مربوط به مسئله پوشش جدید طالبانی نیست، بلکه خواستار حضور در جامعه و محل کار هستند. در زمان اشرف غنی طی عملیاتهای انتحاری متعددی که ایجاد شد بسیاری از زنان بیوه شدند و در حال حاضر سرپرست خانواده هستند و نیازمند به شغل و درآمد، اما طالبان اجازه این حضور را به زنان نمیدهند و تاکید بر تردد زنان تنها با حضور محرم شرعی در جامعه دارند. زنی که دچار درد زایمان شده و با مادرش تنهاست و همسرش در شهری دیگر مشغول کار، چطور میتواند بدون حضور محرم شرعی به بیمارستان برود؟
طالبان قوانین بسیار سفت و سختی در برابر زنان وضع کردهاند و در هر تبصره و مادهای که ایجاد میکنند، قیوداتی را برای زنان در نظر میگیرند و تلاش دارند زنان جوان و فعال را خاموش سازند. چیزی که طالبان در رسانهها برای مشروعیت بخشیدن و تطهیر خود به عنوان عفو عمومی اعلام میکنند به هیچ وجه در دنیای واقعی وجود ندارد و چیزی جز خفقان و استبداد در کشور وجود ندارد.
ماجرای همایش زنان طرفدار طالب چه بود؟
رئیس دانشگاه ربانی، خانمی تحصیل کرده است که تلاش برای ارتقا سطح علمی دارد و دست کمی از رقبای مرد خود در این حوزه ندارد ولی طالبان تاکنون اجازه حضور ایشان و یا سخنرانی را به وی ندادهاند اما از سویی با مراجعه به مدرسهای متعلق به حزبالتحریر، دختران را با زور و پرداخت ۲۰۰۰ افغانی پول نقد و لباس مورد تاییدشان با خود به دانشگاه ربانی برده و نوشتههایی در دست آنان برای سخنرانی قرار دادهاند و از زنان بر علیه زنان استفاده کردهاند و طی صحبتی که من با یکی از این دختران داشتم متوجه شدم که به دلیل بد بودن اوضاع اقتصادی خانوادهها، مجبور به این کار شدهاند و حتی تعدادی از آنها با حضور در دانشگاه جذب محیط آن شده و قصد جدا شدن از حزبالتحریر را دارند. همین ارائه پوشش جدید به زنان به نوعی توهین به مردم است چرا که هیچگاه پوشش زن افغان مشکلی نداشته است. زنان را به خاطر نوع پوشش شلاق میزنند در صورتیکه حجاب آنان مشکلی ندارد. این کار طالبان هم نوعی استفاده ابزاری از زنان است.
مقاومت به تظاهرات زنان جان داد
سخنان طالبان در فضای رسانهای و مجازی به هیچعنوان با واقعیت عملکرد آنان تطابق ندارد و یکی از چیزهایی که باعث شد انقلاب زنان ادامهدار شود فراخوان آقای احمد مسعود بود که خواستار حضور همگانی شدند و شاهد هستیم که به تعداد معترضین حاضر افزوده شد. ما از زنان خواستیم که با تمام توان و تلاش خود وارد مقاومت شوند و صدای واقعیت را به گوش جهان برسانند چرا که مقاومت تنها اسلحه دست گرفتن نیست. زنان ما به هیچ عنوان تروریستهای طالبان را که تحت حاکمیت استخبارات پاکستان هستند را نمیپذیرند و به قوانین این حکومت غیرمشروع تن نمیدهند.
جبههای که توسط زنان شکل گرفته به عنوان بخشی از جبهه مقاومت است که اجازه نمیدهد صدای زنان خاموش شود و همچنان حضور پررنگ در جامعه را خواستار هستند. هستند زنانی که در ارتباط مستقیم با پنجشیر هستند و ما در تلاش هستیم تمام اخبار موثق را از این دوستان دریافت و منتشر کنیم و بگوییم که هم چنان امید و مقاومت زنده هستند و رفتن به سمت فردای سبز ادامه دارد. گروه مقاومت هم بسیار آگاهانه عمل میکنند و امکان ندارد کسی یا نیرویی بتواند آنها را مسیر خود منحرف بسازد.
دیدگاه