جهانی مطرح کرد:

ضوابط و حرایم تپه مارلیک گیلان پس از ۶۰ سال ابلاغ شد

معاون میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گیلان اعلام کرد: ضوابط و حرایم تپه مارلیک بجا مانده از تمدنی سه هزار و ۵۰۰ ساله در کرانه خاوری سفیدرود گیلان پس از ۶۰ سال کاوش ابلاغ شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از ایرنا، ولی جهانی گفت: ابلاغ نقشه محدوده عرصه، حریم و ضوابط حفاظتی و معماری اثر ملی فرهنگی، تاریخی (چراغعلی تپه مارلیک رودبار)بر اساس ابلاغیه شماره ۱۴۰۰۲۱۰۰/۱۰۰۰۳ وزارت میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی به استاندار گیلان ابلاغ شد.

وی افزود: به موجب این ابلاغ و در راستای اجرای بند ۱۲از ماده ۳ قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی کشور مصوب ۱۳۶۷ و مواد مربوطه از قانون راجع به حفظ آثار ملی مصوب سال ۱۳۰۹ و نظامنامه اجرایی آن حریم اثر مذکور از این پس تحت حفاظت و نظارت وزارتخانه میراث فرهنگی بوده و هرگونه دخل و تصرف در محدوده حریم و تخلف از ضوابط حفاظتی مقرر برابر مواد ۵۵۸ تا ۵۶۹ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی ” تعزیرات و مجازات هصای بازدارنده” جرم محسوب می شود و مرتکب، مشمول مجازات های قانونی خواهد شد.

جهانی تصریح کرد: ضوابط و حرایم تپه مارلیک به جا مانده از تمدنی سه هزار و ۵۰۰ ساله در کرانه خاوری سفیدرود گیلان پس از ۶۰ سال کاوش به ارسلان زارع استاندار گیلان ابلاغ شده است و معاون میراث فرهنگی گیلان می گوید: از آنجایی که عدم توجه به محدوده حریم آثار تاریخی در بسیاری از موارد صدمات جبران ناپذیری بر آثار تاریخی دارد لذا با توجه به اهمیت موضوع تعیین حریم اثر ملی فرهنگی  تاریخی (چراغعلی تپه مارلیک رودبار) کارشناسان میراث فرهنگی استان گیلان بعد از انجام بررسی ها و مطالعات جامع اقدام به تهیه پرونده حریم اثر مذکور نمودند.

وی اضافه کرد: حریم اثر یاد شده پس از بررسی های لازم در شورای حرایم کشور تصویب و به طریق مقتضی به افراد حقیقی و حقوقی ذیربط ابلاغ شد.

 تپه مارلیک یک محوطه باستانی در کرانه خاوری سفیدرود و در دره “گوهررود” مربوط به شهرستان رودبار در جنوب استان گیلان است؛ این تپه بقایای به جای مانده از تمدن باستانی متعلق به دست کم سه تا سه هزار و ۵۰۰ سال پیش است و پژوهشگران گمان می برند که این تپه آرامگاه خصوصی فرمانروایان و شاهزادگان مردمان این تمدن بوده است.

پژوهشگران بر این باورند که آثار باستانی این منطقه متعلق به فرمانروایانی است که در اواخر هزاره دوم و آغاز هزاره اول پیش از میلاد بر این ناحیه حکومت می کردند. مردمان این تمدن مردگان خود را بنا بر آیین خویش و همراه با اشیاء ارزشمند به خاک می سپردند، در این منطقه؛ ۵۳ آرامگاه با ۲۵ جام طلا کشف شده (جام مارلیک و جام افسانه زندگی معروف‌ترین آنهاست) و در برخی‌ از آنها بازمانده استخوان به دست آماده است. در همه آرامگاه‌ها اشیایی مانند ظروف‌ سفالین‌، دکمه‌های‌ تزئینی‌، انواع‌ سرگرز، پیکان‌، جام‌های چینی‌، طلا، نقره و مفرغ، خنجر، شمشیر، مجسمه‌های‌ برنزی‌ و سفالی، سرنیزه‌ و کلاه‌خود و … پیدا شده است.
پارچه‌های به دست آماده نیز خبر از وجود بافندگی در هزاران سال پیش در ایران می‌دهند و گفته می شود که جام‌های شیشه‌ای در این محوطه از نخستین نمونه‌های صنعت شیشه‌سازی بشر است.

برای مردم این فرهنگ عناصر طبیعت و خورشید مقدس بوده بطوریکه نقش خورشید به صورت ترنج‌های هندسی در کف بسیاری از جام‌ها و ظروف است؛ خورشید در مرکز همه چیز است و همه جانداران از روشنایی‌ او زندگی‌ می گیرند. همچنین به خاک سپردن مردگان با چنین اشیایی نشانگر اعتقاد آنها به زندگی‌ پس از مرگ است و دفن آنها با اسب و کلاه‌خود و نیزه نشانه روحیه جنگاوری مردمان این سرزمین بوده که حتی این موضوع در مورد زنان نیز صدق می کرده است.

این نکته قابل ذکر است که آثار به دست آمده از این تپه بخصوص ظروف مفرغی شباهت‌های زیادی به آثار به دست آمده از سیلک کاشان دارد و پاره‌ای از باستان‌شناسان بر این باورند که اقوام سیلک در حقیقت همان مارلیک‌ها بودند که بر اثر حمله آشوری‌ها به منطقه سیلک کاشان مهاجرت کردند و سپس با پیوستن به مادها در ایجاد امپراطوری مقتدر ماد در آغاز هزاره اول پیش از میلاد نقشی به‌سزا داشتند.

و نظریه دیگری نیز وجود دارد که آماردها بر اساس زلزله های سه هزار ساله قبل، به سیلک کاشان کوچ کردند و آخرین زلزله از این دست را سال ۶۹ ما در دوران کنونی تجربه کردیم و گاه در زمانی به کوتاهی یک فریاد ساده همه چیز در زندگی زیر و رو می شود.

در جام‌های کشف شده جوهر هنری در آنها به نهایت تبلور رسیده به طوری که امروزه در روزگار سرشاری دانش بزرگترین هنرمندان شاید از سراسر جهان هم نتوانند چنین آثاری خلق کنند و اینک این آثار با تمام هنرشان شیشه‌نشین موزه ایران باستان است و جامی پر افتخار برای فرهنگ این سرزمین.

در سال‌های پایانی دهه ۳۰ کاوش‌های غیرقانونی بسیاری در کرانه های جنوبی مازندران انجام می شد و از این رو اداره باستانشناسی آن روزگار دکتر عزت الله نگهبان – پدر علم باستان‌شناسی نوین ایران – را مامور انجام کاوش‌های علمی در گیلان و مازندران می کند و تلاش‌های نگهبان به شناسایی گسترده “چراغعلی تپه” انجامید و نگهبان با خوش ذوقی و نکته سنجی نام زیبای مارلیک را برای آن گستره برگزید.

کاوش‌های دکتر نگهبان در مارلیک کاری حماسی و آزمونی سخت برای باستانشناسی ایران بود و او یک تنه عهده دار این کار شد و با وجود مشقت‌های بیشمار چون وجود سارقان ،حفاران غیرمجاز، حیوانات خطرناک و… یکی از طولانی ترین کاوش‌های باستانشناسی ایران را به سرانجام رساند.
گیلان دارای یک هزار و ۲۱۱ اثر ثبت شده در فهرست آثار ملی کشور است.

Share