یادداشت/ انوشیروان مباشرامینی؛

انتخابات شورای شهر یا شورای شهرداری؟

برای رساندن شوراها به جایگاه اصلی و واقعی خود می‌طلبد در اصلاح قوانین و ساختار شورا با فراست بیشتر عمل نمود.

 انوشیروان مباشرامینی*

شورای شهر نهادی بر گرفته از بطن مردم است که در مدت بیش از دو دهه از ظهور خود اگر چه نقطه عطفی در مدیریت محلی کشور محسوب می‌شود ولی نتوانسته است به جایگاه اعلای خود دست پیدا کند و این در حالی است که این نهاد مردمی می‌تواند قویترین تشکیلات مدیریتی در کشور باشد.

شکل گیری شوراهای اسلامی کشور در سال ۱۳۷۷ در پی گسترش استفاده از ظرفیتهای قانون اساسی و توان مشارکت شهروندان در اداره امور شهرها و روستاها و به طور کلی در راستای اداره امور محلی به دست مردم بود. اما این حرکت به دلیل آن که فاقد بسترهای مناسب در جهت سیر سالمِ انتقال قدرت بود نه تنها گرهی از معضلات شهر و روستاهای کشور را به صورت چشمگیر نگشود بلکه تنها باعث افزایش توقعات ملی و مطالبات مردمی شد.

از جمله عواملی که باعث شد تا شورای شهر بعد از ۲۴ سال از ظهور خود هنوز نتواند جایگاه واقعی خود را پیدا کند می‌توان به «نقص قانون» و «نبود سیستم مدیریت واحد شهری» اشاره کرد.

شوراها در ذیل فصل قانونی مجلس شورای اسلامی به عنوان نهادی برای مسئولیت‌پذیری و نظارت بر امور تصدی‌گری تدوین شده‌اند و به عبارتی یکی از عمده‌ترین نقشهای اجتماعی و اصلی شوراها، نقش نظارتی است. به بیانی دیگر می‌توان گفت شوراها تبلور مسئولیت اجتماعی مردم است که به شکل نهادی و قانونمند توسط افراد منتخب مردم اعمال می‌شود.

اما در حال حاضر شوراهای شهر هنوز فاصله بسیاری از نقش اصلی خود یعنی نظارت دارند و از آنجا که هیچ دستگاه دولتی و ارگانی خود را موظف به پاسخگویی در برابر شوراها نمی‌داند و وظیفه‌ای قانونی در برابر شوراها ندارد عملاً کار شورا تنها مربوط به شهرداری‌ها شده است. لذا در عمل شوراهای شهر به شوراهای شهرداری و یا ستادهای برنامه ریزی و نظارت بر شهرداری‌ها مبدل گشته و این در حالی است که در یک شهر ده‌ها سازمان و نهاد اجرایی و مسئول قرار دارد که نظارت بر آن‌ها از دست شورا خارج گردیده است.

با توجه به اینکه با تشکیل شوراها یکی از مهم‌ترین اصول قانون اساسی تحقق یافت و زمینه برای ورود برگزیدگان مردم به عرصه‌های مدیریتی شهرها و روستاها هموار گردیده و بستری به منظور مشارکت مردم در تصمیم‌گیری‌ها فراهم شده است، اما به نظر می‌رسد با گذشت بیش از دو دهه از فعالیت شوراها در کشور، هنوز گامی جدی و موثر برای تحقق مدیریت واحد شهری به عنوان پیش نیاز مدیریت شورایی در کشور برداشته نشده است و شوراها همچنان با موانع قانونی و اجرایی و مقاومت از سوی برخی از سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی مواجه شده اند.

با توجه به این که دولت‌ها قبل از تشکیل شوراها ایجاد شده‌اند و بسیاری از وظایف محلی را بر عهده دارند با ایجاد و شروع فعالیت شوراها به علت‌عدم تفکیک دقیق مسائل ملی و محلی در برخی وظایف بین دولت و شوراها تضاد قانونی ایجاد شده است. بدین صورت که در غیاب شوراها در گذشته دولت و سازمانهای دولتی وظایف قانونی تعیین شده شوراها را بر عهده داشته و تشکیلات خاصی را در این خصوص ایجاد نموده‌اند. امروزه با روی کار آمدن شوراها تفکیک این وظایف و تفویض آن بر عهده شوراها زمینه را برای امکان تداخل وظایف بین دستگاههای اجرایی و شوراها سبب شده است.

تحلیل این آسیبها و تلاش برای یافتن راه حل مناسب در جهت تعدیل این آسیب‌ها از مهم‌ترین ابزار تقویت شورا در جهت مدیریت شهری است. شوراها از بُعد مدیریتی یک نهاد غیر سازمانی تلقی می‌شوند، به بیانی دیگر شورا را می‌توان یک نهاد اجتماعی دانست که مجموعه‌ای از مسئولیت‌ها و وظایف را در راستای تحقق بخشی از اهداف اجتماعی و اقتصادی کشور بر عهده می‌گیرند.

با توجه به موارد ذکر شده شوراها به‌عنوان یک نهاد مردمی که نزدیک به ۲۴ سال از فعالیتشان می‌گذرد هنوز جایگاه واقعی خود را به دست نیاورده و آنچنان که باید از حمایتهای سایر نهادهای تصمیم گیرنده و اجرایی در امور شهرها بهره‌مند نشده اند.

لذا برای رساندن شوراها به جایگاه اصلی و واقعی خود می‌طلبد در اصلاح قوانین و ساختار شورا با فراست بیشتر عمل نمود و به سمتی حرکت کرد تا این نهاد مردمی بتواند با اختیار کامل در جایگاهی که باید ناظر بر تمام فعالیتهای امور شهری باشد قرار گیرد.

*فعال سیاسی

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share