تنها کسی که به آن مدیونم نادر ابراهیمی است | تا زمانی که شکم سیر نباشد چطور مردم کتاب بخرند
پوراحمد با بیان اینکه در کشور ما کسی علاقه ندارد کتاب بخواند، اظهار کرد: تا زمانی که شکم سیر و سقف امنی نباشد، اوضاع اقتصاد سامانی در خانواده ها نباشد چطور می توان توقع داشت که کتاب بخرند و بخوانند؟!
اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا کیومرث پوراحمد نویسنده و فیلمساز برجسته کشورمان میهمان امین حق ره در کتاب اردیبهشت رشت بود.
تنها کسی که به آن مدیونم نادر ابراهیمی است
کیومرث پوراحمد در این گفتگو درباره اولین کتاب جدی که خوانده بود، گفت: بعد از دوران دبستان که از طرف یکی از بستگان که فردی سیاسی و کتاب دوستی بود، کتاب خرمگس را هدیه گرفتم و این اولین کتاب جدی بود که شروع به خواندنش کردم.
وی با بیان اینکه هرگز دچار گرایشهای سیاسی نشدم، افزود: اما طرفدار جبهه ملی و مصدق شدم و هنوز هم هستم.
فیلمساز معروف کشور در مورد ورود خود به عرصه نقد و منتقد بودن نیز اظهار کرد: نادر ابراهیمی فیلمی ساخته بود به نام صدای صحرا که فیلم بدی بود اما فیلم نجیبی به نسبت سینمای قبل از انقلاب بود و من نقد مفصلی بر این فیلم انجام دادم که مورد تحسین قرار گرفت.
پوراحمد با بیان اینکه نقدهایی را که برای فیلمها انجام دادم سبب آشنایی با نادر ابراهیمی شد، افزود: نادر ابراهیمی سریالی با عنوان آتش بدون دود که بعدها رمان آن را نوشته بود را در دست ساخت داشت که در آن زمان نقدهای خودم را پیشش بردم و از آنجا باهم آشنا شدیم و از نقدهایم تعریف کرد و من به عنوان دستیار سوم شروع به کار کردم. در آن زمان کارمند اتاق اصناف بودم و هیچ وقت استعفا ندادم بلکه کارم را رها کردم.
وی با بیان اینکه به پدر و مادرم هیچ دینی ندارم گفت: پدر و مادرم هرکاری کردند برای خودشان انجام دادند چون وقت نمی کردند به ۱۲ بچه برسند و برای من کاری نکردند تنها کسی که به آن مدیونم نادر ابراهیمی است.
پوراحمد اظهار داشت: علت علاقه نسل جدید به نوشته های نادر ابراهیمی تنها بخاطر جذابیت قلمش است.
وی در مورد نحوه ورودش به سینما نیز اظهار کرد: آقای فروزش یک سال مرا پشت درب اتاق خود نگه داشت و باعث شد ۱۲ بار فیلمی که ساخته بودم بازنگری کنم، در آن زمان از ایشان خیلی ناراحت شدم اما بعدها همیشه سپاسگزار او شدم چون اجازه نداد که آسان وارد سینما بشوم.
پوراحمد با بیان اینکه کار برای کودک کاملا اتفاقی بود، گفت: فیلم کوتاهی در حوزه کودکان قبل از انقلاب ساختم که در افتتاحیه جشنواره بین المللی کودکان و نوجوان سال ۵۶ اکران شد و توانست جایزه بگیرد.
وی ادامه داد: بعد از انقلاب این امکان فراهم شد که وارد سینما شدم تظاهرات انقلاب را در خیابانهای یزد دیدم.
قصههای مجید به داریوش فرهنگ پیشنهاد شد
فیلمساز برجسته کشورمان در مورد فیلم قصه های مجید نیز گفت: ساختن قصههای مجید ابتدا به کارگردانهای اصالتا کرمانی مانند داریوش فرهنگ پیشنهاد شد که به توافق نرسیدند و بعد سراغ من آمدند. قصه ۵ جلدی مجید را خواندم که دیدم به روحیات خودم بسیار نزدیک است و با تهیه کننده دقیقه ای ۲۰ هزار تومان برای ساخت فیلم قرارداد امضا کردم.
وی در مورد اینکه چگونه قصه های مجید در اصفهان ساخته شد، گفت: ابتدا به کرمان رفتیم که متاسفانه حتی یک زن مسن به دفتر برای تست مراجعه نکرد چون هنرپیشه آماتور می خواستیم و لوکیشن های کرمان هم محدود بود.
پوراحمد افزود: در آن زمان شخصا از اصفهان بدم می آمد چون خانواده ما نجف آبادی بود و در مدرسه لهجه ما را مسخره می کردند اما برای اولین بار اصفهان را به چشم فیلمساز نگاه کردم و بسیاز زیبا و دارای لوکیشن های بسیار بود و سبب شد قصه های مجید اصفهانی شود.
فیلمساز برجسته کشورمان درباره آشنایی با هوشنگ مرادی کرمانی گفت: وقتی به ایشان گفتم قصههای مجید را با تلویزیون قرارداد بستم و میخواهم بسازم با حالتی تمسخر گفت که سالهاست این قصه میخواهد ساخته شود و هنوز نشده. قصه های مجید ۳۷ قصه بود که ۷۰۰ هزار تومان از ایشان خریدم.
وی در مورد پیدا کردن مجید آقابیگی هنرپیشه مجید نیز گفت: دو ماه مدارس اصفهان رو گشت زدیم. در نهایت در مدرسه ای که خودم میرفتم محید را پیدا کردم.چندین زن مسن را تست کردم که در نهایت یکی از خواهرانم گفت چرا از مادرمون استفاده نمیکنی. چون مادرم برای ما مثل یک مدیر تولید بود، وسایل صحنه و لوکیش را مجانی برای ما تهیه می کرد. اگر خانواده ام و مادرم نبود نمی توانستم با ۱۶ میلیون در طول یکسال این سریال را بسازم.
پوراحمد یادآور شد: مادرم اهل مطالعه بود و نیز چندین بار و قصه های مجید را خوانده بود، گزینه مناسبی برای حضور در نقش «بی بی» بود. البته تست مادرم را به همراه چندین زن که همه تست گرفته شده بودند به کارکشته های سینما نشان دادم و نظر خواستم که آنها بدون اینکه بدانند مادر من هم حضور دارد مادرم را مناسب برای نقش بی بی دیدند.
وی با بیان اینکه برخی از تصنیفها در فیلمهایش را خودش گفته افزود: مثلا شب یلدا و خواهران غریب از نمونه کارهای من است و علاقه زیاد به شعر خواندن دارم. از طرفداران احمد شاملو هستم. به نظر من اگر کسی شعر نمی خواند اشکال دارد. هرکس به اندازه رمانهایی که خوانده جهان های مختلف را دیده است.
همه زندگیام فیلمسازی است اما نمیشود دیگر فیلم ساخت/ دنبال فیلم بی خاصیت هستند
به گزارش دیارمیرزا، پوراحمد در پاسخ به سوال یکی از حاضرین که چرا کودکان سریالش بعدها نتوانستند بازیگری کنند، گفت: هنرپیشه سریال قصه های مجید یکسال و نیم بعد از سریال فیلم سینمایی در بخش خصوصی به نام نان و شعر ساختیم که متاسفانه شکست خورد چون مردم به دنبال مجید کودک و شیرین بودند اما با دوران بلوغ همه چیزعوض شد. بچه ها تا زمانی که کودک هستند به صورت غریزی بازی می کنند و همین سبب محبوبیت آنها می شود.
وی در پاسخ به این سوال که چرا دیگر دوست ندارید فیلم بسازد، نیز اظهار کرد: من عشقم، نان شبم، نفسم، همه زندگی ام فیلمسازی است اما نمیشود دیگر فیلم ساخت چون به شدت شرایط بد شده است. من دهه ۶۰ و ۷۰ سالی یک فیلم می ساختم.
کارگردان خواهران غریب با بیان اینکه حاکمیت آرزو می کند که نسل ما منقرض شود، گفت: حاکمیت دنبال فیلم بی خاصیت کمدی شاخ پشمی رحمان فلان فلان است. کمی تفکر و اندیشه در فیلم ها اگر بببیند اجازه نخواهد داد.
تا زمانی که شکم سیر نباشد چطور انتظار داریم مردم کتاب بخرند
پوراحمد در مورد خواندن کتاب نیز گفت: در کشور ما کسی علاقه ندارد کتاب بخواند. در نمایشگاههای کتاب فقط میخرند اما بعید می دانم بخوانند، تیراژهای کتاب هم غم انگیز هستند. تا زمانی که شکم سیر و سقف امنی نباشد، اوضاع اقتصاد سامانی در خانواده ها نباشد چطور می توان توقع داشت که کتاب بخرند و بخوانند؟!
کارگردان شب یلدا ما در مورد رشت گفت: اگر پول داشتم ذرهای تعلل نمیکردم و در دهکده ساحلی یا در گلسار رشت یک ویلا و خانه می خریدم.
وی در مورد وضعیت محیط زیست کشور اظهار کرد: به نظر من دستهای پنهانی در کشور است که می خواهند محیط زیست ایران را نابود کند، برخی از فعالان محیط زیستی را بدون دلیل زندانی کردند.
پور احمد با بیان اینکه در زمان پهلوی اشرف پهلوی سردسته قاچاق عتیقه ایران بود گفت: اما بعد از انقلاب گروه زیادی مسئول قاچاق عتیقه شدند. در موزه مترو پولیتن نیویورک، مسجد عهد سلجوقیان اصفهان به صورت کامل وجود دارد.تیکه تیکه در زمان شاه فروختند و الان در آن موزه قرار دارد.
دیدگاه