نخستین روز از اجرای طرح صبحانه با طعم کتاب در گیلان:

طرح صبحانه با طعم کتاب با اثر جاویدان سیده زهرا حسینی آغاز شد

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،طرح صبحانه با طعم کتاب که در جهت معرفی آثار فاخر از نویسندگان ایرانی از ابتدای خرداد ماه سال جاری و با ارسال پیامک به مسئولین استانی آغاز شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،طرح صبحانه با طعم کتاب که در جهت معرفی آثار فاخر از نویسندگان ایرانی از ابتدای خرداد ماه سال جاری و با ارسال پیامک به مسئولین استانی آغاز شد.
۳۷۵۹۹امیرمحمدپور مدیرکل کتابخانه های عمومی استان در این خصوص گفت: یکی از شاخصه های ارزیابی رشد، توسعه و پیشرفت فرهنگی هر کشوری در عصر حاضر میزان مطالعه و کتاب خوانی مردم آن مرز و بوم است.
محمدپور اضافه کرد: طرح صبحانه با طعم کتاب از دوم خرداد و تقارن آن با روز مقاومت و آزادی سازی خرمشهر اجرا می‌شود و دو گروه مخاطب خاص و عام را دربرمی گیرد.
وی نحوه اجرای این طرح را از طریق رسانه، پیامک و پرتال کتابخانه‌های استان عنوان کرد و درباره وجه تسمیه این طرح توضیح داد: مخاطبین خاص ما مسئولین هستند. همه مسئولین به دلیل مشغله کاری کمتر بامطالعه کتاب سروکار دارند و این یک امرطبیعی است و می‌خواهیم این بستر را برای آنان فراهم کنیم و چون این بسته به‌صورت پیامکی در اول صبح برای مسئولین و مخاطبین خاص ارسال می‌شود به خاطر بازه زمانی به این عنوان نام گذاری کردیم.
مدیرکل کتابخانه های عمومی استان گیلان در خصوص اجرای طرح در بخش عام گفت: در این بخش هر کتابی که به مردم معرفی می‌کنیم به‌صورت پوستر و نمایشگاهی در کتابخانه‌های استان عرضه می‌شود و مردم با ویژگی های کتاب خوب و محتوای آن آشنا می شوند. وی همچنین با بیان اینکه ۹۳ درصد از کتابخانه‌های ما با اینترنت در ارتباط هستند یادآور شد: شبکه‌های اجتماعی نیز می‌توانند یکی از راه‌های اجرای این طرح باشند. محمدپور در پایان گفت: ما برآنیم طبق تاکیدات معظم له و رسالتی که برعهده داریم درطرح صبحانه،هر هفته یک کتاب رابه شمامعرفی کنیم.

معرفی کتاب هفته:
کتاب دا
تعداد صفحات: ۳۷۱:
نویسنده: سیده زهرا حسینی
ناشر: انتشارات سوره مهر
دا، در گویش محلی به معنی مادر است و زهرا حسینی با انتخاب این عنوان خواسته رنج، اندوه، تلاش و مقاومت مادران ایرانی را یادآور شود.
با آغاز جنگ، زهرا حسینی که در آن هنگام دختری هفده ساله بود،‌ خود را در وسط ماجرا یافت. همین که اعلام کردند جسد شهدا در گورستان روی زمین مانده است، به یاری غسالان شتافت و با شهامت و مقاومت روحی کم‌نظیری در کار غسل و کفن و دفن شرکت کرد. به کارکنان گورستان غذا رساند، مردم را برای این کار بسیج کرد، امدادگری آموخت و در هر کاری که پیش می‌آمد، از امدادگری، زخم‌بندی، حمل مجروحان، تعمیر و آماده‌سازی اسلحه، پخت و پز و توزیع امکانات فعالیت داشت. تنها هدفش این بود که مفید باشد و به مردم خدمتی بکند. پدر و برادرش در جنگ خرمشهر شهید شدند و او با دست خود آنان را در گور نهاد. خواهر کوچک‌ترش را در کارها شرکت داد. در جریان دفاع از خرمشهر مجروح شد و ترکشی در نخاع او جای گرفت که پس از آن همیشه با اوست و ناگزیر از تحمل عوارض آن است. با این حال، او از پای ننشست و پیوسته کوشید تا در خدمت جبهه و جنگ یا مردم جنگ‌زده باشد.
گزارش حسینی از جنگ بی‌نظیر است، و به هیچ یک از کتاب‌های متعددی که ایرانیان و خارجیان درباره جنگ نوشته‌اند، شباهتی ندارد. خواننده ممکن است با اعتقادات حسینی مخالف باشد و حتی او را دختری عامی بداند که طوطی‌وار چیزهایی را باور کرده است و تکرار می‌کند. ولی باید ابله یا مغرض باشد که درباره گزارش او از وقایع تردید کند. این گزارش حقیقی و دست اول از سبعیت از یک طرف و مظلومیت و بی‌پناهی از طرف دیگر است. در آن، چنان صحنه‌هایی از ایثار و شور ایمان به چشم می‌خورد که قلب را می‌لرزاند.
انسان از خواندن این کتاب و اندیشیدن به کسانی که گزارش کارهایشان در آن آمده است ـ انسان‌های معمولی، کم‌سواد یا بی‌سواد، دارا یا ندار اما بی‌ادعا، با‌ایمان و پاکباز ـ به راز ماندگاری ایران پی می‌برد.
بخش های خواندنی از کتاب دا
یادم می آید، یکبار دا مشغول جارو زدن اتاق بود، ما بچه ها هم گوشه ای بازی می کردیم. یک دفعه بابا داخل اتاق شد. ما از جایمان بلند شدیم. می خواستیم به طرفش بدویم که دستش را جلوی صورتش گرفت و با اشاره به ما فهماند چیزی نگوئیم. دا مشغول تمیز کردن زیر تخت بود و اصلاً متوجه نشد. بابا آهسته جلو رفت و از پشت سر چشم های او را گرفت.
دا با هیجان گفت: کیه؟ بسم الله الرحمن الرحیم. یک دفعه همهء ما، هم از خوشحالی آمدن بابا و هم از ترسیدن دا خندیدیم.

Share