بنزین سه هزار تومانی با تورم چه خواهد کرد؟
در حوزه مؤلفههای اقتصادی کاهش ورودی ارز ناشی از صادرات، محدود شدن بیش از پیش صادرات نفت ناشی از تحریمها و دشوارتر شدن شرایط تولید میتواند سه اهرم فشار مهم بر اقتصاد باشد که تأثیر فزایندهای بر نرخ تورم دارند.
· رضا سیف پور / دکترای مدیریت کسب و کار و مدرس سوادمالی
پس از چند روز که از افزایش ۳۰۰ درصدی قیمت بنزین گذشت، علی رغم تذکرها و توصیههای مسئولین مبنی بر اینکه افزایش قیمت بنزین نباید و نمیتواند هیج تاثیری بر افزایش قیمتها و تورم داشته باشد، ناگهان همتی رئیس کل بانک مرکزی چراغ سبز خطرناکی را به بازارها نشان داد و گفت: «محاسبات اداره بررسیهای اقتصادی بانک مرکزی نشان میدهد که تأثیر افزایش قیمت بنزین در تورم، حدود ۴ واحد درصد در سال خواهد بود.». همین یک جمله کافی بود که سدها بشکند. حالا دیگر شرایط فرق کرده و یک مدیر و مسئول بلند پایه اقتصادی کشور عدد قابل توجهی را بر اساس واقعیتهای اقتصادی اعلام کرده و این خود کافیست که پس از چند لحظه انتظارات تورمی در جامعه به شکلی مضاعف صورت پذیرد و همه پطرسهایی که انگشت در سوراخ سد قیمتها کرده بودند به ناگهان انگشتها را بردارند. از همان لحظه، همانطور که کارشناسان پیش بینی میکردند قیمتها یکی یکی پلههای ترقی را طی کنند و حاصل این بی تدبیری، کم رنگ شدن نور امید در خانوادههای بی بضاعتی شد که هنوز چشم انتظار سبد معیشتی هستند. حالا نه فقط ۶۰ میلیون بی بضاعت کشور (به تعبیر دولت از هر ۴ نفر یک نفر مستحق دریافت کمک معیشتی ویژه افراد بی بضاعت هستند) بلکه همه آن ۲۰ میلیون به ظاهر مرفه هم چشم به نرخ جدید تورم دارند، اما مقدار این تورم چقدر خواهد بود و آیا نسبتی واقعی با افزایش نرخ بنزین دارد؟ برای پاسخ این سؤال بد نیست ابتدا نظری بر سالهای گذشته بیفکنیم. با بررسی گزارش بانک مرکزی طی دورههای گذشته که در آن نرخ بنزین به مقادیر مختلفی افزایش یافت، مشخص میشود زمانی که دولت در وضعیت باثبات اقتصادی افزایش قیمت بنزین را انجام داده، تورم افزایش چندانی نداشته و حتی در مواردی شاهد کاهش ملایم تورم نیز هستیم اما در دورهای مثل سال ۹۰ که افزایش قیمت بنزین، همراه با نوسان ارزی و اعمال تحریمها بوده، شاهد افزایش تورم هستیم که البته بخشی از آن ناشی از افزایش قیمت بنزین و مابقی حاصل سایر عوامل بوده است. اگر همین الگوی ساده را بپذیریم هیچ بعید نیست در سال ۹۸ و بخصوص آغاز ۹۹ شاهد افزایش لجام گسسته تورم، حاصل از تحریک بنزین باشیم. البته انتظار میرود این تورم حاصل مؤلفههای اقتصادی و مؤلفههای روانی در کنار هم باشد.
در حوزه مؤلفههای اقتصادی کاهش ورودی ارز ناشی از صادرات، محدود شدن بیش از پیش صادرات نفت ناشی از تحریمها و دشوارتر شدن شرایط تولید میتواند سه اهرم فشار مهم بر اقتصاد باشد که تأثیر فزایندهای بر نرخ تورم دارند. در حوزه مؤلفههای روانی نیز عدم تلاش دولت و رسانهها برای اقناع افکار عمومی و در عوض تلاش عجیب برای امنیتی جلوه دادن شرایط کشور میتواند به شدت فضای عمومی جامعه را ملتهب کند و همه اینها وقتی با چاشنی افزایش قیمت بنزین همراه میشود میتواند تاثیرات مخربی را بر کلیت اقتصاد و از جمله تورم به بار آورد. لذا شاید افزایش نرخ بنزین به قول رئیس کل بانک مرکزی نهایتاً حدود ۴ درصد بطور مستقیم بر تورم کشور بیافزاید اما آنچه ما از آن به عنوان تورم انتظاری یاد میکنیم میتواند با توجه به تحلیل جامعه از شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی چیزی به مراتب فراتر از آن باشد، هرچند اگر دولت به زور اهرمهای فشار اجازه ندهد که در کوتاه مدت فنر تورم رها شود. نباید هرگز فراموش کنیم که برخی مؤلفههای مهم، همچون کسری بودجه، فقدان نظام مالیاتی کارآمد، افزایش مستمر نقدینگی موجود درجامعه، رکود اقتصادی و ضعف در تولیدات صنعتی وکشاورزی که عمدتاً وابسته به دولت یا سیاستهای دولتی هستند، تاثیرات مهمی بر اقتصاد داشته و تاثیرات مستقیمی بر تورم دارند که نمیتوان در کوتاه مدت از تاثیرات مخرب آنها کاست لذا شروع موج گرانی در «بخش مواد خوراکی و آشامیدنی» و افزایش هزینهها در «بخش حمل و نقل» را باید نشانههایی آشکار از شروع گرانی و تورم بزرگ تلقی نمود و از هم اکنون برای مهار آن برنامه ریزی کرد. فراموش نکنیم، همانطور که ذکر شد بخش مهمی از این تورم، انتظاری است و نحوه شکل گیری آن بر میگردد به رفتارهای جامعه نسبت به آینده. یعنی نوع نگرش و رفتار خانوادهها در سرمایه گذاری ومدیریت پول که ما از آن به عنوان «سوادمالی» یاد میکنیم. از این رو به نظر میرسد تلاش دولت و رسانهها برای ارتقای سوادمالی جامعه در کنار اصلاح سیاستهای پولی – مالی و کنترل نقدینگی از سوی بانک مرکزی میتواند از تاثیرات مخرب تورم بزگی که در پیش داریم بکاهد.
· ارتباط با نویسنده: ۰۹۱۱۱۳۸۱۷۰۲
دیدگاه