دولت سرپرستان دولت مستعجل است
خدای ناکرده نشود این اعمال که مصداق دخالت در عزل و نصبهاست و البته خلاف مُر قانون. سرپرست ها هم چون از بدنه ی شهرداری ها انتخاب می شوند بهتر است در این مدت بند بازی را کنار بگذارند چون دولت شان دیری نمی پاید و مستعجل است. چرا که بند بازی آدمی را سخت گرفتار باند بازی می کند که گفته شده باندباز آخر و عاقبت ندارد.
در قانون تصریح شده است که رییس و اعضای شوراها نباید در عزل و نصب کارکنان شهرداری ها دخالت کنند. این کار قابل پیگیریست از طریق محاکم مربوطه البته. اگر عضوی در عزل و نصب شهرداری دخالت کرد اولا بداند پیشینیانش با همین قانون شکنیها سر از ناکجا آباد در آوردند و ثانیا اعمال ایشان تا لحظهی آخر توسط رسانهها و دستگاههای نظارتی رصد میشود. البته نیک میدانیم که بسا کسانی هستند که نه قانون برایشان محترم است نه آه مظلوم و نه مرام و آئینشان که هدف وسیله را توجیه می کند نزد ایشان. بنابراین هر چه بگویی و ببینند گمان دارند جرمشان با آنها که گرفتار شدند توفیر داشته است. زمزمه هایی دارد به گوش می رسد از برخی جابهجایی ها بر اساس لیستی که بسته شده قرار است اجرایی اش کنند. لیستی مملو از عزل و نصبهای بی قاعده گویا. مگر رسانه ها غافل باشند که به عنوان رکن چهارم قانون اساسی اجازه دهند چنین قانون شکنیهایی باب شود. آیا سرپرست بلدیه ی آن شهر از جانش سیر شده که به فرمان چهار مسافر یک ماهه بیاید هویت انسانی، قانونی و همکاریاش را کنار بگذارد، مگر حقوق و مزایای دوره ی سرپرستی چهقدر هست که وی را مصون از آه مظلوم دارد. این که ثواب و قانونی نیست که به واسطهی خواسته ی نامشروع و غیر قانونی مال باختهگانی چند به چنین اعمالی نامیمون دست یازد. شورای بعدی که در راه است. خب آنها هم با نیروهای مورد حمایت شما اگر چنین کنند که مملکت می شود، مملکت انتقام ! نیروهای نظارتی که هوشیار هوشیارند. پس همانگونه که در گذشته گفته ایم. تمام کنند انتقام از ناکامی های خود در رای از مردم و یا اگر رای مجددی آوردند، نکند روزگار خواسته باشد بیشتر بشکند مصداق: “ابله آن که او (کو)رفت بالاتر نشست…. استخوانش سختتر خواهد شکست.” باری از ما گفتن بود. هر چه با آتش بازی نشود بهنفع جامعه است. فرمان آتش بهاختیار هم که عز وصول بخشیده و منبعد با استعانت از قانون، جاریست. باری نظام مقدس هم از روز اول ثابت کرده که با هیچکس و ناکس بر سر آرامش در دستگاه ها و کیان ایران شوخی ندارد. پس مانند شهروند قانون مدار کنار بنشینند ، اعضای انجمن بلدیه هایی این.چنین نیز بچسبند به جلسات و امور قانونگذاری برای شهرداری و حقالجلسهی خود و حلالش کنند چهرا که بر اساس قانون حتی درشکه و درشکهچی در اختیارشان غیر قانونیست، و قانون تصریح کرده جز حقالجلسهشان، در کار قانون دخالت نکنند. سرپرستها هم دقت کنند تا فرداها مجبور نشوند در قبال دادگاههای اداری و محاکم پاسخگو باشند. اگر بهسودای قاتق نانی چرب و چیلی مته به خشخاش بگذارند، مته گذاشته میشود به خشخاششان. پس اعضای ناکام شوراها، صدمه دیده از اعمال خلاف خود در پی انتقام از نیروهای شهرداریها نباشند که نیروهای هر نهاد و اداره ای ثروت شهر و دیارند. خدای ناکرده نشود این اعمال که مصداق دخالت در عزل و نصبهاست و البته خلاف مُر قانون. سرپرست ها هم چون از بدنه ی شهرداری ها انتخاب می شوند بهتر است در این مدت بند بازی را کنار بگذارند چون دولت شان دیری نمی پاید و مستعجل است. چرا که بند بازی آدمی را سخت گرفتار باند بازی می کند که گفته شده باندباز آخر و عاقبت ندارد.
در ضمن بهتر است این دوره لااقل به کمسوادان احتمالی یاد دهند استضاء هیچ معنییی نمی دهد و باید نوشت استیضاح!
علیرضا پنجه ای – شاعر و روزنامهنگار
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه