انوشیروان مباشرامینی:

وقتی خشم از زمین فوتبال فراتر می‌رود

عصر امروز رشت، فردا کجا؟ آنچه در ورزشگاه سردار جنگل رخ داد، تنها شکست یک تیم نبود، بلکه شکست گفت‌وگو بود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، انوشیروان مباشرامینی در یادداشتی نوشت:

عصر امروز، ورزشگاه سردار حنگل رشت شاهد صحنه‌هایی بود که از حادثه‌ای ورزشی فراتر می‌رفت. با ثبت نتیجه پنج بر یک به سود نساجی مازندران، خشم تماشاگران داماش نه تنها به زمین بازی، که به سمت کادر فنی و حتی دروازبان خودی سرازیر شد. دروازه‌بانی که باید پناهگاه تیم باشد، خود هدف حمله قرار گرفت و صحنه‌ای تلخ از فروپاشی اخلاق ورزشی رقم خورد.

در ساعاتی که از این حادثه تلخ می‌گذرد و جزئیات کامل هنوز در دست بررسی است، اما آنچه مسلم است این که: این تنها یک واکنش آنی به یک باخت سنگین نبود. این فریادها، محصول انباشت سال‌ها بی‌ثباتی، وعده‌های عملی‌نشده و ناکامی‌های پیاپی بود. سکوهای ورزشگاه در آن عصر، تنها جای هواداری نبود؛ آیینه‌ی تمام‌نمای جامعه‌ای بود که فشارهایش را جایی برای تخلیه نمی‌یابد. وقتی راه گفت‌وگو بسته می‌شود، زبان فریاد گشوده می‌گردد.

این هجمه‌ها را نمی‌توان صرفاً به ضعف تربیت فرهنگی یا خُلق فردی فروکاست. اینجا پای بحرانی عمیق‌تر در میان است: بحران امید. باید پرسید: چرا شهروندی که روز را با نگرانی معیشت، تورم و بی‌ثباتی اقتصادی می‌گذراند، شب را با این امید به ورزشگاه می‌آید که شاید این یک پیروزی، لحظه‌ای از فراموشی باشد؟ و وقتی این آخرین امید هم لگدمال می‌شود، خشمی که سرازیر می‌گردد، از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

فوتبال در ایران، بیش از یک ورزش، یک دریچه تنفسی اجتماعی است. جایی که خشم‌های فروخورده، ناامیدی‌های جمع‌شده و احساس بی‌صدایی، زبان می‌گیرند. حتی اگر آن زبان، ناصواب و خشونت‌آمیز باشد. فوتبال برای بسیاری، آخرین پناهگاه هیجان و تعلق‌خاطر است؛ وقتی این پناهگاه هم در برابر چشمانشان فرو می‌ریزد، احساس شکستی کامل چیره می‌شود.

مسئولان ورزش استان باید بپذیرند که ورزشگاه تنها یک زمین چمن نیست؛ میدان تپنده احساسات جمعی یک شهر است. هر ناسزایی که از سکوها برمی‌خیزد، پژواک خشم فروخورده‌ای است که ربطی به یک بازی ندارد. هر حمله‌ای به بازیکن خودی، فریاد بی‌زبانی است علیه وضعیتی که تغییر نمی‌کند.

عصر امروز رشت، فردا کجا؟ آنچه در ورزشگاه سردارجنگل رخ داد، تنها شکست یک تیم نبود، بلکه شکست گفت‌وگو بود. تا وقتی جامعه‌ای که خشم‌هایش را در ورزشگاه فریاد می‌زند جایی برای شنیده شدن نیابد، هر گل خورده احتمال انفجاری تازه است.
و این دیگر بحث فوتبال نیست.