خدمات بهزیستی گیلان زیر ذرهبین؛ آیا همه زنان بدسرپرست حمایت میشوند؟
گزارشهای سالانه بهزیستی اگر همراه با شاخصهای کیفی، تحلیل اثربخشی، نظرسنجی از مددجویان و نقشه آسیبهای اولویتدار استانی باشد، میتواند هم مبنای برنامهریزی بهتری برای مدیران باشد و هم اعتماد عمومی را افزایش دهد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، در آستانه هفته بهزیستی، آنچه رضا جعفری، مدیرکل بهزیستی گیلان، در نشست خبری خود ارائه کرد، تصویری پرجزئیات از اقدامات، آمارها و خدمات گسترده این نهاد در حوزههای مختلف اجتماعی بود؛ از حمایت از زنان بدسرپرست و کودکان بیسرپرست تا درمان اعتیاد، توانبخشی، پیشگیری، آموزش، مسکن و فعالیتهای سمنها. اما آنچه در این میان نیازمند واکاوی و تحلیل است، نه صرفاً تعدد خدمات، بلکه میزان اثربخشی، کیفیت و پایداری این خدمات در مواجهه با مشکلات ساختاری و اجتماعی است.
رسانهها؛ تحلیلگر یا تبلیغکننده؟
در ابتدای نشست، تأکید بر نقش رسانهها به عنوان “نخبگان جامعه” و “دیدهبانان اجتماعی” شنیده شد. این سخن از مدیرکل یک نهاد اجتماعی، امیدبخش است؛ اما آیا زمینه لازم برای ایفای این نقش فراهم است؟ اگر رسانه قرار است با نگاهی موشکافانه و علمی به تحلیل آسیبها بپردازد، باید هم دسترسی آزاد به اطلاعات داشته باشد و هم فضای نقد بیهراس. نگرانی آنجاست که در عمل، رسانهها بیشتر به بازتابکنندگان گزارش عملکرد ادارات تبدیل میشوند تا تحلیلگران مسائل اجتماعی.
واقعا هیچ زن بدسرپرستی در نوبت نیست؟
مطابق آنچه که مهر منتشر کرده؛ یکی از ادعاهای مطرحشده این بود که «هیچ زن بدسرپرستی پشت نوبت نمانده است». این گزاره در ظاهر خوشایند است، اما در فضای واقعی جامعه گیلان، با سیل تقاضا برای خدمات معیشتی، بیمهای و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، قابل تأمل است. آیا منظور، عدم وجود پرونده در سامانه بهزیستی است یا واقعاً هیچ زن بدسرپرستی از دایره حمایتها جا نمانده؟
عملکرد یا رویکرد؟
در گزارش مدیرکل، آمارهای قابل توجهی آمده است: حمایت مستمر از ۳۵ هزار خانوار دارای معلول، ارائه بیش از ۳۸ هزار مشاوره، درمان هزار نفر از معتادان، و تحت پوشش قرار دادن بیش از ۹۰۰ هزار نفر در حوزه توانبخشی. اینها اقدامات ارزشمندی است، اما نباید از پرسش اساسی غافل شویم: رویکرد سازمان بهزیستی چیست؟ آیا همچنان نگاه خیریهمحور و حمایتی غالب است یا اینکه رویکرد توانمندسازی، پیشگیری و بازتوانی اجتماعی در اولویت قرار گرفته است؟ آمار و ارقام هرچقدر هم بالا باشد، اگر با رویکردی کوتاهمدت و موقتی همراه باشد، دردی از جامعه دوا نمیکند.
مسکن و معیشت؛ چالش لاینحل
ادعای ساخت ۷۲۸ واحد مسکونی و افزایش بودجه ودیعه مسکن از ۵۰ به ۹۰ میلیارد تومان، زمانی معنا دارد که بانکهای عامل نیز همراهی کنند. تجربه نشان داده که موانع بانکی، باعث کندی یا توقف این پروژهها شده است. از سوی دیگر واگذاری ۵۴ واحد مسکونی در یک سال به مددجویان، در برابر خیل نیازمندان عددی ناچیز است.
سمنها و مشارکت اجتماعی
وجود ۵۶۸ سازمان مردمنهاد، عددی بزرگ و امیدبخش است، اما سؤالی مهم در این میان مطرح میشود: سهم این سمنها در تصمیمسازیها چقدر است؟ آیا صرفاً مجری طرحهای دولتی هستند یا اینکه نقش انتقادی، مطالبهگر و نوآور دارند؟ شفافسازی و پایش عملکرد این نهادها باید بخشی از پاسخگویی اجتماعی بهزیستی باشد. هرچند ممکن است برخی از این سمنها خود از کمبود بودجه، نیروی انسانی آموزشدیده و حمایت قانونی رنج ببرند.
چالش سالمندی در گیلان
یکی از مهمترین هشدارهای غیرمستقیم جعفری، اشاره به افزایش نرخ سالمندی در استان گیلان است. نرخ بالای سالمندی گیلان بهدرستی اشاره شد، اما آیا بهزیستی برای مواجهه با این چالش فزاینده، راهبرد مشخصی دارد؟ برنامهای برای مراقبت در منزل، بیمه مراقبان سالمند، آموزش فرزندان برای همزیستی با سالمندان یا ساخت مراکز روزانه سالمند کجاست؟
کارنامه بهزیستی گیلان هرچند با تلاش شبانهروزی بسیاری از کارشناسان و مددکاران همراه است، اما از منظر کلان، همچنان درگیر نگاه بخشی، عددمحور و پُر از کلیگویی است. فقدان نگاه نظاممند به آسیبهای اجتماعی، نبود نقشه جامع رفاه استان، و سکوت در برابر ناکارآمدی برخی سیاستها، نشان میدهد که بهزیستی نیازمند تحولی اساسی در رویکرد مدیریتی و نگرش سیاستگذاری است.
سازمان بهزیستی، نهادی حیاتی در خط مقدم مواجهه با آسیبهای اجتماعی است. آمارها و پروژههای مطرحشده، بیتردید نشاندهنده تلاش و فعالیت گسترده کارکنان این نهاد است. اما آنچه اهمیت دارد، ایجاد زیرساختهای پایدار، سیاستگذاری بلندمدت، ارتقای کیفیت خدمات و مشارکت واقعی مردم و رسانهها در تصمیمسازی است. اگر قرار است رسانهها نقش دیدهبان اجتماعی ایفا کنند، ابتدا باید سازمانها به دیدهشدن، نقد شدن و تغییر بر اساس بازخوردها ایمان بیاورند.
دیدگاه