علی‌رضا پنجه‌یی در یادداشتی نوشت؛

کتاب پر برگ فریدون طاعتی مدیر کتابفروشی و انتشارات طاعتی رشت

خاندان طاعتی، نام‌شان با فرهنگ و یار مهربان گره خورده‌است. امید که نسلانسلِ این خاندان، ادامه‌ی راه بزرگان‌شان باشند. چند کتاب فروشی شناس‌نامه‌ی تاریخی این شهرند: طاعتی، نصرت، مژده، کاوه و… امید که چراغ یارمهربان در این شهر و دیار و زادبوم گربه‌سان روشن بماناد. یاد طاعتی‌ها در خاطر جان رشت ثبت است. ایدون باد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، علی‌رضا پنجه‌یی نظریه‌پرداز، منتقد ادبی و روزنامه‌نگار در یادداشتی نوشت؛

مرگ این‌روزها شده سر خط همه‌ی خبرها. دریغ… خاطرات نزدیک من و فریدون آقا باز می‌گردد به ابتدای انقلاب. چشمان او از پشت دریچه‌ی ویترین  کتاب‌فروشی شاهد بسیاری از وقایع اجتماعی آن روزها بود. چندان که در داخل کتاب‌فروشی بیش‌تر مسایل فرهنگی را رصد می‌کرد.

دیدار ما با رحمت موسوی و نخستین باری که با نامایاد صالح‌پور آشنا شدم، این‌جا بود: کتاب‌فروشی که دفتر انتشارات طاعتی هم بود. پس از کتاب‌فروشی نصرت بیش‌ترین نشریاتی که سردبیرشان بودم را طاعتی می‌فروخت، شاید باورتان نشود که فروش ما در این دو کتاب‌فروشی یک سوم کل شماره‌گان نشریات‌مان بود.

هر وقت «طاهر غزال» شاعر و شهردار کوچصفهان در دهه‌های پیشا انقلاب از ژاپن که می‌آمد او را در کنار میز ویترینی که جای نشستن رحمت موسوی بود، با صالح‌پور می‌دیدم. یک بار هم ناهار، دعوت «عزت‌الله صمصام» بودیم، من و رحمت موسوی، محمدتقی صالح‌پور و فریدون طاعتی. فریدون آقا، مگو بود، اما می‌دانست و می‌فهمید پیرامون خود را.

هرگز به سیاست در نغلطید و یک کتاب‌فروش صبور و با احترام باقی ماند. آثاری هم که به عنوان ناشر چاپ کرد آثاری بود که به چاپ آن‌ها به عنوان یک تکلیف اعتقاد داشت و هر وقت هم کتابی چاپ می‌کرد تا دهه‌ی ۸۰ نسخه‌ای را امضا و مهر می‌کرد و هدیه‌ام می‌داد و من هم معرفی‌اش می‌کردم.

ندیدم هرگز با عتاب و عصبیت با کسی سخن گوید یا درشتی کند. طنزی در میان حرف‌هایش نهان بود که نزدیک‌ترین‌ها به او خوب احساسش می‌کردند. حسابی دلم گرفت. باز عزیزی از باشنده‌گان فرهنگ سرزمین شمالی رخت بر بست. اگر چه فرزندان با شخصیت و تحصیل‌کرده‌اش سال‌هاست با کیفیت مطلوب کتاب‌فروشی را می‌گردانند.

این کتاب‌فروشی و انتشاراتی حق بزرگی بر گردن فرهنگ گیلان‌زمین دارد. هم‌از این رو این ضایعه را به فرزندان گرامی و عزیزانش، به ویژه دوست عزیزم فرهاد و دکتر طاعتی عزیز تسلیت می‌گویم. باشد که یادانام بماند هم‌چون نامایاد غلام‌رضا و عمویش عبدالعلی طاعتی که بر نخستین نغمه‌های ابتهاج مقدمه نوشت و از مفاخر ملی فرهنگی و فعال در گروه لغت‌نامه‌ی دهخدا  بودند.

خاندان طاعتی، نام‌شان با فرهنگ و یار مهربان گره خورده‌است. امید که نسلانسلِ این خاندان، ادامه‌ی راه بزرگان‌شان باشند. چند کتاب فروشی شناس‌نامه‌ی تاریخی این شهرند: طاعتی، نصرت، مژده، کاوه و… امید که چراغ یارمهربان در این شهر و دیار و زادبوم گربه‌سان روشن بماناد. یاد طاعتی‌ها در خاطر جان رشت ثبت است. ایدون باد.

Share