آغاز فصل نشاء و بی مهری به برنج ایرانی؛ وقتی برنج هاشمی خریدار ندارد!
پای درد دل کشاورزان که بنشینی دغدغه اولشان دیگر تامین آب نیست. همه از قیمت پایین شلتوک گلایه دارند. میگویند کسی حاضر نیست شلتوک و برنج هاشمی را به قیمت مناسب خریداری کند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، چند هفتهای است که نشاء برنج در گیلان و مازندران آغاز شده و شالیکاران سختکوش استانهای شمالی به امید سالی پرمحصول آستینها را بالا زده و رنج برنج را به جان خریده اند.
از هزینه بالای سموم و کود شیمیایی، از هزینه بالای دستمزد کارگری و حتی دغدغه تامین آب کشاورزی که بگذریم، از سال گذشته کشاورزان با معضل دیگری رو به رو شدهاند که ممکن است امسال به بحران برسد. عدم تقاضا برای خرید برنج ایرانی!
رکوردشکنی واردات برنج و بی مهری به برنج ایرانی
براساس آمارهای گمرک ایران، صرفا در ۱۱ماهه سال ۱۴۰۱ حدود ۱ میلیون و ۶۴۳ هزار تن برنج وارد کشور شده که این میزان نسبت به مدت مشابه سال ۱۴۰۰ رشد ۱۳۹ درصدی داشته است. همچنین واردات این مقدار برنج نزدیک به ۲ میلیارد دلار ارزبری داشته است.
دستگاههای دولتی، بیمارستانها و نهادها هم به جای خرید برنج مرغوب ایرانی برای صرفه جویی در هزینهها ترجیح میدهد به خرید برنج هندی و تایلندی بسنده کنند و از طرف دیگر سودجویانی هم هستند که با ترکیب برنج خارجی و برنج ایرانی پرمحصول آن را به نام برنج درجه یک هاشمی جا میزنند تا در کنار واردات بیرویه آنها هم به نوبه خود سهمی در ضربه به کشاورزی داشته باشند.
پای درد دل کشاورزان که بنشینی دغدغه اولشان دیگر تامین آب نیست. همه از قیمت پایین شلتوک گلایه دارند. میگویند کسی حاضر نیست شلتوک و برنج هاشمی را به قیمت مناسب خریداری کند. از سال گذشته تولیدات کشاورزان در انبارها مانده و برای آنها خریداری پیدا نشده و این درحالی است که تا چند ماه دیگر محصولات سال جدید نیز باید برداشت شود. میگویند با وجود گرانی و تورم افسارگسیخته چندسال اخیز به شدت نگران هستیم. هنوز برنج و شلتوک سال قبل به فروش نرفته، خدا امسال به همه ما رحم کند!
مخاطب این “بایدها” کیست؟! کسی غیر از خود دولت؟!
سیدابراهیم رئیسی امروز نهم اردیبهشت در همایش ملی روز شوراها گفته است که “اقتصاد گردشگری، دریایی و اقتصاد روستایی باید تقویت شوند تا اهالی روستا محل زندگی خود را ترک نکنند. در روستاها امکانات وجود دارد اما باید اقتصاد روستا برای روستایی صرف کند. باید آینده کشاورزی روستانشین تضمین شود و کشاورزی او قابل پیشبینی باشد و خرید محصول او تضمین شود. اگر چنین شود چرا روستایی باید مهاجرت کند و به حاشیه شهرها بیاید؟”
اگرجه «باید بشود»، امروز دیگر حسابی عرف بازار شده و اپیدمی مسئولان کشور در سالهای اخیر است، اما چه کسی باید آینده کشاورزی را تضمین کند و خرید محصولات را تضمین؟! آیا غیر از جهاد کشاورزی و دولت در این زمینه وظیفه ای دارند؟
آقای رئیس جمهور حالا که امروز شما به حق نگران روستانشینی و کشاورزی شده اید، لطفا به زیرمجموعه خودتان دستور بفرمایید تا دیر نشده فکری به حال برنج کاران گیلان و مازندران بکنند.
دیدگاه