در میزگرد بررسی مسدودسازی پلتفرم‌های اجتماعی خارجی مطرح شد

اگر پیام‌رسان داخلی هم ۴۰ میلیون کاربر داشته باشد، برخی آن را تهدید می‌دانند

کارشناس فناوری اطلاعات و ارتباطات، معتقد است برای دست بالا داشتن در تعامل با شبکه های اجتماعی خارجی، باید شبکه های مختلف باز باشند تا رقابت ایجاد شود. در این حال به گفته محمد لسانی، مدرس سواد رسانه، مضرترین رسانه از نظر روانی اینستاگرام است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، به نقل از ایرنا، در آخرین بخش میزگرد دفتر پژوهش و بررسی‌های خبری ایرنا با عنوان «بررسی مسدودسازی پلتفرم‌های اجتماعی خارجی»، «محمد لسانی» کارشناس رسانه و مدرس سواد رسانه بر ضرورت توجه به عنصر فرهنگ در سیاستگذاری رسانه ای تاکید کرد و «محمد کشوری» کارشناس ارتباطات و فناوری اطلاعات هم با اشاره به تجربه کشور ترکیه در تعامل با پلتفرم‌های خارجی، الزامات یک تعامل موفق و ممکن را برشمرد.

بعد از ملاحظه بخش اول، دوم و سوم، اکنون می‌توانید بخش چهارم و پایانی این میزگرد را بخوانید.

نظر شما درباره پیشنهاد راه‌اندازی دفاتر پلتفرم‌ها در ایران و پاسخگویی آنها چیست؟

کشوری: به نظر من پیشنهادهای آقای لسانی روی کاغذ خوب است، اما در واقعیت قابل اجرا نخواهد بود. اگر می‌خواهیم این وضعیت درست شود، باید بپذیریم که نیاز به پارادایم شیفت آن هم نه فقط در فضای رسانه‌ای، بلکه در بسیاری از ساختارهای حاکمیتی داریم. اگر می‌خواهیم پلتفرم‌های خارجی و حتی همین فضای استارتاپی و اکوسیستم کسب وکارهای فضای مجازی با حاکمیت تعامل داشته‌باشند، باید به همان نکاتی که پیشتر به آن اشاره کردم، توجه شود. بنابراین باید قدرت نرم و باور به حاکمیت در جامعه ایجاد شود. من در گروه مدیران بسیاری از این کسب وکارها عضو هستم، بعد از بسته شدن پیامک‌ها تشنج زیادی ایجاد شده بود، زیرا مسدود شدن اینستاگرام از یک سو و پیامک از سوی دیگر به کسب وکار آنان آسیب رسانده‌ بود. بنابراین در فضایی که حتی نمی‌توانید فعالان داخلی را قانع کنید، نمی‌توان انتظار همسویی پلتفرم‌های خارجی را داشت.

اگر پیام‌رسان داخلی هم ۴۰ میلیون کاربر داشته باشد، برخی آن را تهدید می‌دانند

آقای لسانی در بخشی از صحبت‌های خود گفتند دلیل مسدود شدن پیامک ارسال پنج میلیون پیامک برای شرکت در اغتشاشات بود. بله درست است و می‌خواهم بگویم حتی اگر سرویس بومی هم داشته‌ باشیم، باز هم آسیب‌پذیر است. اینکه بعضی افراد فکر می‌کنند اگر ما سرویس بومی داشتیم همه مشکلات حل می‌شد، کاملا اشتباه است.اکنون یک سرویس ابتدایی پیامک برای ما تهدیدآمیز است، چطور یک پیام‌رسان داخلی در صورت داشتن ۴۰ یا ۵۰ میلیون کاربر برای ما تهدیدآمیز نیست؟ بالاخره در بین ۵۰ میلیون ایرانی پنج میلیون نفر منتقد وجود دارد. این افراد که نسبت به موضوعی انتقاد دارند، درباره آن تولید محتوا می‌کنند. آیا مسئول یا مقام قضایی ساکت می‌ماند که جنجالی در فضای مجازی ایجاد شود؟

نکته دوم، ما باید بتوانیم با فضای کسب وکارهای داخلی تعامل داشته‌باشیم. زمانی می‌توانیم این تعامل را برقرار کنیم که کسب وکارها به قدرت نرم حاکمیت و دولت باور داشته‌باشند. ما در این زمینه اکنون مشکل داریم و برای حل آن باید اصلاحات ساختاری صورت گیرد. نخستین گام در این مسیر اصلاحات در صداوسیماست. سپس باید در مطبوعات تغییراتی ایجاد شود. مقررات ما باید از یک سری ذهنیت‌های قدیمی و پوسیده رها شود و تصور نکنند اگر مطلبی انتقادی بنویسد باید کل روزنامه تعطیل و همه کارمندان بیکار شوند.

منتقدین باید در مجلس نماینده‌ داشته‌باشند

هرکس باید بتواند نظر خود را بیان کند، اما اگر صحبت‌های مجرمانه‌ای زده شد هم کشور قانون دارد و باید طبق آن محاکمه شود. چه کسی گفته فضای مجازی قانون ندارد؟ قانون تشویش اذهان عمومی ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی را داریم. اگر فردی حرفی در راستای تشویش اذهان عمومی زد، می‌توان او را محاکمه کرد؛ چرا باید کل روزنامه را ببندیم؟ اما ما حاضر نیستیم این را اصلاح کنیم. حتی در حوزه سیاسی نیز این مشکل وجود دارد. برخی منتقد اقدامات سیاسی هستند و باید اجازه دهیم حرف خود را بزنند. این بخش از مردم باید در مجلس نماینده‌ای داشته‌باشد که بتواند حرف خود را بزند و جایی داشته‌باشد که اعتراض خود را بیان کند. وقتی چنین فضاهای درست و موثر داخلی وجود ندارد و همه راه‌ها بسته است، مردم برای بیان مخالفت‌های خود از رسانه‌های خارجی استفاده می‌کنند.

به عنوان مثال زمان انتخابات سال ۹۲ یا  «محمود احمدی‌نژاد» رئیس‌جمهوری سابق کشور اظهار نظر تندی انجام داده بود اما در آپارت که جست وجو می‌کردید هیچ ویدئویی در این ارتباط نبود. طبیعتا حذف هشتگ یا محتوای انتقادات نیز مردم را به سمت استفاده از پلتفرم‌های خارجی سوق می‌دهد و آنها نیز به شما پاسخگو نخواهند بود.

نظام قضایی مستقل، تضمین فعالیت پلتفرم‌ها در ترکیه

درباره موضوع ترکیه که مطرح کردید، لازم است توضیحاتی ارائه دهم. چندی پیش مقاله‌ای توسط یک تحلیلگر ترکیه نگاشته شد که در آن اشاره شده بود پلتفرم‌های خارجی باید پاسخگو باشند. نگارنده به این سوال پاسخ داده بود که آیا توییتر و پلتفرم‌های مشابه آن این شرط را خواهند پذیرفت یا خیر؟ زیرا از نظر غرب این امر تلاش دولت «رجب طیب اردوغان» برای محدود کردن آزادی بیان بود. این تحلیلگر نوشته بود در ترکیه اولا دادگاه قانون اساسی وجود دارد و طبق قانون ترکیه اگر دولت دستوری بدهد و مقام قضایی پلتفرم‌ها را به ناحق مسدود کند، پلتفرم‌ها می‌توانند به دادگاه قانون اساسی رفته و شکایت کنند. همان طور که در سال‌های ۲۰۱۵-۲۰۱۶ پس از کودتای اردوغان شکایت کردند و حکم فیلترینگ برداشته‌شد. همچنین این اپلیکیشن‌ها می‌توانند از طریق دادگاه‌های اروپا شکایت خود را پیگیری کنند. چون این سوپاپ را در اختیار دارند، موازنه ایجاد می‌شود. به همین دلیل این پلتفرم‌ها شرایط را می‌پذیرند، حتی اگر برخی هزینه‌های دادرسی و…. به آنها تحمیل شود.

بنابراین، اگر مقام قضایی دستوری دهد و در اصطلاح این پلتفرم‌ها درخواست استیناف دهند، این دستور تا زمانی که دادگاه بالاتر آن را تایید کند، قابل اجرا نیست. این تحلیلگر استدلال کرده‌ بود که به واسطه نظام قضایی نسبتا مستقلی که ترکیه دارد، این پلتفرم‌ها شروط ارائه شده را می‌پذیرند، زیرا می دانند نوعی موازنه وجود دارد و اگر مقامات قضایی بخواهند تند برخورد کنند، این شرکت‌ها می‌توانند در دادگاه‌های اروپا شکایت خود را مطرح کنند.

برای پاسخگویی، منافع اقتصادی پلتفرم‌های خارجی را فراهم کنیم

از طرف دیگر این پلتفرم‌های خارجی در ترکیه به صورت مستقیم منافع اقتصادی دارند. شرکت‌های ترک به توییتر پول می دهند تا توییت‌های پروموت شده در اکانت‌های کاربران ترک قرار دهند و توییتر به ازای هر بازدید، از این شرکت‌ها پول دریافت می‌کند. با این درآمد، ریسک جریمه شدن را هم می پذیرد. شرکت «متا» به طور مشخص در اروپا حدود ۲۸ میلیارد دلار درآمد دارد که ۱۳ میلیارد آن سود خالص است. بنابراین حتی اگر جریمه هم بشوند، باز ارزش پذیرفتن قوانین را دارد.

چندی پیش مطرح شد که ایرلند شرکت فیسبوک را ۵۰۰ میلیون دلار جریمه کرد. این شرکت محاسبه می‌کند ۱۳ میلیارد دلار سود خالص سالانه از اروپا دارد که حتی اگر یک میلیارد دلار از آن را برای جریمه‌ها به دادگاه‌ها پرداخت کند، باز هم حضور در این منطقه سودآور است. ما باید منفعت اقتصادی را در اختیار این پلتفرم‌ها قرار دهیم، بعد می‌توانیم در صورت نیاز جریمه‌هایی را نیز اعمال کنیم. نمی‌شود هیچ امتیازی به آنها ندهیم و فقط جریمه در نظر بگیریم. در این صورت آنها به ایران نخواهند آمد.

فضای انحصار پلتفرم‌ها دست ما را در تعامل می‌بندد

موضوع بعدی رقابت است. در حال حاضر همه برنامه‌ها را مسدود کردیم و این فضا در انحصار اینستاگرام است. این شرکت قدرت می‌یابد و می‌داند شاید پایان ماجرای آن نیز همچون فیلترینگ تلگرام باشد. به نظر من سیاستی که همه شبکه‌ها مسدود باشد و حاکمیت بخواهد تنها با یکی از آنها مذاکره کند، راه به جایی نخواهد برد، بلکه باید همه ۱۰ شبکه اجتماعی یادشده باز باشند تا رقابت ایجاد کنیم و آنها نیز برای رقابت تشویق شوند. در حال حاضر ما به دلیل مسدود کردن همه پلتفرم‌ها در موضع ضعف قرار داریم. در صورتی که با آزادسازی فضا، شرکت اینستاگرام می‌داند در صورت عدم پذیرش شروط ایران، امکان دارد توییتر این شرایط را بپذیرد.

البته همان طور که اشاره شد، قدرت نرم باید وجود داشته‌باشد. در غیر اینصورت نه تنها پلتفرم خارجی، بلکه پلتفرم داخلی نیز حتی اگر در ظاهرشرایط را پذیرفته باشد، در بزنگاه‌ها کار خود را خواهد کرد. بنابراین اگر قدرت نرم احیا نشود، نه تنها با پلتفرم خارجی، بلکه با پلتفرم داخلی نیز تعامل مورد نظر و مناسب برقرار نخواهد شد.

و نکته پایانی؟

لسانی: این نکته طلایی را باید توجه داشته باشیم که اگر پلتفرمی تنها بازیگر باشد و از او بخواهیم در چارچوب قوانین ما عمل کند، قطعا پاسخ منفی می دهد و طاقچه بالا می گذارد.

ما از حوزه سیاستی و اقتصادی وارد موضوع شدیم، اما به نظر من نقش فرهنگ نیز موضوع مهمی است که باید به آن هم پرداخته شود. به نظر من استفاده بیش از اندازه از رسانه‌های تصویری برای نسل بشر خطرناک است. این شامل تلویزیون، ماهواره، لایوها و حتی گرافیک می‌شود. زیرا انسان به طور طبیعی نیاز به تخیل و تصویرسازی‌های ذهنی دارد.

ما در ارتباطات موضوعی به نام رسانه گرم و سرد داریم و باید بین آنها تعادل ایجاد شود. رسانه گرم اجازه حرکت به فرد نمی‌دهد و او را هیپنوتیزم می‌کند. در مقابل اما رسانه سرد به فرد اجازه مشارکت می‌دهد، شما وقتی کتاب می‌خوانید یا رادیو گوش می‌دهید، در حال فکر کردن یا تخیل هستید. رسانه اول در جامعه آمریکا رادیو است. به دلیل پیشینه سنتی این رسانه، در یک محله این کشور حتی ۲۰ شبکه محلی رادیو وجود دارد. بنابراین، اینکه تا این حد نقش اینترنت در سفره رسانه‌ای ایرانیان پررنگ است، نشان می‌دهد ما از بعضی مسائل فرهنگی به شدت غافل شده‌ایم.

توصیه بهداشت جهانی: رسانه تصویری برای زیر ۳ سال ممنوع

در همین زمینه سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده رسانه‌های تصویری برای کودکان زیر سه سال مطلقا ممنوع است. همچنین برای بین۳ تا ۶ سال نیز استفاده بیش از یک‌ساعت از تلویزیون خطرناک است.

در ایران اما می‌بینید که برای بچه ۵ ساله صفحه اینستاگرام باز می‌کنند یا نوزاد را جلوی تلویزیون قرار می‌دهند. باید در این زمینه چاره‌اندیشی صورت گیرد. این حجم از تحمیل و تزریق تصویر به کودکان، یک نسل سطحی به وجود می‌آورد.

ایجاد تنفر در دختران نوجوان در اینستاگرام

در کشورهای اروپایی و به صورت خاص انگلستان، پژوهشی انجام شد که مشخص کرد مضرترین رسانه از نظر روانی اینستاگرام است. از نظر سنی نیز بیش از همه برای دختران نوجوان مضر است. این دختران با دیدن مدل‌ها دچار افسردگی، سرخوردگی و تنفر از بدن می‌شوند که بدتراز تنفر از خود وجود ندارد. ما باید به این موضوعات هم توجه داشته‌باشیم‌. وقتی همه فکر ما موضوعات فیلترینگ و اقتصادی است، به فرهنگ در آخر از همه توجه خواهیم کرد. ما اول به سیاست، سپس امنیت و اقتصاد و در نهایت اگر توانستیم به موضوعات فرهنگی توجه می‌کنیم.

بنابراین ما باید در بخش فرهنگی کارهای خاص انجام دهیم و شبکه‌ای خاص برای کودکان، نوجوانان و جوانان ایجاد کنیم. می‌توان ردیابی کرد که دیگر کشورهای دنیا در این زمینه چه مسیری را پیموده‌اند و از آن الگو بگیریم. به عنوان مثال، بسیاری از کشورها نرم‌افزاری به نام «common sense» دارند که اگر کودک و نوجوان یا خانواده بخواهند فیلمی ببینند یا بازی کامپیوتری را انجام دهند، کل مشخصات آن را در اختیار قرار می‌دهد و مشخص می‌کند در کدام ثانیه‌های فیلم اولیا باید در کنار فرزندشان باشند یا اصلا این فیلم مناسب فرزندمان هست یا خیر؟

در کشور ما اما پیوست بین خانواده و نوجوان در رسانه‌ها وجود ندارد و باید از این منظر نیز مداخله‌ای در پلتفرم‌های خارجی و هم داخلی صورت گیرد.

پدر و مادرها دغدغه آموزش رسانه دارند، اما کسی به آنها آموزش نداده

نکته پایانی؟

کشوری: به نکته مهمی اشاره کردند و ما باید موضوع آموزش را جدی بگیریم. نه تنها اینستاگرام، بلکه استفاده از شبکه داخلی هم نیاز به آموزش دارد و در غیر این صورت می‌تواند آسیب‌زا باشد. من تعجب می‌کنم که چرا تجربه موفق صداوسیما در پویانمایی های راهنمایی و رانندگی معروف به سیا ساکتی، در موضوع سواد رسانه تکرار نشد؛ در حالی که آموزشهای ساده‌ای است که خود پدر و مادرها هم دغدغه آن را دارند، اما کسی به آنها آموزش نداده که رژیم مصرف فرزند در ۸ سالگی، ۱۰ سالگی و بالاتر چیست. طبق قوانین خود اینستاگرام، استفاده افراد زیر ۱۳ سال از آن ممنوع است. اما پدر و مادرهای ما شرایط را تیک زده‌اند و پیش رفته‌اند. ما برای برخی موارد سوء استفاده از کودکان قانون داریم و می‌توان از آن استفاده کرد. بخشی از بحث فرهنگ، آموزش است.

البته نوعا ابعاد سیاسی و اقتصادی، خود را به فرهنگ تحمیل می‌کند و نمی‌توان با زور فرهنگ را اول گذاشت. وقتی کسی در معیشتش مشکل دارد یا کسی احساس می‌کند صدایش در سیاست شنیده نمی‌شود، نمی‌توان فرهنگ را به زور مثل قرص به او داد. این مسائل را باید چاره کرد تا مساله فرهنگ هم در جایگاه خودش مورد توجه قرار گیرد.

Share