یادداشتی از مصطفی بلورچی؛

نظام مدیریت روستایی؛ حلقه مفقوده توسعه

تا دهه ی ۷۰ شمسی جمعیت روستانشین بر جمعیت شهرنشین‌ استان گیلان غلبه داشت. اما به یکباره با هجوم نیروی کار روستایی و گسترش جامعه شهری مواجه شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، مصطفی بلورچی، فعال سیاسی و اجتماعی؛

از الزامات توسعه در مناطق روستایی و چه بسا کل کشور، وجود نظام مدیریت توسعه‌ی روستایی است، نظامی که از حداقل آسیب‌های موجود برای یک مجموعه تشکیلاتی برخوردار باشد. فقدان سازمان تخصصی متولی روستا و جای خالی سیاست توسعه‌ی روستایی در راهبرد ملی‌، سردرگمی و تداخل وظایف سازمان‌های متولی روستایی، تعدّد نهادی و سازمان‌ها در امر توسعه‌ی روستایی، نبود منابع مالی پایدار، ناسازگاری ارزش‌ها با شرایط واقعی جامعه بومی، ذینفع نبودن جامعه‌ی محلی در سایه ی ارزش ها، ناهماهنگی بین سطوح تصمیمات، وجود تعداد کثیری از نیروهای آموزش ندیده و غیر متخصص در حوزه ی توسعه ی روستایی، نظام آموزش مهارت ناکارآمد در حوزه ی توسعه ی روستایی و سیاست‌های شهرگرایی و صنعت‌گرایی و تأثیر آن بر جامعه روستایی از جمله ی این آسیب ها هستند. [۱]
البته حتی شاید بتوان گفت که مدیریت به معنای واقعی در نظام مدیریت روسـتایی کشـور در سطوح پایین تر وجود ندارد.چرا که مدیریت و سیستم مدیریتی، نیاز به اختیارات و ابزار ارادی دارد که بایستی با تفویض اختیارات از سـطوح بـالاتر و ایجـاد تمرکـز زدایـی در کـل سیسـتم مدیریت انجام شود.اما به علت عدم تفویض اختیارات لازم و عدم تمرکـز زدایـی و فقـط بـا ایجاد تغییرات ظاهری در نظام مدیریت، زیر سیستم های مدیریتی سطوح پایین تر و مـدیران آنها به ویژه مدیریت روستایی کشـور، از یـک سـاختار واقعـی و منطقـی مـدیریتی و حـوزه ی اختیارات و وظایف مشخص، بی بهره باشد. [۲]
در واقع نظام کارامد مدیریت روستایی، یکی از نخستین و پایه‌ای‌ترین اصول توسعه پایدار است. در پژوهشی که با موضوع نظام مدیریت روستایی و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستایی در ناحیه مرکزی گیلان به انجام رسیده است با اطلاع از وضعیت و سطح توسعه یافتگی شهرستان های مورد مطالعه، عوامل مؤثر بر توسعه روستایی از دیدگاه مدیران و کارشناسان در امور روستا نشان می‌دهد که در بعد اقتصادی، گویه‌های «برآورد و تنظیم بودجه سالانه دهیاری»، «صدور پروانه کسب»، «تأثیر بهبود مدیریت نوین بر توسعه اقتصادی روستا»، «انواع بیمه های روستایی» و «تهیه طرح ها و پیشنهادات اصلاحی» ؛ در بعد اجتماعی ـ فرهنگی «همکاری با سازمان ثبت احوال»، «شناخت کمبودهای اجتماعی و ارائه طرح»، «معرفی خانواده های بی سرپرست به بهزیستی»، «فراهم کردن امکانات فرهنگی، آموزشی و تهیه طرح» با کسب بیشترین امتیازات، نسبت به سایر گویه‌ها تأثیرگذاری بیشتری داشتند. [۳]

تا دهه ی ۷۰ شمسی جمعیت روستانشین بر جمعیت شهرنشین‌ استان گیلان غلبه داشت. اما به یکباره با هجوم نیروی کار روستایی و گسترش جامعه شهری مواجه شد. از مهم ترین علل و عوامل آن مشاغل جذاب و پردرآمد شهری، بهبود وضعیت زندگی، بالاتر رفتن رفاه عمومی و دسترسی به امکانات بیشتر و باکیفیت‌تر و البته سختی برخی از فعالیت‌ها و مشاغل روستایی بوده که مابه ازاء این تلاش و کوشش، درآمد متناسب دریافت نمی‌شده است. ‌اما همچنان استان گیلان با وجود پیشرفت در سهم بخش خدمات، به تولیدات کشاورزی خود وابسته است و در کنار رشد کشاورزی مکانیزه، نیازمند کشاورزی صنعتی‌ است و مهم‌تر از آن نیز به نیروی کار ماهر و جوان با انگیزه‌های لازم برای ماندگاری احتیاج دارد. تمامی این مشکلات تنها در نگاهی یکپارچه و سامانه‌ای قابل طرح و حل است و در حال حاضر نبود نظام مدیریت توسعه‌ی روستایی، حلقه گمشده رفع معضلات نام‌برده است.
مسئله مهم تر نیز شناسایی دقیق بازیگران کلیدی نظام مدیریت روستایی است. تمامی آنانی که ذینفع و ذینفوذ و ذیصلاحند. گردهم آوری آن‌ها و دستیابی به اجماع نظر نیز تنها کار نهادهای متولی دولتی نیست. یک حلقه مؤثر نیز مفقوده است. مشارکت روستائیان و شیوه های این مشارکت. نهادی های میانجی در این امر کمک ‌رسانند و می توانند واصل این بازیگران کلیدی باشند. امید است که گام‌های این مهم، یک به یک محقق شود.

منابع و مأخذ:
[۱] رستگاری حمید, محمدی تمری زکریا, احمدوند مصطفی‌. (۱۳۹۶). ارزیابی نظام مدیریت توسعه‌ی روستایی ایران: تحلیلی بر مبنای الگوی مکنزی نشریه: توسعه محلی روستایی – شهری (توسعه روستایی)، دوره ۱۰، شماره ۲ ; از صفحه ۱۷۱ تا صفحه ۱۹۶ .
[۲] داوو‌د مهدوی . زیور کریمی‌پور. (۱۳۹۱). تدوین الگوی مطلوب مدیریت نوین توسعه روستایی ایران. گاهنامه‌ پژوهشی دانشگاه پیام نور استان چهارمحال و بختیاری. شماره ششم،زمستان۱۳۹۱، ویژه نامه علوم انسانی.
[۳] لاکه، محمد نصیری؛ مولایی هشجین، نصرالله؛ پورمضان، عیسی. (۱۳۹۸). تحلیل نظام مدیریت نوین روستایی و توسعه محیطی- اکولوژیک و کالبدی-فضایی روستایی (مطالعه موردی: ناحیه مرکزی استان گیلان). نگرش های نو در جغرافیای انسانی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)

Share