زبالهسوز سراوان توهمی بیش نیست | حداقل تا ۳۵ سال آینده شیرابه سمی داریم
احمدی کاسانی یکی از نخبگانی است که در حوزه پسماند سراوان پیشنهادهایی به مسؤولان وقت مطرح کرد اما متأسفانه گوش شنوایی برای شنیدن ایدههای این نخبه رشتی وجود نداشت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، به نقل از فارس، قصه پسماند سریال ادامهداری است که معضلی بزرگ برای گیلان سرسبزمان به وجود آورده و این روزها مردم منطقه سراوان با اجتماع در مبادی ورودی محل لندفیل اعتراض خود را به سالها کمکاری مسؤولان پیشین و متولی گیلان اعلام کرده و نسبت به متولیان بیاعتماد شدهاند.
جدای از کمکاریها و ترک فعلهای صورت گرفته در حوزه عمرانیها، متولیان امر در حوزه تصمیمگیری نیز دچار غفلتهای بعضاً نابخشودنی شدهاند که میتوان به دور کردن نخبگان و متخصصان این حوزه اشاره کرد که جمیع این موارد فاجعه سراوان را رقم زده است.
این روزها ویدیویی از جوان نخبه رشتی دستبهدست میشود که وی در آن به برخی از نقد صریحی به رفتار مسؤولان داشته است.
علی احمدی کاسانی یکی از همین جوانان و نخبگانی است که علیرغم تلاشهای فراوان هرگز گوش شنوایی برای شنیدن طرح عملیاتی وی بهمنظور حل مشکل پسماند وجود نداشت.
احمدی کاسانی جوان نخبه رشتی متولد سال ۱۳۷۲ است که تحصیلات خود را در دانشگاه گیلان آغاز و تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه ژنو سوئیس و دانشگاه ایالتی کنتیکت آمریکا گذرانده که از وی ۶ اختراع در زمینه پسماند و فناوری نانو به ثبت رسیده است.
باوجوداینکه احمدی کاسانی همچنان دغدغه لندفیل سراوان و مردم گیلان را داشته و آمادگی خود را برای کمک به مسؤولان در دولت جدید اعلام کرده به همین منظور گفتگویی با وی کردیم تا ابعاد مختلف ماجرا و راهحلهای موجود برای حل معضل سراوان را بررسی کنیم.
نظر شما درباره جانمایی لندفیل سراوان و تداوم فعالیت قریب ۴۰ ساله آن چیست؟
احمدی کاسانی: اینها دو بحث متفاوت هستند، اگر از بانیان تصمیم در دهه ۶۰ بپرسید به شما میگویند که تنها برای مدت کوتاه چندماهه قرار بر انباشت زباله در سراوان بود و خود مدیران تصمیم گیر آن زمان مدعی میشوند شما چرا تا به امروز تصمیم را ملغی نکردید و ازنظر بنده هرکسی از آن زمان تاکنون در گیلان مسؤولیت داشته مقصر در ماجرای غیرقابلگذشت سراوان است.
پیشنهاد شما در آن زمان چه بود؟
احمدی کاسانی: پیشنهاد من این بود که بهصورت خیلی فوری و بدون فوت وقت شرایط را باوجود همه مسائل مدیریت کنیم یعنی برای حل معضل شیرابه بهسرعت تصفیهخانه تأسیس کنیم و در صورت معضل زمین هم میتوانستیم با لولهگذاری شیرابه را به محلی که زمینش را تعیین کردیم هدایت کنیم که آقایان اصلاً اهمیتی به این حرفها ندادند.
در این مدت خودم چندین بازدید در اروپا از تصفیهخانههای مختلفی داشتم مدلی را بومیسازی کردم که میتوانستیم در ازای شیرابه، آب قابلاستفاده در صنعت و کشاورزی تحویل بگیریم و علیرغم گرفتن تأییدیه از مراکز تحقیقاتی و علمی، متأسفانه باز فناوری ارائهشده از سوی من خریداری نداشت و ما را به اینطرف و آنطرف پاسکاری کردند.
پیشنهاد شما مربوط به چه زمانی بود؟
احمدی کاسانی: در زمان آقای سالاری استاندار وقت پیشنهاد دادم که ایشآنهم محبت کردند و مرا به اداره فضای سبز ارجاع دادند در کنار آن با شهرداران رشت ازجمله آقایان ثابتقدم، نصرتی مکاتبه مستقیم و با آقای حاج محمدی از طریق واسط رایزنی کردم؛ ضمن اینکه نمایندگان وقت مردم در مجلس شورای اسلامی هم در جریآنهمه امور بودند و حتی در جلسه کمیسیون اجتماعی شورای شهر هم حضور یافتم که متأسفانه استقبالی نشد.
با توجه به وضعیت موجود راهحل شما چیست؟
احمدی کاسانی: معضلات اینچنینی را باید با راهحلهای چندوجهی آنهم با اختیارات حاکمیتی حل کرد و البته باید ارادهای در دولت برای حل آن وجود داشته باشد که به نظر من این برنامه باید شامل پنج بخش برنامهریزی فیزیکی و لجستیکی، برنامهریزی اجتماعی، برنامهریزی اقتصادی، برنامهریزی حقوقی و مدیریتی و در پایان بخش تحقیق و توسعه باشد.
توضیح بیشتری میدهید؟
احمدی کاسانی: ببنید مثلاً برای بخش فیزیکی و لجستیکی، باید برای کوه زبالهای که انباشت شده تصفیهخانه ایجاد و اقدام به توسعه لندفیلهای بهداشتی کنیم که تفاوت آن با دفن گاه سراوان در این است که در لندفیل بهداشتی استخرهایی ایجاد میکنیم که نفوذناپذیر به داخل خاک هستند و آلودگی آنان به داخل خاک نفوذ نمیکند و با ورود زباله روی آنان پوشیده و باران هم به آن نفوذ نمیکند و درنهایت خروجی شیرابه را وارد یک تصفیهخانه میکنیم.
همچنین در بحث برنامهریزی اجتماعی نیز باید در بحث تفکیک زباله کار کنیم؛ متأسفانه ماشینهایی که در حال حاضر استفاده میشود قابلیت تفکیک از مبدأ را ندارند و حتی شهروندان اگر تفکیک از مبدأ را هم انجام دهند در نهایت در یک محل ریخته میشوند و تفکیک معنایی ندارد؛ مگر خرید یکمیلیون سطل زباله (به ازای هر سه شهروند یک سطل زباله) چقدر هزینه دارد و به نظر من دلیل اصلی عدم تحقق این امر نبود اولویت در برنامه کارگزاران نظام است، پس باید دولت پیش از کار فرهنگی و اجتماعی در حوزه تفکیک از مبدأ، حوزه فیزیک تفکیک را فراهم کنند.
در مبحث اقتصادی و حقوقی و توسعهای برنامه پیشنهادی شما چیست؟
احمدی کاسانی: در بحث برنامهریزی اقتصادی نیز مثلاً برای تأمین برخی موارد ازجمله همین خرید سطلهای زباله، میتوانستند بخشی از مالیات شرکتهایی آلاینده را به این حوزه اختصاص دهند یا برخی از کشورها بر اساس مالیات دریافتی از خانوارها اقدام به خرید این دست اقلام میکنند و مهمتر از همه اینکه این حوزه مربوط به جان افراد است و میتوان اعتبار آن را از بودجه عمومی کشور هم تأمین کرد.
در بخش برنامهریزی حقوقی و مدیریتی با یک مثال عرض میکنم؛ برای مثال دولت میتواند کیسه کاغذی را جایگزین کیسههای پلاستیکی کنند که همین الان در ایالات کنتیکت آمریکا که من ساکن هستم همین اتفاق در حال رخ دادن است مانند ایران قدیم و اگر کسی تخلف کرد برخورد شد که میتواند با این کار جلوی منبع یکی از آلودگیها را بگیرد یا اینکه سوپسیت به مردم برای زباله بدهد مثلاً جمعآوری بطری و تحویل به مراکز مبلغی را تخصیص دهد.
در بخش تحقیق و توسعه نیز که بهنوعی بسیار مهم و دربرگیرنده همه موارد بالاست ما بستری را در چهار مرحله بالا فراهم کردهایم و در بخش پنجم سالبهسال با ارائه گزارش، آسیبشناسی و ارائه راهکار به قانونگذاران و مجریان سعی در بهبود سرویسدهی خواهیم داشت.
آیا رها کردن مکان فعلی به همین شکل خطرات احتمالی دربردارد؟
احمدی کاسانی: طبق مطالعات بنده، ما در طول سالیان گذشته حدود ۹ میلیون تن زباله در سراوان انباشت کردیم که رقم بسیار زیادی است و اگر به همین شکل این کوه زباله را رها کنیم به دلیل انباشت زبالههای مختلف و بعضاً عفونی و صنعتی، حداقل در ۳۵ سال آینده شیرابهای با درجه سمیت بالا خواهیم داشت که موجب سرطان و امراض مختلف میشود و سلامت جامعه اطراف این منطقه را تهدید کرده و در ادامه پس از ۳۵ سال بهمرور از سمیت آن کاسته میشود.
این روزها درباره زبالهسوز بسیار صحبت میشود نظر شما چیست؟
احمدی کاسانی: علیرغم اینکه همه مسؤولان ازجمله شهرداری و شورای شهر از زبالهسوز سخن میگویند، ازنظر بنده بحث زبالهسوز توهمی بیش نیست زیرا نه کسی زبالهسوز را دیده و نه کسی خواهد دید.
دلیل ادعای شما چیست؟
احمدی کاسانی: دلیل بنده هم علمی است در حال حاضر حجم ۷۰ درصد زبالههای ما آب است و مادهای که ۷۰ درصد آن آب باشد قابلیت سوختن ندارد مگر با صرف انرژی بسیار زیاد در حد نیروگاه هستهای که غیرممکن است و این دروغی است که آقایان میلیاردها تومان از آن در قالب صحبت با شرکتهای چینی، ژاپنی، اتریشی و غیره کرده و از آن بهرهها بردهاند.
یعنی احداث زبالهسوز بههیچوجه امکانپذیر نیست؟
احمدی کاسانی: هر چیزی امکانپذیر است اما آیا این هزینه صرف دارد؟ ماهیانه به نرخ دولتی سوبسیتی فقط هزینه گاز ما در ماه دو میلیارد و در سال ۲۵ میلیارد تومان خواهد بود که هزینه آزاد آن نیز هنگفت است و به نظر شما آیا با این شرایط انجام این کار منطقی است؟
با توجه به موارد گفتهشده در صورت تمایل حاضر به همکاری هستید؟
احمدی کاسانی: باید اراده در مجموعه حاکمیتی وجود داشته باشد که درگذشته چنین نبوده و من تیم جدید دولت را خبر ندارم که اگر اینگونه باشد قطعاً همکاری خواهم کرد.
دیدگاه