یادداشتی از علی علیزاده ازبری؛

آیا فقط ابراز همدردی با ساکنان سراوان کفایت می‌کند؟

فرهنگ نامناسب شهروندان به اضافه تولید و پراکنش زباله توسط مسافران، گیلان زیبا را تبدیل به زباله دانی به وسعت ۱۴ هزار کیلومتر مربع نموده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، علی علیزاده ازبری در یادداشتی نوشت:

ماجرای این روزهای سراوان در واقع عود کردن دمل چرکین چهل‌ساله‌ای هست که کارشناسان، دلسوزان و طبیعت دوستان از سال‌ها قبل و مکرر هشدارش را داده بودند اما صدایشان شنیده نشده و هشدارهایشان مورد توجه قرار نگرفته بود.

این کم توجهی نه فقط از ناحیه مسئولان و مدیران استان بلکه از ناحیه همه شهروندان هم بوده است. این نادیده گرفتن و مسئولیت ناشناسی منجر به بروز مشکلات عدیده‌ای چون بیماری‌های پوستی و عفونی، سرریز شدن شیرابه یا بعبارت مناسب‌تر زهرابه (بین ۱۰ تا ۲۰ لیتر در ثانیه) در رودخانه‌ها و همچنین آلوده شدن آبهای زیر زمینی، ایجاد کوه زباله یکصد متری و به قیمت نابودی ۱۵ هکتار از بهترین ذخیره گاه جنگلی جهان، آلودگی‌های خاک، آب، هوا با ایجاد غده چرکی بزرگ در عمق جنگل‌های هیرکانی.

مسئولانی که ابتداء آن مکان را بطور موقت برای دپوی پسماند شهر رشت که در ادامه تا ده شهر هم به آن اضافه شد می‌خواستند اما تا چهار دهه از آن فرصت شش ماهه سوء استفاده کردند. تفکیک فقط شعارشان بود و کمپوست کارخانه‌ای نیم بند زباله‌ای را که طلای کثیفش می‌نامند شد بلای کثیف و بر جان جنگل و رودخانه و دشت و دمن چنگ انداخت و سلامت طبیعت و انسانها را به مخاطره افکند.

اتفاق نامبارک دیگر افزوده شدن پسماند روستاها به تولیدات شهرنشینان بود. زباله‌ای که می‌توانست خوراک دام و طیور گشته یا در گوشه‌ی باغچه‌ی روستایی تبدیل به کمپوست گردد بسته‌بندی شده و به سراوان حمل گردید. این یعنی روستایی را نیز همچون شهری تبدیل به تولید کننده زباله کردند. و اما شهروندان نیز همکاری چندانی جهت بهبود وضعیت بحرانی پسماند و کاهش رنج سراوان نداشته و در راه کاهش سرانه تولید آن (حدود یک کیلو برای هر شهروند) همکاری نکرده و تفکیک زباله را جدی نگرفته‌اند یا آموزش ندیده اند. در واقع فرهنگ نامناسب شهروندان به اضافه تولید و پراکنش زباله توسط مسافران، گیلان زیبا را تبدیل به زباله دانی به وسعت ۱۴ هزار کیلومتر مربع نموده است.

سراوان در واقع عفونی‌ترین عضو این بیمار است چرا که در گیلان بیش از ۲۵ محل دپوی پسماند قرار دارد که اوضاعی شبیه سراوان دارند. و اما این روزها ساکنان سراوان و روستاهای اطراف آن برای چندمین بار و مایوس‌تر از همیشه اقدام به اعتراض و حتی بستن ورودی محل دپوی زباله کرده اند. اما این بار مثل دفعات قبل وعده‌های آبکی مسئولان آنان را متقاعد نکرده و اعتراض آنان ادامه دار شده و هنوز هم به نتیجه نرسیده است و البته همه حق را به آنان می‌دهند اما باید دقت کرد که دو گونه مسئولیت اینجا وجود دارد. مسئولیت سنگین اول متوجه مسئولان استان و دولت هست. هم اینک با فشاری که از همه طرف وارد شده. محل دپوی زباله در سراوان به حد انفجار رسیده، شیرابه آن آبها را آلوده کرده و بوی گند آن جنگل و مردمان آن سامان را می‌آزارد و صدای تظلم سراوانیان نیز بلند‌تر از قبل شده، ظاهراً حاکمان و تصمیم گیرندگان متوجه اوضاع فوق بحرانی سراوان شده و عزم به بهبود اوضاع و تصمیم به درمان آن غده چرکی گرفته‌اند بنابراین باید در کوتاه‌ترین زمان این بحران را با روش‌های علمی حل نمایند و آسیب‌های رسیده به مردم و طبیعت سراوان را نیز جبران نمایند. و اما مسئولیت بعدی بر عهده شهروندان است شهروندانی که با مردم سراوان همذات پنداری نموده و درد آنان را می‌فهمند و در رسانه‌ها با آنان هم صدایی دارند اما در واقع لازم است که همه مسئولیت پذیرتر بوده و عملاً در جهت کاهش رنج سراوان که در واقع رنج کل گیلان و به تبع آن ایران است بکوشند و همکاری کنند. راهکار آن هم چندان دشوار نیست با کاهش تولید پسماند، فراگیری و انجام تفکیک از مبداء این مهم محقق خواهد شد.

Share