انتقاد تند احمدینژاد از قرارداد با روسیه و چین | چین بدون نظارت آمریکا میآید با ما قرارداد میبندد!؟
هرگونه قرارداد پنهان از چشم ملت را به زیان کشور و ملت است… حالا آمدهاند یک قرارداد با چین بستهاند که آن را دیگر به مجلس هم نمیبرند تا بخواهند در مدت ۲۰ دقیقه تصویب کنند!

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از دولت بهار، متن کامل سخنان احمدی نژاد در جمع مردم استان قزوین بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
خیلی خوش آمدید، بزرگواری فرمودید.
قزوین و تاکستان و کل آن منطقه، علاوه بر آنکه یک طبیعت بسیار سرشار و زیبا دارد، بلکه بالاتر، جمع کثیری از بهترینهای ملت ایران را در خودش جای داده است. مردمانی که به لحاظ سابقه تاریخی، پرافتخار، ایمانهای مستحکم، اندیشههای بلند، آگاهی عمیق و شخصیتهای بزرگ، شهدا، علما، شعرا و عرفای بزرگی را تربیت و به جامعه بشری هدیه کرده است. قزوین، دیار انسانهای بزرگ است. کشاورزان پرتلاش، صنعتگران مبتکر و خلاق، تجار و بازاریان، از هر جهت که برویم، قزوین برجسته است. میراث فرهنگی بسیار گسترده و هنر ارزشمند و غنی، اینها همه در استان قزوین جمع است.
شوق به ارزشهای الهی و انسانی و شوق به آرمانهای انقلاب در بین مردم قزوین موج میزند. حتی اگر هیچکدام از اینهایی که عرض کردم نبود، اگر کل مردم قزوین، هزار یا دو هزار سال تلاش میکردند و یک شخصیتی مانند آقای رجایی را تحویل میدادند، باز باید بالاترین مدال را به مردم استان میدادیم. آنچنان درخشیده که هنوز بعد از بیش از۴۰ سالی که از شهادتش میگذرد، وقتی مردم میخواهند به کسی اظهار لطف کنند یا تکریمش کنند، او را با مرحوم شهید رجایی مقایسه میکنند. آفرین بر مردم استان قزوین، جوانان و زنان و مردان مومن. خدا را سپاسگزارم که امروز در خدمت شما هستم.
واقعیت این است که خدای متعالی که انسانها را خلق کرده، در هر گوشهای از این زمین، برای آنها امکان و فرصت زندگی متعالی و مرفه را قرار داده است. هر جایی که فکرش را بکنید، حتی در دل کویر. شیطان بگونهای تبلیغ میکند که در دل کویر نمیشود زندگی کرد، دائم انسانها را از زندگی در کویر میترساند و منفی میگوید. خب اینهمه شهر در دل کویر داریم. یزد کجاست؟ بافق کجاست؟ انار کجاست؟ کرمان کجاست؟ دور تا دور، همه اینها در دل کویر هستند. مردم چند هزار سال در آنجا زندگی کردند؟ چه تمدنی درست کردند؟ پس میشود آنجا زندگی کرد.
اینجا این سوال پیش میآید که پس چرا آن چیزی که میخواهیم نمیشود؟ چرا دچار مشکل هستیم؟ چرا مشکلات اقتصادی هست؟ چرا دشت قزوین باید بگوید ما مشکل آب داریم؟ میشود در کویر بگوییم ما آب نداریم، در قزوین هم بگوییم ما آب نداریم. گیر کجاست؟ میخواهیم درباره این گیر بحث کنیم. به نظر من گیر در یک کلمه بیشتر نیست، آن هم عبارت از «مدیریت» است.
تودههای مردم که تصمیم گیر نیستند، چکار باید بکنند؟ چه کسانی سیاستها را میگذارند؟ مدیران. برنامهها را چه کسانی تنظیم میکند؟ مدیران. پولها را چه کسانی تقسیم میکند؟ مدیران. بودجه را چه کسانی اختصاص میدهند؟ مدیران.
نگاه میکنیم در این سرزمین ایران، به لطف خدا همه چیز داریم. خودشان میگویند ما جزو ثروتمندترین کشورهای جهان هستیم. برخی میگویند ۷ برابر، برخی هم میگویند ۹ برابر آن چیزی که به عنوان متوسط جهانی هست، در ایران ثروت وجود دارد. یعنی انواع معادن هست، زمین و جنگل و کوه و دریا و انرژی هست، آب هم هست. بله به نسبت اروپا کمتر است اما در همین کمتری، ۷ هزار سال، ایرانیها زندگی کردند. تمدن درخشان ایران در همین سرزمین است. همه مردم زندگی کردند، کشاورزی و دامداری کردند، صنعت داشتند، خانه و شهر ساختند. گیر کجاست؟ گیر در مدیریت است، روشن است. بخصوص در ایران که همه چیز دست مدیریت است. چیزی دست مردم نیست.
همه چیز بخصوص در کشور ما دست مدیران است. تمام معادن، جنگل ها، مراتع، انرژی، همه چیز دست حکومت و دولت است. حالا یکسری جاها دست خود دولت بود، کم داشت، یکسری نهاد هم درست شد که باقیمانده آن را هم آنها برداشتند!
حالا که همه چیز متمرکز است، این اگر یک خطای کوچک مرتکب شود و تا زندگی مردم پایین بیاید، یک دره درست میشود. اجازه بدهید مثال بزنم؛ نظام بانکی یک تصمیم غلط میگیرد، پولهای مردم بجای اینکه در کشاورزی و صنعت و تولید شغل و تولیدات گوناگون هزینه شود، به بازار سکه و ارز میرود! اینها اثر دارد. در کشور ما که تمرکز قدرت و ثروت وجود دارد و همه چیز دست دولت است، آثار آن گستردهتر است. حالا که همه چیز دست دولت افتاده است، اقلا چهار فرد عالم، توانمند و کاربلد را سرکار بیاورید. افراد ناتوان و نابلد میآیند و دائما تصمیمات غلط میگیرند. معلوم است که یک جای کار گیر دارد و مدیریت ضعیف است. حالا بهترین و درستترین روش، همان که برایش انقلاب کردیم، این بود که کار را دست مردم بدهیم، مردم خودشان انجام میدهند. همه دلسوز کشور و انقلاب و اسلام هستند. اجازه بدهید مردم انجام میدهند. از مردم نترسید. ولی گوش نمیدهند و میگویند نخیر! همه چیز اینجاست، همه چیز باید دست ما باشد! خب همه چیز دست شما بوده، ۴۰ سال هم گذشته ولی هر سال که میگذرد، میگوییم دریغ از پارسال! خب اینها را باید درست کرد.
حرف من این است که اجازه بدهید مردم نظر بدهند، ببینید مردم چه میخواهند؟ هر متخصصی هم که هست، برود کنار مردم بنشیند، حرف بزند، حرف مردم را هم گوش بدهد و بعد نظر بدهد. اجازه بدهید مردم وارد شوند و تصمیم بگیرند، مال خودشان بدانند. اصلا فرهنگ دارد عوض میشود، یعنی میخواهند فرهنگ را عوض کنند. ما قبل از انقلاب، ادعایمان این بود، یعنی ما که وارد فعالیتهای انقلابی میشدیم، میگفتیم خاندان پهلوی، مملکت را مال خودش میداند، مردم را به حساب نمیآورد، با پول و ثروت و همه امور مملکت، هر کاری دلشان بخواهد میکنند. حالا بعد از گذشت ۴۰ سال، خیلی بد است که دوباره به همان جا برسیم! یک عدهای تصور میکنند مملکت مال خودشان است، ارث پدرشان است که هر کاری دلشان میخواهد با این کشور بکنند! این غلط است. هر جای دنیا که مردم را کنار زدی، به مردم بیتوجهی کردی، محال است که یک امری درست شود، محال است اقتصاد و سیاست و فرهنگ درست شود. ما ۸۵ میلیون هستیم.
مردم را که کنار میگذاری، چه چیزی میماند؟ یعنی شیرازه کار از دست میرود. اینگونه نیست که بگوییم همه چیز بخوبی سرجای خودش است، فقط فلان جا مشکل پیدا کرده، اگر این را حل کنیم همه چیز سرجایش است.
اجازه بدهید یکی دو مثال بزنم؛ میگویند ایران کم آب است. ما حساب کردیم و دیدیم که آب هست. به اندازهای که همه ایرانیها در اوج رفاه زندگی کنند، آب هست. همان آب را درست استفاده کنیم. آن را در قانون بودجه گذاشتیم یعنی حساب کردیم و دیدیم که کل کشور ۸.۵ میلیون هکتار باغ و زمین کشاورزی آبی دارد. گفتیم ما بیاییم ۵ سال یک پولی بگذاریم و تمام این زمینها و باغها را برای آبیاری مدرن درست کنیم. مصرف آب نصف یا یک سوم میشود. خب به این شکل اضافه میآوریم. به مجلس فرستادیم. بالاخره یک پول درشتی باید بگذاریم. در مجلس یک مشت نشستهاند برای اینکه بروند در یک دهی رای بیاورند، این پول را برداشتند و جگر زلیخا کردند و نقشه را کلا بهم زدند! هر چه ما فریاد زدیم که این کار را نکنید، اجازه بدهید ۵ساله تمام شود و اینقدر نگوییم که آب نیست. آب دم دست کشاورز باشد، به فکر محصول باشد که آن را چگونه اضافه کند، کیفیت آن را اضافه کند، سم و کود آن را درست کند، بستهبندی آن را درست کند. همان گام اول اصلاح، جلویت را میگیرد. خب این یعنی مدیریت! این مدل مدیریت را ۶۰ سال قبل از انقلاب و ۴۰ سال بعد از انقلاب تجربه کردیم و فهمیدیم که جواب نمیدهد. باید آن را درست کنیم. به تعبیر دیگر کار را به مردم برگردان، ببین که درست میشود.
در همین دفاع مقدسی که ۴۰ سال است هنوز دارند از ذخیره شهدا برای کارها استفاده میکنند، اگر کار به مردم سپرده نمیشد، الان صدام کجا بود و ما کجا بودیم؟ روشن است. مردم آمدند و کار را تمام کردند. تازه آن جاهایی که اشکال پیدا میشد، از طرف مردم نبود، فرماندهی اشکال داشت، بلد نبود از نیروی مردمی استفاده کند. اگر مردم نمیآمدند، خوزستان و ایلام و بخشی از کرمانشاه رفته بود. تعارف نداریم. حالا به همین مردمی که آن زمان این کار را کردند، اجازه نمیدهی وارد اقتصاد و کشاورزی شوند، در سیاست که کلا اجازه ورود ندارند! رسما میگویند مردم حق ندارند و آیه و روایت برایش درست میکنند. اینها از کجا آمده اند!؟ آیه و روایت درست میکنند که مردم چه حقی دارند در امور کشور دخالت کنند!؟ ما با همین حرفها انقلاب کردیم و گفتیم مردم حق دارند. میگویند مردم فقط در تاسیس جمهوری اسلامی حق دارند، در بقیهاش حق دخالت ندارند! عجب!
در کشور ثروت هست، بهترین نیروی انسانی را داریم، کارشناس و متخصص داریم، کشاورز و دامدار و باغدار و تاجر خوب داریم، باید کار را دست آنها بدهیم. ولی الان برای یک کار کوچک باید از ۱۶ جا اجازه بگیرد.
مدیریت را باید درست کنیم، هر کس هم مقاومت کند، هم به کشور ضربه میزند و هم به خودش ضربه میزند. مقاومت نکنید، این خواست عمومی ملت است، اجازه بدهید ملت یک نفسی بکشد. ملت گناه کرده شما را بر سر کار آورده است؟ گناه کردند انقلاب کردند و شهید دادند؟ اگر ملت به میدان بیاید، خواهید دید که اقتصاد ایران ظرف ۵ سال، اقتصاد اصلی منطقه خواهد شد. ظرف ۱۰ سال در دنیا حرف میزند. ایرانیها متفاوتند، ۷ هزار سال سابقه دارند. هر جا که بودند، موفق بودند. یک مقدار دستشان را باز بگذارید با سرعت جلو میروند ولی مردم را اسیر مرغ و تخم مرغ و پراید کردیم! آدم واقعا تاسف میخورد. با این پولی که مردم برای پراید میدهند، میتوانند یک ماشین خیلی خوب در دنیا بخرند و سوار شوند. به مردم تحمیل میکنند که الّا و باالله باید این خودروی گران را بخرید!
میگویند حمایت از تولید داخلی! کدام تولید داخلی!؟ حمایت از چه کسی؟ اگر منفعت آن به جیب کل ملت میرفت، بسیار خوب ولی ۴ نفر آنجا نشستهاند و همه چیز در جیب آنهاست! فقط اسمش حمایت از تولید داخل است! اجازه بدهید مردم زندگی کنند. مردم ایران دارد همان پول را میدهد که در ترکیه و لبنان و عراق و کانادا میدهند. اما آن کسیکه استفاده میکند، خیلی خیلی کمتر از آن است. کمی دست ملت را باز بگذارند، خواهد دید ملت ایران بلد است چه کند. ملت ایران اهل به هم ریختن و بینظمی نیست.
نکته دوم را خیلی کوتاه عرض کنم؛ این روزها بحث قراردادهای دراز مدت مطرح شده است. قرارداد ۲۵ساله با یک کشور و ۲۰ساله با کشوری دیگر مطرح است. قبل از این برجام بود که این تخم لق آنجا کاشته شد. که هر چه ملت فریاد زد این چیست که دارید امضاء میکنید؟ بالاخره ما باید مطلع بشویم. یک بازی کثیف سیاسی درست کردند که یک سر آن اسرائیلیها بودند و سر دیگر اینها بودند. میگفتند اگر اسرائیل از متن قرارداد مطلع شود، میآید و آن را بهم میزند! آمریکاییها به صراحت اعلام میکردند که ما همه کارهایمان با اسرائیل هماهنگ است، ما با هم هستیم، تازه آمریکا که پدر جد اسرائیل است، طفیل اوست، او خبر دارد ولی میگفتند اگر ما اعلام کنیم، مطلع میشود و قرارداد را به هم میزند! حالا که بهم نخورد، چه گلی به سر ملت زد!؟ از ملت پنهان کردند! همان زمان ما گفتیم هر چیزی از دید ملت پنهان نگه داشته شود، حتما و حتما به ضرر ملت است والّا اگر چیز خوبی بود که با افتخار میآمدند اعلام میکردند. بعد آمدند گفتند پیروزی عظیم، تمام قدرتهای جهانی را شکست دادیم! ولی بعد مشخص شد آنقدر رفتند تعهد دادهاند که تا ۵۰ سال بعد هم نمیشود از زیر بار آن بیرون آمد! هنوز هم پنهان است.
یک مشت نماینده هم درست کردهاند که اصلا معلوم نیست اینها نماینده ملت هستند. هیچ صدایی از کسی درنیامد که آقا طبق قانون اساسی، باید در مجلس خوانده شود، ملت مطلع شوند، بند به بند رای گیری و تصویب شود والّا نمیتواند اجرایی شود. ۲۰ دقیقهای آن را تصویب کردند!
ما میخواستیم یارانه بدهیم، پول خود ملت را به خودشان بدهیم، گفتیم مال ملت است چرا گرفتید دست خودتان و دارید آن را خرج میکنید!؟ دست ملت بدهید. ۲ سال ما را بردند و آوردند، در آخر هم یک چیزی تصویب کردند که اگر کسی اجراء کرد، زمین بخورد! حالا یک قرارداد مهم بین المللی که صدها تعهد در آن گذاشته شده است را بدون اطلاع مردم و ۲۰ دقیقهای تصویب کردند!
بدتر از آن، حالا آمدهاند یک قرارداد با چین بستهاند که آن را دیگر به مجلس هم نمیبرند که بخواهند ۲۰ دقیقهای تصویب کنند! و فاجعه بار اینکه وقتی میگوییم چرا محتوای آن را منتشر نمیکنید؟ شما دارید ۲۵ سال تعهد میدهید، جسته و گریخته خبرهایی بیرون میآید که فلان جزیره را میخواهند بدهند، فلان جا را میخواهند بدهند و آنها میخواهند نیروی نظامی وارد ایران کنند که همهاش خلاف قانون اساسی است. میگویند طرف چینی گفته متن آن منتشر نشود! گفتیم به او چه ربطی دارد؟ حق ملت ایران است. فردا طرف چینی میگوید این کار هم نشود، آن کار هم نشود! مگر آنها حاکم بر کشور هستند!؟ میگویند آمریکاییها میفهمند و خرابکاری میکنند! یعنی آمریکاییها خبر ندارند!؟ اسرائیل میآید در تهران اسناد سری و فوق سری را برمی دارد و میبرد، آنوقت از این خبر ندارند؟ اصلا چین بدون نظارت آمریکا میآید با ما قرارداد میبندد!؟ اینها سوال است. فقط ملت نباید بدانند!
وقتی ملت مطلع نیست، لازم نیست که ما مدرک و دلیلی بیاوریم، حتما در آن چیزی علیه ملت است. قبلا میگفتند موافقتنامه است. گرچه طبق قانون اساسی، موافقتنامه هم باید برود در مجلس تصویب شود. حالا شب گذشته در تلویزیون میگویند قرارداد است و اجرای آن آغاز شده است! یعنی چه که شروع شده و ملت خبر ندارد!؟
حالا رفتهاند و میخواهند یک قرارداد ۲۰ساله هم با روسیه ببندند، باز هم ملت خبر ندارد! من قبلا گفته ام، به آنهایی هم که فکر کردند ایران در موضع ضعف قرار گرفته و میشود یک امتیاز تاریخی از ایرانیها بگیرند، هم میگویم که بشنوند؛ آن چیزی که مردم در جریان آن نباشند، ملت این را قبول ندارد. اگر اعلام نشود و نظر ملت گرفته نشود و معلوم نشود که ملت با این موافق است، بعدا اعتباری ندارد و اگر ملت زیر آن زد، بعدا گلایه نکنند! من گفته باشم.
حالا یک چیز بدتری پیدا شده، به محض آنکه این حرفها را میزنیم، میگویند شما به غرب گرایش پیدا کرده اید! شما طرفدار آمریکا و انگلیس شده اید! آن زمان که میگفتیم چرا برجام را میبندید و در حالیکه ملت خبر ندارد، اینقدر امتیاز میدهید، – حتی آمریکاییها هم میگفتند داریم این امتیازات را از ایران میگیریم و شما میگفتید نخیر! – میگفتند شما گرایش به شرق پیدا کردید، گرایش به چین و روسیه پیدا کردید! حالا میگوییم چرا با اینها دارید قرارداد پنهانی امضاء میکنید، میگویند شما گرایش به غرب پیدا کرده اید! این اخلاق مال زمان قاجار است که میخواستند مملکت را بفروشند و اعتراضات را اینگونه خفه کنند!
بندهی احمدی نژاد به شعار «نه شرقی و نه غربی» با تمام وجودم پایبند هستم. نه اینکه با شرق و غرب عالم بجنگیم، هرگز! با همه دنیا همکاری میکنیم ولی نه به این عنوان که زیر بلیت کسی برویم و از جیب ملت امتیاز بدهیم، چرا باید امتیاز بدهیم؟ مدیریت شما ضعیف است و باعث خرابی اقتصاد شده است و در موضع ضعف قرار گرفته اید، حالا باید بروید یک امتیازی بدهید و فکر میکنید با آن درست میشود؟ بخدا درست نمیشود. هیچکس در این عالم دلسوز شما نیست. آنها دنبال جیب خودشان هستند. جسته و گریخته خبرهایی میآید که میخواهند نفت را ارزانتر یا قسطی بدهند و بجای آن چیز دیگری بگیرند! همهاش به نفع طرف مقابل! یا ۸۰ درصد این طرف و ۲۰ درصد این طرف! برای چه؟ خب مدیریت خودتان را درست کنید، به مردم هم احترام بگذارید و آنها را به کار بگیرید. اینهمه ثروت در کشور وجود دارد، خب اداره کنید. خودتان را با مدیریت ضعیف، در نقطه منفی قرار دادید و بعد برای فرار از این میخواهید خطای بزرگتری را مرتکب شوید! این غلط است. اینها مشکل کشاورز و دامدار و صنعتگر و تاجر و باغدار را حل نمیکند. آنها یک تومان بیاورند، میخواهند ۱۰ تومان ببرند.
اجازه بدهید مردم مطلع شوند و ۸۵ میلیون نظر بدهند. مگر کشور مال مردم نیست!؟ یک مجلسی درست شده که اصلا مطالبه هم نمیکند! نمیگویند بیاورید ما هم ببینیم! جالب است! میگویند نماینده مردم هستند ولی وقتی از دولت انتقاد میکنیم، آنها میآیند جواب میدهند! اصلا همه چیز معکوس شده است! شما باید حرف مردم را بزنید. نکند کشور را از چاله دربیاورید و در چاه بیندازید! با همه جای دنیا ارتباط داشته باشید اما عادلانه و با رعایت حقوق ملت، ملت در جریان باشد، نظر بدهد، قانونی باشد. خودشان یکطرفه میگویند خیلی عالی است. برجام یادتان هست؟ هر کس ایراد میگرفت، میگفتند شما نمیفهمید، شناسنامه ندارید، بیعقل هستید، همه چیز در برجام هست! بعد هم فهمیدیم همه چیز در آن هست ولی به نفع طرف مقابل! یعنی هر چه جلویشان گذاشتند، اینها امضاء کردند! ما آن زمان گفتیم خوشبینانه میگوییم، میخواهیم آنها را نجات بدهیم، اینها نخواندهاند و امضاء کردهاند ولی خودشان آمدند و گفتند نخیر! خواندهایم و به ما فحش دادند! بعد که گیر افتادند، گفتند ما نخوانده بودیم! حالا فردا دوباره نیایند بگویند ما هم نخوانده امضاء کردیم!
دعا کنیم؛ خدایا امور جامعه انسانی را اصلاح بفرما.
خدایا با ظهور امام عصر (عج) صلح و امنیت و رفاه و عدالت و برادری را در کل جهان حاکم بفرما.
ای خدا بزرگ؛ اوضاع ایران را سامان بده.
ملت ایران را شاد بفرما.
ای خدا؛ همه مریضها را شفا عایت بفرما.
ای خدا؛ همه اسراء را نجات عنایت بفرما.
ای خدا؛ برکت و لطف خودت را از آسمان، بر ملت ایران ببار.
ای خدا؛ آنقدر ببار که تمام چاهها و سدها پر از آب شود و زمینها سیراب شوند و بهانه هم از دست برخی گرفته شود.
خدایا؛ همه بیماریها را ریشه کن کُن.
ان شاءالله همه شما عزیز و سربلند باشید.
دیدگاه