از علوی بیشتر بدانیم
در کارخانه با پدر و دو برادر با هم بودند، برادرش شوخی میکرد که امیر حسین قرار است وارد سیاست شود و پدرش هم با نگاه زیر چشمی و جدی داشت، انگار حضور بچهها در صنعت برایش راضی کنندهتر بود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، رشت امروز در یادداشتی نوشت:
اوایل دهه ۸۰ بود او با پدر و برادرش در صنعت بودند آشنا شدم، شرکت تولیدی و صنعتی روگا گستر را داشتند، تولید کننده لوله و اتصالات پلی پروپیلن و قطعات پلاستیکی تزریقی بود. برای رشد و توسعه کارخانه هم برنامه داشتند و من هم چون با صنعتگران روابط خوبی داشتم با خانواده علوی در مسیر کارم آشنا شدم و هر از گاهی در کارخانهای که در جاده تهران داشتند و هنوز هم پابرجاست و بخش توسعه آن در آینده به شهر صنعتی رشت منتقل شد رفت و آمد داشتم. ابتدا با محمد علی برادرش آشنا شدم و در ادامه روابطم با امیر حسین بیشتر شد، انگار که نمیخواهد گذر زمان سنش را بیشتر نشان دهد دقیقا با همان چهره باز و خوش سیما، آرام، مودب و ته لبخندی که همواره که در کنار گونههای اوست.
در کارخانه با پدر و دو برادر با هم بودند، برادرش شوخی میکرد که امیر حسین قرار است وارد سیاست شود و پدرش هم با نگاه زیر چشمی و جدی داشت، انگار حضور بچهها در صنعت برایش راضی کنندهتر بود. البته برادرش هم علاقهای به سیاست نداشت صنعت برایش جذابتر بود، اما مشوق امیر حسین بود. بر اساس مستندات که ما در آرشیو گیلان امروز داریم و تا کنون در جایی دیگر دیده نشده است، این خانواده در همان سالهای ابتدایی دهه ۸۰ در یک مراسمی در هتل کادوس رشت که آن زمان انجمن مدیران صنایع به عنوان یک انجمن پویا و فعال و ریاست آن را آقای اکبر تطهیری مقدم بر عهده داشت، امیر حسین و برادرش با اجازه پدرشان تصمیم گرفتند سالگرد مادرشان را در هتل کادوس برگزار کنند و آن مراسم که با همکاری انجمن مدیران، تعدادی از صنعت گران سرشناس دعوت شده بودند، در ادامه مراسم بانی یک کار خیرخواهانه شدند که تا امروز در هیچ محفلی این چنین حرکتی را در این استان در چنین سطحی از بخش خصوصی و در چنین محفل مشابهای من ندیدهام. ضیافتی با شکوه برای سالگرد مادرشان که با حضور جمعی از صنعتگران و تولیدکنندگان بزرگ استان همراه شده بود، در اواسط مراسم بود که آقای تطهیری اعلام کردند در این مراسم قرار است خانواده علوی برای آرامش روح مادر سیدهشان هزینه سرپرستی چند کودک یتیم را عهده دار شوند که این خبر آنچنان اهالی صنعت گیلان را بر افروخت که در این مراسم بسیاری از صنعت گران حاضر برای این امر خیر خواهانه و نیکوکارانه هر کدام فرزند خواندهای را برای خود برگزیدند و یادم میآید در آن مراسم آقای راستگار و آقای تک روستا از شرکت پینک پذیرای این امر نیکو شدند و آقای محبوبی صاحب کارخانه اشی مشی و آن وقت اعتبار کارخانهشان در حدی بود که یک ایران بود و یک اشی مشی؛ آقای محبوبی هم یاد میآید هزینه سرپرستی چند کودک را بر عهده گرفته بودند و دیگر صنعتگران که از این مراسم استقبال و هر کدام مشارکت در این امر داشتند و مراسمی که آن شب و آن ضیافت حال همه را خوب کرده بود و بانی آن خانواده علوی بودند.
او که آرام آرام تصمیم گرفته بود وارد صحنه شورا شود پیش زمینهای داشت که آن ناشی از روابطش با آقای کوچکی نژاد نشات میگرفت، پای روابطم با او در بالای مسجدی در خیابان بیستون حد فاصل سه راه معلم و پیر سراه باز شد، میگفت میخوام یک تیم رسانهای تشکیل دهم و رسانه برای من مهم است، از آن روز چند نفری با او همراه شدند جلسات اول، هفتگی بود که من میرفتم و بعدها شد روزانه که حضور من کم رنگتر شد البته از جانب امیر حسین نه؛ من اساسا تمایلی برای نشستن و وقت گذاشتن در چنین جلساتی رو نداشتم چون تمایلی نداشتم زمانم را صرف چنین جلساتی کنم، اما برنامههای امیرحسین با برنامه ریزی و هماهنگی خوب ادامه داشت و در جریان انتخابات چهارم هم پیروز انتخابات شد. البته زمانی که آقای کوچکی نژاد برای اولین بار در سال ۸۶ خود را برای انتخابات مجلس هشتم آماده میکرد، امیر حسین علوی اتاق فرمان او را مدیریت میکرد و به تعبیری در چند انتخابات اصلیترین فردی که اتاق فکر آقای کوچکی نژاد را هدایت میکرد کسی نبود جز امیر حسین. ورود آقای کوچکی نژاد به مجلس هشتم امیر حسین را با عالم سیاست آشنا کرده بود و با گرایشی که به سیاست داشت خود را در انتخابات دور چهارم شورا در سال ۱۳۹۲ همانطور که گفتم خود را داشت آماده صحنه انتخابات میکرد، عیار خود را سنجید و از میان ۱۳ عضو منتخب با ۱۱ هزار و ۴۶۰ رای منتخب هفتمین عضو مردم رشت در شورای شهر شد. در انتخابات چهارم جمشیدی بیش از ۲۲ هزار و رضا رسولی با ۸ هزار و ۷۴۲ رای کمترین رای را در میان سیزده عضو کسب کردند.
بعدها در همه انتخابات شورا علوی با چارت سازمانی، تشکیلاتی و رسانهای که داشت یک پای جدی گزینه شورا بود و همواره در همه انتخابات تا امروز پیروز میدان بوده است.
او این بار در شورای ششم احساس کرد که وارد صحنهای دیگر از سرنوشت خود شود و خود را آماده خدمت در جایگاه شهرداری دیده است، جایگاهای که صندلیاش بسیار لغزان، نیازمند مدیر جسور با اراده و برنامه ریزی مستمر و طولانی مدت برای گرفتن نتیجه مطلوب است. او کاملا با زیر و بم شهرداری آشناست و نیازی به خرید زمان ندارد و قطعا میتواند برای رشت حرکتهای موثری در جهت توسعه شهر بر دارد. او همیشه در شهر داری از نگاه شورا ناظر بر اجرا بوده است اما اکنون مجری است و تجربه بسیار بالایی دارد و انتظارات از او بسیار بالاست، عملکردش به شدت زیر ذره بین است و قطعا قضاوتها هم گستردهتر میشود. اودقیقا در جایگاهی یک مربی در فوتبال است که تکنیک یارانش را میشناسد، این تیم فقط نیاز به تاکتیک دارد و باید منتظر ماند و دید این مربی سرشناس چه تاکتیکی برای توسعه شهر رشت در ذهن دارد.
این شهر آبستن سرمایه گذرای و رشد توسعه است فقط برای اداره آن اراده، دلسوزی، دانش، تخصص و امانت داری میخواهد.
احتمالا امیر حسین علوی که از ارگان نظام مهندسی ساختمان گیلان هم نیز هست میتواند با همسو کردن همه جریانات سیاسی و مردم و سرمایه گذاران این شهر برای آینده رشت قدمهای ماندگاری بر دارد.
او در ابتدای انتخاب یک پیام مهم به مردم داد که میخواهد برای ۴ سال بماند، این بهترین پیامی بود که میتوانست حلقه اعتماد او و مردم را مستحکمتر نماید.
دیدگاه