محمود احمدی نژاد: دولت نهم و دهم با برنامه بود

سازمان برنامه جایی برای زد و بند است | با روحانی و خاتمی قهر نیستم و می‎خواهم تفاهم داشته باشیم

احمدی نژاد گفت: در همین اتاق کار من برنامه ریزی و برنامه های خوبی تدوین شده که اساتید به نامی آن را نوشتند و آماده ارائه به دولت و مجلس است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا شنیدن باورها و برنامه ها و منطق رئیس جمهور پرحاشیه جمهوری اسلامی ایران در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ برای خودش جالب و قابل تامل است.

سید هادی کسایی زاده در جامعه خبر نوشت: ۲۰ دقیقه ای زودتر رسیدم و به دیوار یکی از خیابان های فرعی مقدس اردبیلی تکیه زده بودم تا وقت ملاقات برسد. خس و خاشاک نامیدن مردم، هولوکاست، هاله نور، سفر میمون به فضا، مسکن مهر، وام های کارگاه های زودبازده، عزل محسنی اژه ای، عزل حیدرمصلحی، برکناری وزیرخارجه در حین ماموریت، یکشنبه سیاه مجلس و افشای فساد فاضل لاریجانی، بست نشینی در حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع)، خانه نشینی، عشق یک طرفه سیلویا والریا دختر ایتالیایی به احمدی نژاد، آب را بریزاونجات که می سوزه، بگم بگم، معجزه هزاره سوم،  بوسیدن مادر چاوز و … ماجراها و تصاویری از هشت سال مدیریت محمود احمدی نژاد بود که بعنوان خبرنگار و روزنامه نگار در ذهن من مرور می شد.

سوالا زیادی داشتم اما قرارمون مصاحبه نبود… فقط یک دیدار و گپ دوستانه با چند نفر از فعالان سیاسی …

از پله های ساختمان ولنجک بالا رفتیم و وارد اتاقی ۳۰ متری شدیم که در آن میز کنفرانس کوچکی با ۱۵ صندلی چیده شده بود. پس از ۵ دقیقه محمود احمدی نژاد با یک پیراهن ایرانی آستین کوتاه راه راه زرشکی همراه با ثمره هاشمی مشاور و یارهمیشگی او وارد شدند. کمی خسته بود و چشمانش را به سختی باز نگه می داشت اما احترام گذاشت تا حرف و سوالی است پرسش شود. فقط ۲۰ دقیقه وقت داشتیم اما تبدیل به ۹۰ دقیقه شد.

خبرنگاران حرفه ای هیچ وقت با شخصیت ها و چهره ها در یک ساعت و یک روز نمی توانند مصاحبه موفقی داشته باشند و همیشه جلسه اول یک جلسه معارفه است تا با شخصیت هم در حین گفتگو آشنا شوند. البته قصدم مصاحبه و گفتگو نبود با این حال در ابتدای کلام کمی از احوالات و روزگار خبرنگاری و روزنامه نگاری ام در دولت قبل و دولت فعلی سخن گفتم… همراه با چند نقد کوچک تا بتوانم واکنش آقای احمدی نژاد را در فضای کنونی کشور داشته باشم.

کسایی زاده: «جناب آقای احمدی نژاد! قطعا دوستانی که در این اتاق می نشینند هواداران و حامیان شما هستند و بیشتر هم از شما تعریف می کنند و لابلای تعریف گاهی نقطه نظراتی هم دارند. اما من روزنامه نگار هستم و همیشه منتقد شما بودم. در کشور ما طیف سیاسی به اصولگرایی، اصلاح طلبی و احمدی نژادی تقسیم می شود که نشان می دهد شخصیت و روش شما به یک خط سیاسی و جریان تبدیل شده است. شما ۸ سال تجربه ریاست جمهوری دارید و حالا که نظاره گر ریاست جمهوری حسن روحانی هستید قطعا نقاط ضعف و قوت خود را در ۸ سال دولت نهم و دهم بارها و بارها ارزیابی کرده اید و این را خوب می دانم. هرچند حضور برخی افراد مثل آقای اسفندیار رحیم مشایی یا محمدرضا رحیمی و دیگران همیشه پر از شائبه بوده اما من سخن و نظری در این مورد ندارم. حرف من در مورد نوع مدیریت شما در دولت خودتان بوده است.

جناب آقای احمدی نژاد دولت شما دولتی بدون برنامه بود چون از ابتدای کار مغز متفکر دولت یعنی سازمان برنامه و بودجه را منحل کرد و با این کار خودتان را محور و مرکز برنامه ریزی قراردادید. دولت شما یک دولت وابسته به نفت بود در حالی که توقع داشتم دولتی مبتنی بر مالیات باشد که میسر نشد و امروز با هزاران میلیارد فرار مالیاتی روبرو هستیم. برای من بعنوان روزنامه نگار اجرای طرح بزرگ مسکن مهر و هدفمندی یارانه ها قابل احترام است هرچند نقدهایی هم برآن وارد می دانم. مثلا مسکن مهر پردیس که امروز به معضلی تبدیل شده است. یعنی اصل کار درست بود اما در اجرا به درستی محقق نشد. در مورد هدفمندی یارانه ها هم همین نقدها وارد است.

جناب آقای احمدی نژاد شما دیدارهایی با آقای قالیباف و سایر شخصیت ها داشتید که برخی رسانه ای شد که توقع داشتم این تجربه را اگر قصد انتقال دارید با مشارکت تمام افرادی که مدعی مدیریت کشور هستند بیان کنید و با هم فکری برنامه جامعی داشته باشید تا واقعا به درد کشور و مردم بخورد. وقتی شما در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) با صدای بلند می گوئید با خانواده لاریجانی ها مخالفیم و به حرم پناه آوردیم بعد از دستگیری آقای طبی انتظار داشتیم اگر حرفی دارید بزنید اما سکوت کردید که جای تامل دارد.

نکته دیگر اینکه متاسفانه آنهایی که سینه چاک شما در رسانه ها بودند و عکس سلفی با شما می گرفتند امروز نیستند. من همکارانی دارم که به آنها دزدان رسانه و افکار مردم می گویم. حتی رسانه هایی که به غاز دزدان تبدیل شده است. البته همکاران درست هم داریم. می خواهم که با هر روزنامه و سایت و خبرنگاری گفتگو نکنید چون بیشتر دنبال دلالی هستند … یا قصد تخریب دارند یا تمجید که منافعی را دنبال کنند …. شما اگر هم برنامه و طرحی داشته باشید باید برای بیان آن رسانه داشته باشید تا مردم نظرات شما را گوش کنند و دیدگاه هایشان را بیان کنند.

((البته برخی صحبت های دیگر هم بود که نمی توانم بیان کنم …))

*دولت نهم و دهم با برنامه بود

محمود احمدی نژاد در پاسخ گفت: اشکال دولت نهم و دهم این بود که برنامه داشت. به اعتقاد من تحلیل ها باید دقیق باشد. در سال ۱۳۸۴ در مرحله دوم انتخابات نخستین کاندیدایی بودم که مسئولین سیاسی اروپایی بر علیه حضور من موضع گیری کردند و حمایت آنها از آقای هاشمی بود. می گفتند احمدی نژاد همان فردی است که تیرخلاص می زد … فردی است که اگر رئیس جمهور شود در خیابان ها دیوار می کشد و زن و مرد را جدا می کند!

ثمره هاشمی اجازه گرفت و در میان صحبت های احمدی نژاد گفت: در فاصله میان انتخاب آقای

و حکم تنفیض ایشان برنامه خود را ارائه دادند و شما می گوئید برنامه نداشت.

*اصولگرایان و اصلاح طلبان مخالف من بودند

احمدی نژاد ادامه داد: در فضای سیاسی امروز دنیا افرادی که با نفی دیگران خود را اثبات می کنند زیادند اما من تنها رئیس جمهور دانشگاهی ایران هستم در حالی که می گفتند احمدی نژاد بیسواد است و علمی نیست. حالا می آیند و تورم نقطه ای و نقطه به نقطه و سالانه و غیره را قاطی می کنند و به مردم گزارش می دهند. کسی هم نمی گوید درست است یا غلط … در دولت هایی مدیریت کردم که اصولگرایان و اصلاح طلبان همگی مخالف من بودند اما بدنه ملت با من موافق بود. حالا برسیم به موضوع حذف سازمان برنامه و بودجه کشور …

*سازمان برنامه جایی برای زد و بند است

آقای کسایی زاده این سازمان ضد برنامه است. اگر واقعا برنامه داشت وضع کشور این نبود. همه روسای جمهور غیر از من تابع سازمان برنامه بودند خب چه شد؟ این سازمان فقط جایی برای زد و بند است برای همین نحوه اداره کشور لنگ می زند.

* بعد از انقلاب تئوری پردازی گم شد/ ساخت ۴٫۵ میلیون مسکن مهر هماهنگی عظیم در اندیشه بود

ما برای آسیب شناسی وضع موجود باید از مبنا آغاز کنیم. در کشور ما مدیران بر اساس نگاه خود بر انسان ها مدیریت می کنند برای همین لازم است ابتدا انسانیت را بشناسند. در روزگاری شهید مفتح، شهید بهشتی و شهید مطهری به روز تحلیل و تئوریزه داشتند اما امروز چی؟ بعد از انقلاب تئوری پردازی گم شد. کسی نیست تحلیل داشته باشد چرا باید حکومت کنیم؟ چرا باید اشتغالزایی کنیم؟ و با پاسخ دادن تحلیلی به این پرسش ها ستون برنامه ریزی توسعه شکل بگیرد. بنده از بخشداری مرکزی کارم را آغاز کردم تا به یاست جمهوری رسیدم و می دانم این هماهنگ کردن ساختار دولتی چقدر کار بزرگ و سختی است. چه کسی می تواند این ساختار را طوری هماهنگ کند که مجموعه مدیریتی کشور با تمام وجود به ساخت ۴٫۵ میلیون مسکن مهر اهتمام داشته باشند. این هماهنگی عظیم در اندیشه رخ داد.

* آب نداریم حرف دروغ گوهای تنبل است

وقتی در شهرداری تهران بودم دیدم که برای ساخت یک پل یا ساخت مترو سالها وقت و زمان باید صرف شود و کوتاهترین راه ایجاد دوربرگردان ها برای بازکردن گره های ترافیکی بود و مسکن مهر هم همین برنامه را دنبال می کرد. حالا آقایان می گویند برای فلان کار و طرح آب نداریم. این دروغ های افراد تنبل و ی عرضه است. ما سرزمین قابل کشت داریم اما در آن کاج می کارند که زمین ایران را نابود کند.

*امروز کسی جرات اعتراض به مدیری را ندارد/ باید کل ایران را میان مردم تقسیم کنیم

محموداحمدی نژاد در ادامه گفت: می گوئیم انسان اشرف مخلوقات است و جایگاه ظهور و بروز الهی است و قطعا صاحب حق همراه با رشد عزت است. حالا برای رسیدن به این کمال نیازمند ثرورت طبیعی است که این ثروت دست حکومت و دولت هاست. آیا دولت ها می توانند با ۱۵ درصد منابع کار کنند؟ مردم باید قدرتمند شوند اما امروز کسی جرات اعتراض به یک مدیر را ندارد. معادن ما دست عده ای است که دارند غارت می کنند. شهید بهشتی می گفتند امیرالمومنین(ع) ثروت مسلمین را مساوی تقسیم می کردند و بعد می خوابیدند… برای همین بعد از طرح مسکن مهر طرح خانه باغ ها را مطرح کردم که روی آن مطالعه علمی شد. به نحوی که به هر ایرانی نفری ۱۰۰۰ متر زمین می دادیم. ما امروز فقط ۱۰ درصد ایران را میان مردم تقسیم کردیم در حالی که باید کل ایران تقسیم شود. این ثروت طبیعی بخشی از کرامت انسانی را شکل می دهد. امروز آیا کسی در تهران کرامت دارد؟ ما انقلاب کردیم الگو باشیم اما امروز فقط عده ای هزاران میلیارد تومان به جیب می زنند. آیا امروز مردم دولت را از خودشان می دانند؟ چرا مردم بی تفاوت شدند؟

*طرحی در زمان آیت الله هاشمی که جنگل ها را از بین برد

محمود احمدی نژاد در میان صحبت هایش گاهی به برخی نقدهایی که بیان می شد هم با مثال و خاطره پاسخ می داد. گفت: زمان ریاست جمهوری آیت الله هاشمی قانونی را تصویب کردند که دامداران را از جنگل خارج کنند در حالی که همین دادمدار حافظ و حامی جنگل بود اما این طرح موجب شد قاچقا چوب چندین برابر شود. این طرح انگلیسی نیست؟ حالا باید ۳۰۰۰ جنگلبان با این آمار شهید و مجروح فقط بخشی از جنگل ها را حمایت کنند و چقدر جنگل از دست دادیم. بنده ۴ بار در دو دولت نهم و دهم طرح بردم این قانون را اصلاح کنند اما نشد و نگذاشتند.

گفتیم چرا باید سازمان تبلیغات اسلامی ۲۰۰ میلیارد بودجه بگیرد وقتی شرح وظایف آن با ارشاد و فلان نهاد یکی است. اگر بودجه می گیرد بگوید چکار می کند از او بخواهیم. وقتی فرهنگ خراب شد یقه که را بگیریم. آقایان می گویند بودجه و پول نداریم. ما آنقدر پول داریم می توانیم کشورهای همسایه را هم آباد کنیم اما مدل بانکی ما غلط است.

*من برنامه دارم و برنامه نوشتم

احمدی نژاد می گفت: در همین اتاق کار من برنامه ریزی و برنامه های خوبی تدوین شده که اساتید به نامی آن را نوشتند و آماده ارائه به دولت و مجلس است. ما طرح داریم. می توانیم در مدت ۵ ایران را در جهان به بالاترین سطح برسانیم. اما بیگانه نمی خواهد ایران شکل بگیرد. لایحه به مجلس می فرستادیم درست موادی را حذف می کردند که کلیدی بود.

*با روحانی و خاتمی قهر نیستم و می خواهم تفاهم داشته باشیم

دوران آقای هاشمی و خاتمی رفتند شرکت ها را علم کردند و نیروهای شرکتی وارد دولت ها شدند. چون دولت را از خودشان نمی دانستند کارها خراب شد و در دولت نهم و دهم ساختار را درست کردیم. امروز باید مردم را باید بانظام همراه کنیم. قطعا با پاسبان نمی شود حجاب را درست کرد بلکه با شاخه گل و کتاب و منطق و صحبت می شود. من با آقای روحانی و خاتمی قهر نیستم بخواهم آشتی کنم می خواهم تفاهم کنم تا کشور طبق برنامه پیش برود نه اینکه مسکن مهر را بخوابانند و ۱۱ اصلاحیه برای هدفمندی رایانه ها تصویب شود و اینکه برنامه های ۵ ساله که مجموع آمال و آرزوهای دولتی ها و مجلسی هاست به اسم برنامه نوشته و مشخص هم نیست چند درصد اجرا شود.

((بخش های دیگری از صحبت های آقای احمدی نژاد را نمی توانم بنویسم و قرار شد دوباره همدیگر را ببینیم و بیشتر صحبت کنیم … اما بیان این دیدگاه ها برای من جای تامل داشت.

Share