«صفر» هایی که نرفته بر میگردند!
اگر نخواهیم «تومان» هم به سرعت به سرنوشت «ریال» دچار شود باید نقطه آغاز را در جای دیگری جستجو کنیم.
- رضا سیف پور / مدرس سوادمالی و فنون مذاکره
این روزها یکی از مهمترین مباحث پیش روی خانوادهها اقدام تازه دولت برای حذف چهار صفر از پول رایج جامعه و تبدیل «ریال» به همان «تومان» قدیمی است. چالشی که بدون آماده سازی افکار عمومی و تنها در اتاق فکر سیاستمداران شکل گرفته و ممکن است تبعات منفی آن بیش از پیش بینیهای مثبت، گریبان جامعه را بگیرد، اما واقعیت چیست؟
علی رغم توضیحات مختلف کارشناسان بانک مرکزی با محوریت مهار تورم، به عنوان یکی از پیامدهای مثبت این طرح و دیدگاه شتابزده برخی منتقدان، باید بگویم از منظر اقتصادی، واقعیت این است که این اقدام به خودی خود نه تورم زا است و نه مهار کننده تورم. تنها اتفاقی که رخ خواهد داد تبدیل یک واحد پولی به واحدی دیگر است و البته اندکی تاثیرات روانی مثبت به جهت کوچک شدن ارقام «هزینه» که آن هم به احتمال زیاد با تأثیر روانی منفی حاصل از ارقام «درآمد» خنثی میشود. لیکن در اینجا دو نکته مهمتر وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. نکته اول اینکه تجربه سایر کشورها نشان میدهد، آن دسته از کشورهایی که به جای اصلاح ساختار اقتصادی و عوامل تورم زا، دست به دامن این طرح شدند تا چند صباحی از بار روانی نرخ برابری واحد پول خود با سایر واحدها از جمله دلار بکاهند، به زودی شاهد برگشتن صفرهای حذف شده، حتی به تعداد بیشتر شدند. شکی نیست که برابری یک دلار آمریکا با ۱۲۰ هزار ریال ایران بسیار تأسف بار است اما اگر با یک تغییر اسمی، این برابری را به ۱۲ تومان تبدیل کنیم آیا چیزی از اصل ماجرا کم خواهد شد؟.
نکته مهم دوم هزینههای مادی و معنوی بسیار زیاد این کار است. آشفتگی بانکها و بنگاههای معاملاتی، فشار روانی حاکم برجامعه در جریان تغییر واحد پول، هزینههای هنگفت ناشی از جمع آوری پولهای قدیمی و چاپ و نشر پول جدید به همراه فرمها و دفاتر جدید مالی و حسابداری در سطح کشور، اختلالهای سیستمی هنگام تبدیل واحد قدیمی به واحد جدید در نظام محاسباتی و نگرانی روانی گسترده خانوادهها به جهت آسیب دیدن داراییهای نقدی و احتمالاً هجوم بخشی از جامعه برای تبدیل پول به کالا در این دوره گذار تنها بخشی از این هزینهها هستند.
با یک حساب سرانگشتی کاملاً مشخص است که تبعات منفی این طرح چه بسا بیشتر و هزینه بردارتر از دستاوردهای مثبت آن است اما با نگاهی واقعگ رایانه و از دریچه انصاف، به نظر میرسد در شرایط موجود، دولت چارهای جز انجام این طرح نداشته باشد لیکن نکته قابل تأمل، زمان و شرایط اجرای آن است. آرژانتین یکی از کشورهایی بود که بدون توجه به شرایط لازم، در دو مرحله، مجموعاً شش صفر از واحد پول ملی خود را حذف کرد اما به نتیجهای که میخواست نرسید. از طرفی دیگر ترکیه به یک باره شش صفر از پول ملی خود را در سال ۲۰۰۵ میلادی حذف کرد و به نتیجه دلخواه رسید. نکته مهم این بود که ترکیه قبل از اجرای این طرح به مهار تورم خود پرداخت. مهار تورم در ترکیه با نظارت و دستورالعملهای صندوق بینالمللی پول انجام گرفت و این کشور توانست به عنوان یک نمونه برگزیده در مهار تورم از سوی این نهاد بینالمللی معرفی شود. دادههای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول حاکی از آن است که تا کنون دست کم پنجاه کشور جهان اقدام به حذف صفر از پول ملی خود کردهاند که در برخی از این کشورها برای تکمیل چرخه روانی، نسبت به تغییر نام واحد پول نیز اقدام شده است اما همانطور که گفتیم تنها آنهایی به نتیجه مطلوب دست یافتند که به اینگونه طرحها بصورت یک پروژه چند بعدی نگاه کردند و به دست آوردهای کوتاه مدت عمدتاً سیاسی بسنده نکردند. لذا به نظر میرسد اگر نخواهیم «تومان» هم به سرعت به سرنوشت «ریال» دچار شود باید نقطه آغاز را در جای دیگری جستجو کنیم. مبارزه با فساد بانکی و فسادهای اداری، تغییر نظام بانکی تورم زا و دلال منش، اصلاح زیرساختهای اقتصادی به نفع تولید، ثبات در سیاستهای اقتصاد کلان، حذف رانت خواری و ویژه خواریهای سیاسی، شفاف سازی اقتصادی و بخصوص شفافیت در بورس، بهبود روابط سیاسی با دنیا و در نهایت تغییر رویه مردم از سرمایه گذاریهای مخرب در بازارهایی همچون ارز و سکه به سمت سرمایه گذاری در بازارهای مولد همچون بازار بورس میتواند نقطه آغاز خوبی باشد. در غیر اینصورت هیچ بعید نیست که صفرهای حذف شده به تعداد بیشتری بازتولید شوند، همانگونه که در اقتصاد ما هر روز آقازادهها، آقادامادها و نوه آقاها باز تولید میشوند و اگر تنها به همین یک نکته به درستی بیاندیشیم شاید نیازی نباشد که «ریال» مان بشود «تومان». صفرها خودشان میروند.
دیدگاه