صادق خرازی در تحلیل وقایع اخیر:

از این مردم نترسید به دادشان برسید | بحران ناکارآمدی در دولت یک بحران جدی است

در شرایط کنونی، از نگاه من لازم است، یک آسیب‌شناسی صورت گیرد که وضعیت در جامعه‌ چگونه است. نمی‌توانیم هروقت که فردی حرف یا اعتراضی دارد آن را به خارجی‌ها منتسب کنیم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از وقایع‌اتفاقیه، نحوه برخورد با مردمی که این روزها برای بیان اعتراض‌ها‌یشان به خیابان‌ها آمده‌اند، موضوعی است که بسیاری برای آن پاسخ‌های مختلفی دارند. در این میان صادق خرازی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان تاکید دارد، اولین قدمی که در شرایط کنونی باید برداشته شود انجام یک آسیب‌‌شناسی از شرایط کنونی است. او بر این باور است که باید در مورد اعتراضات کنونی یک تقسیم‌بندی هم صورت بگیرد و در نهایت اینکه مردم معترض به دنبال تحول اجتماعی هستند.
***
نگاهتان به شرایط این روزهای کشور و ناآرامی‌های اخیر چیست؟ فکر می‌کنید اولین قدمی که باید برای حل این شرایط برداشته شود چیست؟

در شرایط کنونی، از نگاه من لازم است، یک آسیب‌شناسی صورت گیرد که وضعیت در جامعه‌ چگونه است. نمی‌توانیم هروقت که فردی حرف یا اعتراضی دارد آن را به خارجی‌ها منتسب کنیم. اگرچه خارجی‌ها در نهایت مخالفت با استقلال ملت ایران قرار دارند و از هر حادثه‌ای در ایران سوءاستفاده می‌کنند اما بدون شک پیوند اعتراضات قانونی و مدنی با خارج از کشور یک خطای استراتژیک است. جنس آشوب را باید از اعتراضات مردمی جدا بدانیم. قانون اساسی به مردم ایران حق داده اعتراض‌شان را به اضلاع مختلف نظام داشته باشند. این دست اعتراضات هم پیشرفت اخلاق جمعی و باور و همکاری مشترک میان نحله‌های فکری را در پی خواهد داشت. از نگاه من اینکه ما از وضعیت موجود کشورمان آسیب‌شناسی نداریم و نمی‌دانیم در جامعه چه می‌گذرد و مردم چه دغدغه‌هایی دارند بزرگ‌ترین مؤلفه اشتباهی است که در کشور وجود دارد. همه بخش‌های حاکمیت باید دست به دست هم دهند و از خاستگاه مردم، نیازهای جامعه و مشکلات شناخت بهتری پیدا بکنند.

این آسیب‌شناسی چگونه می‌تواند در مورد اعتراضات روزهای اخیر به کار آید؟

ما نیاز داریم که این اعتراضات را تقسیم‌بندی کنیم تا ببینیم جایگاه این اعتراضات و خواسته‌های مردم در شرایط کنونی، چیست؟ بدون شک همه ما به نظام اعتقاد داریم و پای آن می‌ایستیم و معتقدیم که اگر همین حالا رفراندومی در کشور برگزار شود حداقل ۸۰ درصد مردم به همین حاکمیت و نظام سیاسی رای می‌دهند. مردم نمی‌خواهند آلتراناتیو شرایط فعلی کشور «استبداد، خشونت و جنگ‌های داخلی» باشد. مردم به دنبال انقلاب نیستند بلکه به دنبال تحول هستند.

چه نوع تحولی را دنبال می‌کنند؟

از نگاه من این تصور که مردم به دنبال انقلاب هستند یک اشتباه استراتژیک است زیرا مردم ما به دنبال تحول اجتماعی هستند. تحولی که در آن اعتماد از دست رفته مردم به قوای سه‌گانه و صداوسیما بازخوانی و جلب شود. بگذارید شفاف بگویم؛ مخاطب اعتراض مردم تنها دولت نیست. مخاطب اعتراض‌ها تمام ارکان نظام ما در قوای سه گانه، صداوسیما و سایر بخش‌های جدی کشور است که مردم با آنها مواجهه دارند. گویی هر روز صبح که ازخواب بیدار می‌شویم هر دستگاهی یک بخشنامه صادر می‌کند و از مردم فاصله می‌گیرد. از این مردم نترسید، به داد مردم برسید. این مردم در دفاع مقدس، دوران سازندگی و سایر روزهای سخت و دشوار در کنار نظام بودند. چه شده که مردم این‌گونه ناراحت هستند؟ اگر مطبوعات و رسانه‌ملی در بیان واقعیت‌های جامعه جلوی حق اظهارنظر مردم و آزادی بیان آنها را بگیرند بی‌شک به جای حل مشکل به آن اضافه کرده‌اند. کاری کنیم که مردم به جای روی آوردن به رسانه‌های بیگانه به رسانه ملی روی بیاورند. یادمان نرود که مردم ماندگارترین سرمایه تاریخ ایران هستند. بیایید چشم‌هایمان را باز کنیم و ببینیم چه اتفاقی افتاده که از اردیبهشت‌ماه که نزدیک به ۴۰ میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند و به حاکمیت و نظام رای دادند و از‌سوی‌دیگر، ۲۴ میلیون رای به رییس‌جمهور منتخب دادند حالا بعد از شش ماه برای بیان اعتراض‌هایشان به خیابان‌ها آمده‌اند؟

پاسخ خودتان به این سوال چیست؟ فکر می‌کنید چه اتفاقی افتاده است؟

معتقدم که با یک دولت کارآمد روبه‌رو نیستیم و بحران ناکارآمدی در دولت یک بحران جدی است. اینکه در زمان زلزله مردم به شخصیت‌های شناخته شده پول می‌دهند نشان می‌دهد که اعتمادشان به دست‌اندرکاران نظام را از دست داده‌اند. ازدست‌دادن اعتماد مردم بزرگ‌ترین زنگ خطر برای حاکمیت است و اگر این اعتماد بازسازی نشود نظام و دولت با چالش‌های جدی روبه‌رو خواهند شد. بدون شک اگر امید را از هر جامعه‌ای بگیرید دیگر این جامعه چیزی برای گفتن و شنیدن ندارد. میزان امید در جامعه ما بسیار پایین است و کسی نمی‌تواند این موضوع را قبول نداشته باشد. حیات و نشاط سیاسی هم این روزها در کشور ما دیده نمی‌شود. گویی ما در حال توسعه فرهنگ غم و غصه هستیم. حتی مطبوعات ما هم به این شرایط دچار شده‌اند. این روزها نه در مطبوعات و نه دولت پمپاژ نشاط و شادابی را نمی‌بینیم. انگیزه‌ها کاهش پیدا کرده است و در شرایطی که همه باید کار کنند و مشکلات اقتصادی با ایجاد شغل حل شود همه از بین رفته است و کسی نیست که به اینها رسیدگی کند. وقتی امید و نشاط را از دست می‌دهیم آن ملت هیچ نشانه‌ای از موفقیت را نخواهد داشت. چرا احزاب ما مورد مشورت قرار نمی‌گیرند؟ احزاب در کشور ما همواره غریب بوده‌اند.
چگونه می‌توان این غربت احزاب را تعریف کرد؟ برداشت من این است که احزاب شاهد نابودی خودشان هستند زیرا مورد توجه قرار نمی‌گیرند. احزاب به‌عنوان یک رکن قدرتمند مورد توجه قرار نمی‌گیرند. و به‌عنوان یک شیء لوکس دیده شده‌اند درحالی‌که می‌توانند تجلی قدرت ملی باشند و باید مورد مشورت قرار بگیرند.

بهترین برخورد با اعتراض‌های روزهای اخیر چیست؟

بدون شک نمی‌توانیم با این تظاهرات‌ رفتار خشن داشته باشیم. این تظاهرات نمادی از اعتراضات مردم است. بی‌شک ما باید به خشونت نه و به مطالبات مردم آری بگوییم. گاندی در حاکمیت متبلور هند به مردم اعلام کرد که به مطالبات مردم خوش‌آمد، به آزادی مردم آری و به خشونت نه می‌گوییم. دولت باید سعی کند تا از نظرات نخبگان استفاده کند. نخبگان جامعه هم مطبوعات و احزاب هستند. باید با مردم صادقانه صحبت کرد. اگر امروز به مردم گفته شود پوزش می‌خواهیم بهتر از این است که بعدا گفته شود صدای اعتراض‌شان شنیده شده است. مردم همچنین باید به یاد داشته باشند که خارجی‌ها در حال سوءاستفاده هستند باید هوشیار باشند و نگذارند راه اعتراضات مدنی بسته شود. آنهایی که دنبال خشونت هستند روی کاخ عاج‌شان نشسته‌اند و حسی نسبت به واقعیت‌های جامعه ندارند. و آنها به دنبال فروپاشی اعتماد هستند. درحالی‌که نه ایران را می‌شناسند و نه میزان قدرت مردم ایران را می‌دانند. اگر لازم باشد مردم به خیابان‌ها می‌آیند و حاضر نیستند نسبت به نظام از خودشان تردید نشان دهند. در روزهای آینده خواهیم دید میلیون‌ها مردم به خیابان‌ها خواهند آمد و نمادی از وحدت را نشان خواهند داد. باید بدانیم که وحدت با انتقاد و هیچ تناقضی ندارد.

Share