تئاتر تجاری؛ آرزویی محال و نابجا
نسبت عمومی تئاتر شهر ما به پایتخت مانند نسبت دبیرستان به دانشگاه است. ما نباید سودای نزدیک شدن به سطح آن را در سر بپرورانیم بلکه باید بکوشیم اقتضاهای خود را درک کرده و در مسیر آن حرکت کنیم.
پیشنهاد ما برای رشد و پویای واقعی و هنری تئاتر شهرمان آنست که با ایجاد فضای مطلوب، تعداد افراد فعال در این عرصه را به حداکثر ظرفیت و تقاضا برساند. به جای آنکه پنجاه نفر به نوبت در برهه هایی از سال کارهایی را با دنگ و فنگ فراوان اجرا کنند، دوهزار نفر به صورت مستمر، همه روزه به نوبت در نقاط مختلف شهر مشغول اجراهای کوچک و تجربی باشند. البته آنچه الان انجام می شود می تواند کماکان ادامه یابد، اما در پس زمینه ی آن، باید یک جمعیت فراگیر مشغول تمرین و تجربه باشند. به گونه ای که افراد علاقمند بتوانند هر روز در جایی از شهر به تماشای نمایشهایی بنشینند. تئاتر فعلی طپش ندارد. به هر حال تئاتر فعلی شهر ما هر چند به لحاظ کیفیت حرفه ای نیست، اما آرزوها و چشم اندازهای حرفه ای را برای خود ترسیم می کند، و این آفت است. درگیری تمام وقت هنرمندان این عرصه با مسائل مالی، دکورهای گران، قراردادهای کذایی، دغدغهی استقبال تماشاگر و فروش بلیط … همگی اینها موانع جدی و اساسی در راه پویایی هنر نمایش در محیط ما هستند.
این آرزوی ناشایستی است که بخواهیم اینجا تئاتر پولساز داشته باشیم. این آرزو لااقل برای پنجاه سال آینده محال ممکن است. اگر هم پول خردی رد و بدل شود، نصیب طیف کوچکی میگردد، و همین، خود چالش های تازه ای به وجود می آورد. به گونه ای که اگر همان پولهای خرد هم نباشند اوضاع خیلی بهتر خواهد بود.
شرایط فرهنگی و اقتصادی رشت اجازه نمی دهد پدیده هایی نظیر تئاتر تجاری در این اقلیم پا بگیرند و برای افرادی که دغدغه ی هنر داشته باشند اساسا لزومی هم ندارد که تئاتر این شهر پولساز باشد. تئاتر پولساز پای دلال ها را باز و دستشان را دراز خواهد کرد.
نسبت عمومی تئاتر شهر ما به پایتخت مانند نسبت دبیرستان به دانشگاه است. ما نباید سودای نزدیک شدن به سطح آن را در سر بپرورانیم بلکه باید بکوشیم اقتضاهای خود را درک کرده و در مسیر آن حرکت کنیم.
در این میان اصلح ترین رویکرد ایجاد فضای فراگیر برای فعالیت هنرجویی است. نقش نهادهای فرهنگی مرتبط بسیار به سزاست. در سالهای اخیر معاونت هنری اداره ی کل فرهنگ ارشاد اسلامی استان گیلان رویهی نادرستی را به کار گرفته، و فیلترینگ نابجایی را برای نمایشهایی که در شهر میتوانند به روی صحنه بروند ایجاد کرده. به گونه ای که هر برپاکنندهی نمایش، برای اخذ پروانهی فعالیت، باید مانند توپی در زمین سنگلاخ کاغذبازیهای اداری جست و خیز کند، و از پله های ادارات مربوطه بالا و پایین برود، تا سر انجام بعد از مدتها جهد و کوشش بتواند نمایشی را برای چند شب روی صحنه ببرد. اشتباه محرز کارشناسان واحد نمایش استان آنست که تکلیف و وظیفه ی خود را گم کردهاند، و به جای آنکه بر محتوای متون و رعایت شئون نمایشها نظارت نمایند، کیفیت آنها را میپایند. ارشاد نسبت به کیفیت آثار تولید شدهی فرهنگی هیچ مسئولیتی ندارد. وظیفهی ارشاد در وهلهی اول نظارت بر حفظ شئون و سپس ایجاد زیرساختهایی برای توسعهی جنبههای فرهنگی هنر میباشد.
در همین راستا پیشنهاد می شود واحد نمایش ارشاد با برپایی کارگاههای مستمر و رایگان یا ارزان برای همگان، در زمینه هایی نظیر گریم، طراحی صحنه، و کارگردانی، به خودکفایی هنرجویان مدد برساند. تعداد گروههای تئاتری را به حداکثر ظرفیت و تقاضا افزایش دهد، فیلترینگ های کیفی را حذف نماید، و درهای پلاتوهای کوچک خود را برای اجراهای هنرجویی باز بگذارد.
جشنواره هایی نظیر ایده تا بداهه خوبند، اما بیشتر از آنکه واقعیت باشند، خاطره اند. ایده تا بداهه ی واقعی آنست که هر روز پا شود.
البته همه ی اینها در صورتی قابل درک خواهد بود که رسالت هنر که پالایش فردی و فرهنگسازی اجتماعی است درک گردد. به مسئولان مربوطه توصیه می گردد که رویه های نابجایی را که آرزوهای محال و مخربی نظیر تئاتر تجاری و فراتر از آن، هنر تجاری را در سر می پرواند و اشاعه می دهد بشناسند و اصلاح یا طرد نمایند.
امروزه برخی افراد مسئول یا فعال در عرصهی نمایش هنوز گمان میکنند که باید روزی برسد که تئاتر این شهر به تمکن مالی دست یابد و پولساز شود. این تصور غلط را دارند که رشد اقتصادی میتواند سطح هنر شهر را بالا ببرد. تصور این افراد از تعالی فرهنگی و هنری برپایی کنسرتها و نمایشهای بزرگی است که صدایش گوش فلک را کر کند. نظیر همان رویهی بیماری که در عرصهی ورزش نیز گریبانگیرمان شده است، و میلیاردها تومان پول صرف باشگاههایی میگردد که در نهایت در عرصههای بین المللی دستاوردی ندارند، و به لحاظ اخلاقی و فرهنگی دچار مشکلات بسیاری هستند. پولهای کلان خرج ستارههای کاغذی و تبلیغاتی می گردد، در حالیکه در کوچه پسکوچهها و روستاها کودکانی هستند که شاید هنوز در حسرت یک توپ یا کفش ورزشی میسوزند. همین ماجرا در عرصهی هنر نیز تعمیم مییابد. اجراهای بزرگ و پرخرج به جایی نمیرسند و فقط نیرو و سرمایه را تلف میکنند، و پولها توی جیب عدهی معدودی می رود در حالیکه هنرجویان اغلب از داشتن امکانات حداقلی محرومند.
به طور جدی لازم است که معاونت هنری ارشاد و سایر نهادهای مرتبط در این زمینه اقدام نمایند. از یک سو برای توسعهی هنر هنرجویی فرهنگسازی نمایند، و از سوی دیگر به لحاظ اداری و قانونی وارد عمل گردند.
تئاتر تجاری به هر حال رویهی خود را دنبال خواهد کرد. اما ارشاد نباید آلودهی آن گردد.
وحید شعبانی
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه