کاش واژه «باید»در فرهنگ لغات فارسی وجود نداشت !

قبل از آغاز، اجازه دهید یکی از آموزه های معلم مدیریت استراتژی، جناب دکتر لشکر بلوکی، را با هم مرور کنیم:

« چگونه مغزمان ما را فریب می دهد؟ یا بهتر است بگوییم چگونه دیگران مغز ما را فریب می دهند؟

تبلیغات تلویزیونی را نگاه می کنید. تبلیغ مایع دستشویی، ماکارونی، تن ماهی و یا یک اپلیکیشن موبایل است. خانواده ای را نشان می دهد یک پسر و یک دختر به همراه پدر و مادر. حالا به مختصات دقت کنید: تمام اعضای خانواده پنج ویژگی دارند: زیبا، خوش اندام، خوش پوش، خندان و با انرژی. خانه ای که در تبلیغ نشان می دهند روشن، زیبا، با طراحی مدرن و بزرگ. این ها هیچ ربطی به کیفیت و ارزندگی محصول ندارد. اما ذهن ما فریب می خورد. یک ارتباط بی مورد بین خوشحالی، خوش تیپی و خوش پوشی اعضای خانواده خیالی با کیفیت تن ماهی یا اپلیکیشن موبایل به ذهن ما تزریق می شود. همزمانی و هم مکانی این مولفه ها (خانه بزرگ و شیک و خانواده زیبا و آرمانی) با نشان دادن مایع دستشویی یا ماکارونی باعث می شود که یک «ارتباط توهمی» شکل بگیرد.

چرا؟ مغز ما ماشین ارتباط دهنده است. دوست دارد اشیا، موضوعات و … را به هم ربط دهد و از آن داستان و روایت بسازد. بگذارید مثال دیگری بزنم:

به یک سایت خرید لباس مراجعه می کنید. لباسی را می بینید که یک مدل یا مانکن پوشیده است. لبخند، زیبایی، اندام برازنده مدل، باعث می شود که شما خرید کنید. اما آیا می دانید چه چیزی را دارید می خرید؟ مطمئنا شما لباس را نمی خرید بلکه دارید یک حس خوب خوش پوشی و برازندگی را می خرید. لباس را با پیک تحویل می گیرد. آن را می پوشید روبروی آیینه می روید و آن جاست که می فهمید. لباس آن قدرها که فکر می کردید زیبا نبود. به همین خاطر است که لباس هایی که بر تن یک مدل پوشانده می شود فروش بیشتری دارند تا لباس هایی که صرفا به تنهایی نشان داده می شوند. جالب اینجاست که ما بارها و بارها فریب می خوریم.

اگر این توهم ارتباطی فقط در حد خرید لباس باشد، اشکالی ندارد. اما مشکل آنجا پیدا می شود که یک خانواده تمام پول خود را در یک موسسه مالی سپرده گذاری می کند به خاطر ارتباط توهمی شیک بودن شعب یا برخورد مناسب رییس شعبه یا شیک بودن کاتالوگ ها یا عظمت ساختمان موسسه!

یا یک شرکت نیمی از منابع خود را بر روی یک پروژه سرمایه گذاری می کند به خاطر آبی بودن چشم پیشنهاددهندگان (کنایه از خارجی بودن) و به خاطر حرفه ای بودن اسلایدهای پاورپوینت و گزارشهای مربوطه.

بارها در جلسات دیده ام که تعامل و ارایه حرفه ای، گزارش هایی که به صورت رنگی با کیفیت چاپ شده اند جایگزین کیفیت خود تصمیم (مثلا سرمایه گذاری در یک پروژه) شده اند. این توهم ارتباطی بسیار خطرناک است. سرنوشت یک خانواده، یک سازمان و یا یک کشور ممکن است به خاطر همین مساله به خطر بیفتد. چه می توان کرد؟

تنها راه چاره اش ورزش تفکیک ذهنی است. به عضلات برجسته ورزشکاران نگاه کنید. آن ها روز اول که اینگونه نبودند. با ورزش عضلات تقویت می شوند.

ذهن نیز ورزش هایی دارد. تکرار و تمرین یک موضوع برای یک مدت خاص می تواند یک عضله ذهنی را در شما تقویت کند. برای مقابله با توهم ارتباطی باید با تفکیک ذهنی، ذهن خود ورزش داد و ورزیده کرد. چگونه؟

تا مدتی وقتی می خواهیم در مورد پدیده ها/پیشنهادها/گزینه ها تصمیم گیری کنیم یک سوال کوتاه را از خود بپرسیم:

خود آن پدیده/پیشنهاد/گزینه ها فارغ از چیزهایی که به آن چسبیده اند چقدر می ارزد؟

اگر همین پیشنهاد را فرد دیگری به شیوه ای دیگری معرفی می کرد من انتخابش می کردم.

بگذارید چند مثال بزنم:

اگر همین پیشنهاد سرمایه گذاری یا سپرده گذاری را یک جوان ۲۰ ساله با شلوار خانگی معرفی می کرد بازهم آن را می پذیرفتم.
اگر همین ماکارونی را یک فرد زشت و غمگین معرفی می کرد، باز هم می خریدم؟
دست تان را روی صورت و سر مانکن بگذارید تا لبخندش را نبینید، باز هم آن لباس زیباست؟ »
حال اجازه دهید با الهام از تحلیل بالا ، نگاهی داشته باشیم به سخنرانی سه نامزد نشستن بر کرسی شارمندی بلدیه شهر جانمان رشت در اولین روز بررسی نامزدها در شورای اسلامی شهر رشت .

اگر با استفاده از امکانات نرم افزار word یکبار واژه « باید » را در متن سخنرانی هر سه نامزد از پنج نامزد شهرداری رشت جستجو نماییم با یک شگفتی روبرو می شویم و آن شگفتی چیزی نیست جزء تکرار زیاد این واژه در متن سخنرانی این عزیزان .

پرسمان نگارنده از دوستان نماینده در پارلمان محلی شهر رشت این است :

آیا  به راستی شما از این عزیزان برنامه کاری در قالب یک نقشه راه مدون درخواست نموده اید و یا اینکه از آنها خواسته اید که تریبون و فرصت داشته باشند که فقط از « باید » ها در این شهر محروم از تحصیل ! بگویند و چنان این واژه « باید » را تکرار نمایند که آرزوی این را کنیم که کاش واژه «باید» در فرهنگ لغات فارسی وجود نداشت !

دوستان نماینده در پارلمان محلی شهر جانمان رشت ؛

مگر نمیدانید، برنامه کاری، مختصات و الزامات مشخصی دارد و امروز با یک جستجوی ساده در دنیای نت به راحتی می توانید ، مشخصات و ویژگی ها و الزامات و مختصات و چارچوب یک برنامه کاری در قالب یک نقشه راه مدون را بیابید !

کدامیک از این عزیزانی که شما به انها تریبون دادید برای بیان برنامه های خویش برای شهر بحران زده رشت ، به معنای علمی از « برنامه » های خویش برای اداره این شهر سخن گفتند ؟

عزیزان شورا که مردمان این شهر در پنجمین دوره از عمر شوراهای اسلامی به شما برای یک عملکرد متفاوت رای دادند و امید بستند ! بهتر نبود به جای بایدها از این عزیزان می خواستید که نیاز امروز شهر جانمان رشت ، چگونه « باید » ها ست و به جای تکرار واژه « باید » از چگونه باید برای این شهر سخن بگویند ؟

عزیزان نماینده در شورای اسلامی شهر رشت، کدامیک از این عزیزان برای سرفصل هایی همچون سرفصل های زیر که از الزامات اصلی اداره شهر بحران زده ای همچون شهر رشت است برنامه به معنای علمی آن ارایه داده است که امروز نامزد نشستن بر صندلی شارمندی شهر ما است ؟

چشم انداز و راهبردهای کلان برنامه
سند چشم انداز توسعه شهر رشت
اهداف، راهبردها، سیاستها و برنامه های اقدام عملیاتی
اکنون کجا هستیم؟
به کجا می خواهیم برویم؟
چگونه به آنجا می خواهیم برسیم؟
سیاستها و راهبردهای اصلاح، ارتقاء و بهبود نظام ساختاری شهرداری
سیاستها و راهبردهای توسعه متوازن، پایدار و همه جانبه شهر
سیاستها و راهبردهای توسعه سرمایه گذاری بخش خصوصی در سطح شهر
چالشها و معضلات اصلی مدیریت شهری رشت
سیاستها و راهبردهای بهبود نظام مدیریتی شهر رشت
سیاستها و راهبردهای افزایش تعاملات بین بخشی جهت استقرار نظام مدیریت یکپارچه شهری
چالشهای پیش روی نظام مدیریتی محله محور و سیاستها و راهبردهای محله محوری به عنوان پایه توسعه و مدیریت شهری
سیاستها و راهبردهای ایجاد و توسعه شهر الکترونیک
سیاستها و راهبردها برای مدیریت بحران و استقرار الگوی امنیت پایدار در شهر
سیاستها و راهبردهای الگوی توزیع فضاهای شهری
سیاستها و راهبردها برای بافت فرسوده
سیاستها و راهبردها برای بافت تاریخی
سیاستها و راهبردها برای حاشیه نشینی
سیاستها و راهبردها برای اصناف و کاربریها
سیاستها و راهبردها برای ساماندهی مبادی ورودی شهر
سیاستها و راهبردهای نجات رودخانه های زرجوب و گوهررود
سیاستها و راهبردهای حمل و نقل و ترافیک شهری
مشکلات عمده شبکه معابر شهر رشت
سیاستها و راهبردهای سیستم حمل و نقل همگانی
سیاستها و راهبردهای احداث و توسعه پارکینگ های عمومی
سیاستها و راهبردهای محیط زیست، فضای سبز و خدمات شهری
راهکارها و راهبردهای عملیاتی در خصوص توسعه پارکها و فضاهای سبز شهر رشت
سیاستها و راهبردهای جمع آوری و دفع آبهای سطحی فصلی و ساماندهی آبهای سطحی دائمی
سیاستها و راهبردهای آرمستانها و گورستانها
راهبردها و سیاستهای توسعه گردشگری در شهر رشت
سیاستها و راهبردهای گردشگری تفریحی، فراغتی، ورزشی و اکوتوریسم
سیاستها و راهبردهای ساماندهی و زیباسازی منظر شهری
سیاستها و برنامه های توسعه فرهنگی، اجتماعی شهر رشت
سیاستها و راهبردهای اشتغال و رونق اقتصادی و برنامه راهبردی توسعه اقتصادی شهر رشت
تهدیدهای اصلی پیش روی مالیه شهرداری رشت
فرصتهای اصلی پیش روی مالیه شهرداری رشت
و صدها آیتم مهم دیگر
و در نهایت طرح ویژه و اختصاصی آنها برای شهر جانمان رشت !؟؟

دوستان نماینده شورای اسلامی  شهر جانمان رشت ؛

شهر رشت امروزچنان پیچیده و تودرتو شده است که مشکلات آن همچون تولید انبوه زباله ، دفن زباله های تولیدی ، ترافیک و حمل و نقل عمومی ، توسعه معابر و آسفالت ، فرسودگی محله های قدیمی ، فضای سبز ، بهداشت ، مسایل فرهنگی و زیر ساختهای آن و حتی مشکل جدیدالخلقی همچون آلودگی هوا در کنار مشکلات ساختاری همچون قدیمی بودن قوانین شهرداری – نبود هماهنگی بین دستگاههای اجرایی با شهرداری – عدم ضمانت اجرایی جهت اجرای کامل قوانین – نداشتن جایگاه و منزلت عمومی شهرداری و شهرداران بر خلاف کشورهای پیشرفته – عدم اعمال مدیریت واحد شهری – فقدان فرهنگ عمومی در شناختن شهرداری به عنوان یک سازمان محلی منتخب مردم و عدم هماهنگی با شهرداری– مشکلات مالی شهرداری ناشی از تصمیمات دولت در خصوص استقلال شهرداریها – کمبود کمکهای مالی دولت به شهرداری– حذف پاره ای از عوارض شهرداریها در قانون تجمیع و بسیاری از مشکلات اساسی دیگر، چنان شهر رشت را احاطه نموده اند که شهروندان فهیم و مهربان این شهر و حتی مسئولان شهری و استانی را خسته و کلافه و سر درگم نموده است .

و در این شرایط کلید این بلدیه بدون هرگونه تصمیم تعجیلی و شتابزدگی احساسی، باید به دست شارمندی سپرده شود  که علاوه بر تخصص و تجربه شهردار بودن ، آگاهی در حد تدریس در علوم مدیریت راهبردی، خوشفکری و جسارت، سرعت عمل در تصمیم سازی و تصمیم گیری ، روحیه کار جمعی و جسارت در بکارگیری مدیران بومی جوان و برخورد قاطع با سهل انگاران و تن پروران و … را داشته باشد و شرط اول انتخاب و گزینش یک شهردار خوب ، دارا بودن یک برنامه راهبردی در قالب یک نقشه راه مدون برای تک تک حوزه هایی که در بالا بدان اشاره گردید، می باشد.

کیوان بهمنش

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.