محمدرضا برجی

هزینه‌های سنگین حفاظت (یاد بود عروج عاشقانه دو جنگلبان آستارا)

عرصه حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست کشور عمدتأ بر عهده دو سازمان دولتی یعنی محیط زیست و سازمان جنگلها و مراتع می باشد که هر دو این سازمان به لحاظ امکانات و تجهیزات فنی و نیز امکانات رفاهی برای کارکنان و خصوصاً نیروهای از خود گذشته یگان های حفاظت در پائین ترین سطح ممکن قرار دارند.

شاید اولین موضوعی که از عنوان (هزینه های سنگینی حفاظت ) به ذهن متبادر می شود، هزینه های حفاظت از شخصیت های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی دنیاست. اگر گمان میکنید که منظورم از هزینه های سنگین حفاظت شامل:

-هزینه های چندین میلیون دلاری حفاظت از ترامپ و خانواده اش

– هزینه های چندین میلیون دلاری سفرهای تفریحی پادشاه عربستان

– و هزاران هزینه حفاظتی و امنیتی دیگر در سرتاسر دنیا

و یا هزینه های گزاف حفاظت از بسیاری از دولتمردان که با پول مردم به حیف و میل می پردازند، نیست.

منظور هزینه های سنگینی حفاظت از انفال ، منابع طبیعی و محیط زیست می باشد که پایه و اساس بقاء کلیه زیستمندان و خصوصاً انسان بر روی زمینی می باشد.

در حالیکه منبع تامین هزینه های حفاظت از شخصیت های سیاسی و اقتصادی از منابع و ذخایر طبیعی خصوصاً نفت و گاز و معادن می باشد .و چقدر بی بهره اند کسانی که در حفاظت از منابع طبیعی اعم از جنگل، مرتع، رودخانه، با حداقل امکانات و مزایا و فقط با اخلاص و اعتقاد به جانفشانی مشغول می باشند. روزگار عجیبی است؛ بستر حیات و بقاء و رفاه انسان شامل آب، هوا و خاک می باشد و تا زمانیکه این سه عنصر حیات حفاظت و مهیا نگردد نه تنها ثروت تولید نخواهد شد بلکه تولید ثروت هم نفعی و لذتی نخواهد داشت.

عرصه حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست کشور عمدتأ بر عهده دو سازمان دولتی یعنی محیط زیست و سازمان جنگلها و مراتع می باشد که هر دو این سازمان به لحاظ امکانات و تجهیزات فنی و نیز امکانات رفاهی برای کارکنان و خصوصاً نیروهای از خود گذشته یگان های حفاظت در پائین ترین سطح ممکن قرار دارند و حتی قابل مقایسه با نیروهای خدماتی بسیاری از سازمان ها و نهادهای دولتی که در زیر کولر و امکانات رفاهی بالا مشغول بکارند قابل مقایسه نمی باشد.

-صحبت از محیط بانی است که برای حفظ حیات وحش و اکوسیستم جانشان را در مقابل گلوله متخلفین شکار و صید قرار می دهد.

-صحبت از جنگلبانانی است که با حداقل مزایای حقوقی به جنگ با متجاوزین به منابع طبیعی و متصرفین اراضی ملی می رود، در بدترین شرایط آب و هوایی و در سخت ترین گذرها باید بگذرد  تا منابع طبیعی حفظ شود، تا بقاء و آسایش نسل حاضر و نسل های آتی فراهم گردد آری جنگلبان در آتش می سوزد تا جنگل نسوزد، جنگلبان به دره سقوط میکند تا قاچاقچیان چوب صعود نکنند، جنگلبان با مزایای اندک خود شرمنده خانواده اش میگردد تا شرمنده نسل آتی نشود.

متاسفانه همه ساله شاهد وقوع حوادث و اتفاقات متعددی برای محیط بانان شجاع و جنگلبانان فداکار در سراسر کشور هستیم از شهادت این حافظان طبیعت به دست متخلفین تا سقوط و تصادف و قطع عضو و …

یادمان باشد تجلیل از جنگلبانان و محیط بانان فقط به مراسم تشییع و تدفین آنان ختم نگردد و پس از تدفین باید غیرت سازمانی خصوصا مدیران ارشد سازمانها برانگیخته شود و به خود آیند که چه مسئولیت بزرگی را در قبال این حافظان بی منت طبیعت بر عهده دارند.

-دیگر مرثیه برای حافظان طبیبعت کافیست

-باید شرمنده شوی وقتی فیش حقوقی جنگلبانان را نگاه کنی

-ای کاش می شد فقط یک هزارم هزینه تفریحات برخی مقامات و سازمانها صرف توجه به این حافظان و پاسداران طبیعت میگردید.

-یادمان باشد طبیعت انتقام خودش را میگیرد اگرچه ممکن است دیر گیر باشد

به روح دو شهید جنگلبان آستارا شهیدان «شهروز شریفیان و جلیل فرازی مقدم» درود میفرستیم و برایشان از درگاه خداوند متعال علو درجات و برای بازماندگان صبر و شکیبایی، برای همکاران تداوم وفاداری و برای مدیران ارشد بصیرت و بیداری آرزومندم.

محمدرضا برجی، کارشناس، محیط‌بان محیط زیست گیلان

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share