مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان چگونه از اعتدال به انفعال رسید
همانگونه که طی سالهای اخیر شاهد رکود شدید در اقتصاد ایران بودهایم به نظر میرسد در حوزه فرهنگی نیز شاهد بی رونقی و رکود هستیم. رکودی که تا اندازه زیادی به عملکرد متولی دستگاه فرهنگی استان بر میگردد تا شاهد رجحان انفعال به جای اعتدال باشیم.

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا «گیلان استان اولین ها است» این جمله را از زبان مسئولان و چهرهای سیاسی فرهنگی کشوری استانی به کرات شنیدهایم. استانی که اولین کتابخانه ملی در آن احداث شد. تئاتر ایران از اینجا پا گرفت. موسیقی آن همواره در سطح کشور برند بوده است. هنرمندان شعرا٬ فرهیختگان و مفاخر آن همواره حرفی برای گفتن داشتهاند و قشر روشنفکر این استان در برهههای مختلف تاریخی در تصمیم سازیها و تصمیم گیریها نقش اول را برعهده داشتهاند. اولین جمهوری در اینجا شکل گرفت و میرزا کوچک جنگلی پرچم آزادی خواهی را از همین استان بلند کرد. اما چه بر سر مزیتهای نسبی گیلان خصوصا در حوزه فرهنگی آمده است؟! آیا مسئولان فرهنگی کشور و استان توانستهاند این مزیتهای نسبی را تبدیل به یک برند کنند یا بقول ظریفی آن مزیتها خود آنها تبدیل به مسئله شده و فراموشی سپرده شدهاند؟! چیزی به پایان کار دولت تدبیر و امید نمانده و بررسی عملکرد مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان به عنوان متولی اصلی فرهنگ استان اجتناب ناپذیر به نظر میرسد.
***چراغهای رابطه با هنرمندان تاریک است
تئاتر را میتوانیم یکی از جدیترین چالشهای دوران فاضلی در یک سال اخیر بدانیم. تئاتر گیلان که روزی روزگاری در کشور حرف اول را برای گفتن میزد امروز با مشکلات عدیدهای رو به رو است٬ بطوریکه حتی یک گروه مستقل تئاتری قدرتمند درگیلان برای عرض اندام در کشور وجود ندارد و از سوی دیگر هنر ششم در گیلان با بحران مخاطب نیز دست و پنجه نرم میکند. در همین گیر و دار به جای اینکه مسئولان فرهنگی دست هنرمندان تئاتر را بگیرند٬ دستور واگذاری اماکن هنری به بخش خصوصی نمکی بر زخم آنها پاشید تا جایی که هنرمندان تئاتر مجبور شدند با تشکیل کمپین و درخواست از نمایندگان مجلس یکصدا با یکدیگر مقابل اقدامات ارشاد در خصوص خصوصی سازی تنها سالن استاندارد خود بایستند و مانع از اجرای دستور واگذاری سالن خاتم النبیا رشت شوند. سیاستی که از یک سو از بیتوجهی به هنرمندان پردهبرداری کرد و از سوی دیگر اختلافات در بین مدیران ارشاد را نیز نمایان ساخت تا جایی که معاون هنری ارشاد گیلان که خود از جنس نمایش است مقابل شخص مدیرکل ایستاد و سرانجام به استعفا و یا شاید هم برکناری او از پست معاونت هنری ختم شد.
***جشنوارههای بدون اختتامیه مطبوعات
از رسانه میتوان به عنوان یکی دیگر از مزیتهای نسبی گیلان نام برد. در حالی گیلان یکی از استانهای برتر از لحاظ تعداد رسانههای مکتوب و مجازی است اما خبرنگاران و اصحاب رسانه طی این سالها اگر نگوییم با بی مهری اما با بی توجهی مدیریت فرهنگی رو به رو شدند. جالب است بدانیم که استان مازندران در دولت تدبیر و امید دومین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریهای خود را امسال برگزار کرده است و هیات رسانه ای استان مازندران که شامل برگزیدگان جشنواره مطبوعات و خبرگزاریها و رسانههای مجازی این استان میباشد برای تبادل نظر به گرجستان اعزام شده بودند. و همه این اتفاقات درحالی استان همسایه صورت گرفته است که حتی ارشاد گیلان قادر به برگزاری حتی یک جشنواره درخورشان خبرنگاران گیلان نبوده است. به یاد آوریم که برگزیدگان جشنواره تیتر انقلاب در سال ۹۴ بدون برگزاری اختتامیه و با تاخیر چندین ماهه در روز خبرنگار معرفی شدند و در سال ۹۵ نیز عینا همین اتفاق برای جشنواره مطبوعات گیلان رخ داد و آن هم بدون برگزاری اختتامیه و پس از چندین ماه تاخیر در برگزاری بدون برپایی مراسم تجلیل از برگزیدگان و به بدترین شکل ممکن به پایان رسید.
*** جشنواره موفقی که تعطیل شد
اواخر سال ۹۳ بود که رضا ثقتی رئیس وقت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان رشت با همکاری چند نهاد دیگر «هفته فرهنگ و هنر رشت» را پایه گذاری کرد. نخستین و تنها دوره هفته فرهنگ و هنر رشت با اجرای برنامههای مختلف هنری فرهنگی به مدت ۷ روز در شهر رشت برگزار و با اسقبال گسترده و بی نظیر مردم و مسئولان رو به رو شد. در حالی که همگان منتظر بودند چنین رویداد فرهنگی که برای یک هفته تمام بدون کمترین حاشیه بخش اعظمی از مردم را با خود درگیر کرده برای سالها ادامه داشته باشد٬ رضا ثقتی که در برگزاری چنین رویدادی نقش مهمی داشت از ریاست ارشاد رشت کنار گذاشته شد و بعد از آن در دوره ریاست حسن پور در ارشاد رشت «هفته فرهنگ و هنر رشت» جای خود را به «جشنواره فرهنگی فجر رشت» داد که در دو دوره برگزاری خود از لحاظ استقبال عمومی و کیفیت برنامهها به مراتب در سطحی نازل تر از «هفته فرهنگ و هنر رشت» برگزار شده تا جایی که در دومین دوره آن که در سال جاری برگزار شد٬ حتی مدیرکل ارشاد گیلان در مراسم افتتاحیه و اختتامیه آن حضور نداشت!
***رکود فرهنگی و انفعال به جای اعتدال
از فقر سرانه فرهنگی٬ برگزاری کنسرتها در سالنهای غیراستاندارد٬ عدم توجه جدی به مشکل حوزه نشر و کتاب٬ غفلت از سرمایههای فرهنگی گیلان نظیر شعرا٬ نویسندگان و هنرمندان برجسته که بگذریم؛ عدم پیگیری برای تاسیس نهادهای فرهنگی اثرگذار نظیر بنیاد ملی میرزا کوچک جنگلی از دیگر موضوعاتی هستند که بحث در مورد هر یک از آنها فرصت دیگری را میطلبد.
همانگونه که طی سالهای اخیر شاهد رکود شدید در اقتصاد ایران بودهایم به نظر میرسد در حوزه فرهنگی نیز شاهد بی رونقی و رکود هستیم. رکودی که تا اندازه زیادی به عملکرد متولی دستگاه فرهنگی استان بر میگردد تا شاهد رجحان انفعال به جای اعتدال باشیم.
دیدگاه