با احداث بازارچهها هزار شغل ایجاد کردیم/دکههای مطبوعاتی ساماندهی میشوند/شعار سازمان میادین بحث رویکرد اقتصادی، مشارکت بحث خصوصی، توسعه شهری است
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ماه پسند گفت:بیش از ۱۰۰۰ فرصت اشتغالزایی داشتیم. یکی از بهترین عملکردهای مدیریت شهری ایجاد این تعداد فرصت شغلی به صورت مستقیم است. حالا غیرمستقیم که بیش از اینهاست.شعار سازمان میادین بحث رویکرد اقتصادی، مشارکت بحث خصوصی، توسعه شهری است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از روزنامه اعتماد ویژه گیلان ,دستفروشی و عدم ایجاد بازارچههای محلی یکی از معضلات اساسی شهر رشت در دهههای اخیر بوده است. احداث بازارچههای مختلف از راههای موثر برای کاهش دستفروشی در سطح شهر است. در همین راستا مدیر عامل سازمان میادین و ساماندهی مشاغل شهری شهرداری رشت برنامه گستردهای را برای سامانده دستفروشان انجام داده که خروجی احداث چند بازارچه بوده است. مجتبی ماهپسند، مدیرعامل سازمان میادین و ساماندهی مشاغل شهری شهرداری رشت از عملکرد سازمان متبوعش گفته است.
ما طی این دو سال و نیم با عملکردی که داشتیم کمترین حاشیه را متوجه شهرداری کردیم. مدیریت شهری فقط شهرداری نیست. ما در بحث دستفروشان با افراد عامه جامعه روبهرو بودیم و سرو کله زدن با آنها سخت است، جمعآوری افرادی که ۱۵-۱۰ سال کنار خیابان آزاد بودند و میخواهند رزقی را شب به خانه ببرند، و محصورکردنشان در بازارچه، خب تنشهای اجتماعی بسیار زیادی را ایجاد میکند. دوستان سد معبر ما خب ماموریت ذاتی دارند، وقتی میخواهند اینها را جمع کنند تنشهای اجتماعی ایجاد میشود؛ دادگاه و پاسگاه در پی دارد. ما سعی کردیم در سازمان میادین تمام حواشی کار را با کمترین شکایت جمع کنیم که خب میدانیم که چهره شهرداری چندان مطلوب نیست و رساندن آن به جایگاه مطلوب اندکی زمانبر است، و با سازمان من هم تعارض دارد. چون شهرداری یک نهاد عمومی غیردولتی با ساختار اجتماعی است. اما شهرداری شهرهای دیگر که به مسایل شهری ورود کردهاند با گام اقتصادی بوده. یعنی شهرداری را تقریباً از نظر اجتماعی خارج کردهاند و اتفاقاً این کاملاً درست است. ببینید پرسنل من بیست و چهارم ماه بعد حقوق میگیرد، به همین دلیل نمیتواند به شهر خدماترسانی کند. به همین تناسب فساد و رانتخواری بالا میبرد. چرا؟ چون شهرداری یک نهاد خدماترسان مردم است؛ پول که ندارد بخش خصوصی هم که فراری است، این پرسنل باید وجداناً کار کند، آن وقت حقوقی را که باید اول ماه بگیرد بیست و چهارم و پنجم ماه بعد میگیرد، این اتفاقات منفی گریبانگیر شهرداری الان شده.
من در محدوده سازمان میادین دو برنامهریزی دو ساله داریم، چون حکم مدیرعاملی من دو سال است و میتوانم در قالب آن برنامهریزی کنم حالا به حواشی کار نداریم که ممکن است گاهی این تغییرات دو ماهه و چهار ماهه هم صورت بگیرد. من اصلاً به مجموعه شهرداری کاری ندارم و دارم در قالب ساختاری خودم حرف میزنم. ما داریم سازمان میادین را در این برنامه ۴ ساله از یک سازمان هزینهبر به یک سازمان خودکفا تبدیل میکنیم. چون این خودکفایی جزو اساسنامه هر سازمان است که متاسفانه مغفول مانده. شهرداری مرکز هزینهای به سازمانها میداد من مدیرعامل هم اینجا نشسته بودم و پولی را که میآمد هزینه میکردم. یعنی خودم رغبتی به پیگیری منافع آتی سازمان نداشتم. ایجاد برنامه درآمدی به تناسب همان درآمد پایدار در مجموعه سازمانهای ما نیفتاده. فقط سازمان آرامستان ما کاملا خودکفاست که آن هم خدا برکت دهد مردهها را!
ما برنامهریزی کردیم که مجموعه ما طی این برنامه چهار ساله کاملا خودکفا شود. و انشاالله تا پایان سال این اتفاق میافتد یعنی یک سال قبل زا برنامه ۴ ساله. و هر مدیرعاملی هم که بایدی ساختاری که من گذاشتهام راحت میتواند کار کند.
منابع درآمدی آن از کجاست؟
از ایجاد بازارچهها.
استقبال شده از آنها؟
بله. فقط ما باید آن را جا بیندازیم. دستفروشی که ۳۵ سال است کنار خیابان است با وجود اینکه طبق قانون تخلف است، اما بردن او در آن بازارچه از لحاظ احساسی برای او خیلی سخت است. این را من هم میدانم. دوستانی که از نهادهای امنیتی هم ورود میکنند این مساله را به ما گوشزد میکنند که کمی با تدبیر جلو بروید. اما با وجود رعایت این تدابیر لاجرم باید این دوستان را به سمت بازارچهها سوق بدهیم. کما اینکه در کلانشهرهای دیگر این اتفاق افتاده. شما در هیچ کجای جهان نمیتوانید معضل دستفروشی را از بین ببرید و این نشان میدهد که این مساله بهطور کلی حل نمیشود و همیشه یک مقداری هست. البته در شهر ما علت عمدهاش بیکاری است. ما در صحبت با دوستان در استانداری یا سازمانهای دیگر میگوییم که چرا معضل دستفروشی را شهرداری میخواهد حل کند؟ ما قانون داریم که در مبحث دستفروشی فقط شامل جمعآوری است، یعنی در قانون بحث اشتغال و ساماندهی به ما مربوط نیست. ولی مباحث احساسی دخیل است دیگر. در مراجعاتی که روزانه دارم حتماّ یکی دو تا گلایه و ناله هست و البته حق هم دارند. ما آمدیم در کنار دوستانمان در استانداری و فرمانداری و اداره کار نسبت به ایجاد این بازارچهها اقدام کردیم و به نوعی ایجاد اشتغال هم کردیم.
یعنی بنده در سازمان میادین با کمال افتخار عرض میکنم که ما بیش از ۱۰۰۰ فرصت شغلی مستقیم ایجاد کردیم. ایجاد بازارچه سلیمانداراب، بخصوص جمعآوری دستفروشها با آن وضعیت که در آنجا مستقر بودند، کار بسیار ماندگاری در حوزه مدیریت شهری بود. مثلاً بعضی از این دوستان در آن مکانها قدمتی داشتهاند یا حوادثی را در پی داشته که دوستان نیرو انتظامی ما کلاً کارهای امنیتی کردهاند تا ما توانستهایم برنامهریزی کنیم. و دستفروشان آنجا را منتقل کنیم. شما اگر الان محور آرامگاه میرزا را نگاه کنید کاملاً ساخته شده، ماشین پارک است و خیلی شیک شده. خود اهالی منطقه باور نمیکردند و میپرسند این گاریها چه شده؟ البته ما در این امر باید موقعیت منطقه را هم در نظر بگیریم. مثلاً در مورد بازارچه سیاه اسطلخ ما درخواست خیلی زیاد داریم.
میدان امام حسین چطور؟
درگذشته این دوستان در آن منطقه در کنار پیادهروی میدان بار مستقر بودند و وضعیت بسیار اسفناکی بود؛ بحث ترافیک، وجود ایستگاه آتشنشانی در کل شرایط بدی را ایجاد کرده بود. ما آمدیم در ابتدا آنها را در قطعه زمینی در ابتدای بلوار چمران مستقر کردیم. در فاز دوم در قالب یک بازارچه برنامهریزی کردیم. الان اگر تشریف ببرید به سمت آن دپوی شن میدان امام حسین، فرایند اجرایی احداث بازارچه در حال انجام است. طرح سه بعدی هم در آنجا میتوانید ببینید. ما دوستان را در قالب قرارداد به آنجا نقل میدهیم. بالطبع ماهیت میوهفروشی حضور مردم را دارد و ممکن است درگیری و تنش و غیره رخ دهد و اینها جزو لاینفک یک بازار است، یعنی هرجا بازار وجود دارد، شکایت هم هست.
غرفهها اجاره هستند؟ و این اجاره چقدر است؟
بله، مصوب شورای شهر ما داریم ماهیانه حدود ۱۸۰ هزار تومان.
آنها از این مساله راضی هستند؟
بله، من شما را ارجاع میدهم به مباحث میوهفروشی؛ حتی روزی ۸۰۰ هزار تومن هم دوستان ما فروش داشتهاند، قضاوت با شما. ببینید وقتی بازارچه جمع و یکپارچه شود مردم هم برای خرید رجوع میکنند. و البته این یک مقدار زمانبر است، در بعضی جاها جا افتاده. اما در بعضی جاها مثل بازارچه مریم پایینتر از پل تازهآباد، جنب اداره تعاون روستایی هنوز جا نیفتاده، زمان میبرد و مردم باید بازارچه را بشناسند. ما در بحث تبلیغات محیطی ورود کردهایم تا این کار انجام شود.
البته بحث دیگر هم این است که باید در من شهروند این فرهنگ ایجاد شود که دیگر از دستفروش خرید نکنم. ما همین دستفروشها را با کمترین اجاره ممکن به داخل بازارچهها میآوریم. حالا ما آمار غیررسمی هم داریم که مثلا در همین بلوار مدرس که شما اشاره کردید که مشهور به چادرهای زرد و آبی است، چیزی حدود ۸۰۰-۷۰۰ هزار تومان اجاره رد و بدل میشود. بنابراین رقم ۱۸۰ هزار تومان در یک بازارچه رقم بالایی نیست. این را هم بگویم که این مبلغ دردی را هم از شهرداری دوا نمیکند. صرفاً بابت یکسری قوانین و ضوابط و رسالتها که باید در این مباحث حکمفرما شود، پول دریافت میکنیم تا ما هم زیر سوال نرویم، وگرنه این اجارهها چه دردی را از شهرداری که دارد میلیارد میلیارد هزینه میکند، دوا میکند؟
چند درصد از دستفروشهای سلیمانداراب به بازارچهها منتقل شدهاند؟
صددرصد. ما آمار داریم. ما آمدیم طبق برنامهریزی با پنج منطقه شهرداری رایزنی کردیم. در جلساتی که برگزار کردیم این مباحث، بعضاً سلیقهای میشدند. من در سازمان میادین یکسری مراجعات داشتم مبنی بر نیاز به شغل و غیره؛ میآمدند برای اجاره غرفه ثبتنام میکردند.
ما آمدیم به این قضیه شکل جدیدی دادیم. یعنی به روزتر عمل کردیم. گفتیم آقای شهرداری منطقه که متولی جمعآوری دستفروشها و سدمعبر هستی، من این بازار را در محدودهی منطقه شما میزنم، شما به من لیست دستفروشهای منطقهتان را اعلام کنید. شهرداری منطقه لیست را با شماره و آدرس به من اعلام میکرد، من همانها را در همان محدوده ساماندهی میکردم.
یعنی شهرداری از دستفروشها جامعه آماری دارد؟
بله، سدمعبر روزانه در محیط خودش دور میزند و میداند که کدام شخص کی دارد دستفروشی میکند. حتی به قیافه میشناسند. مثلاً در منطقه فلسطین حدود ۳۰ نفر برنامهریزی کردهاند و ما هم داریم برای ساماندهی برنامهریزی میکنیم.
بعضیها میگویند دستفروشها وقتی وارد بازارچه میشوند قیمتها را کمی بالا میبرند.
ما در مباحث قیمتگذاری با بخش بازرگانی سازمان صنعت، معدن، و تعزیرات ورود کردهایم و طی نشستها و اجماعی که شد قرار شد ما روزانه قیمت میوهها را اعلام کنیم و همانطور که اطلاع دارید مجموعه سازمان میادین طبق قانون نمیتواند در نرخگذاری ورود کند و در شرح و وظیفه ما نیست، یعنی متولی قانونی آن ما نیستیم.
بنابراین با اداره تعزیرات در قالب یک تفاهمنامه هماهنگ کردیم تا یک بازرس از اتحادیه، یک بازرس از تعزیرات به اضافه نماینده سازمان من تا یک دورهای بازارچههای ما را کنترل کنند. در زمینههای کمفروشی، گرانفروشی و غیره هم داریم کنترل میکنیم. مثلاً ما در بازارچه ولیعصر در سیاه اسطلخ یکسری زمزمهها شنیدیم که ترازو دستکاری میشود. من هماهنگ کردم که یک ترازوی دیجیتال خریداری شود و طی چند روز آینده به نگهبانی جلوی در بازارچه منتقل شود تا هر کس احساس کرد که میوهاش کمتر از میزانی که باید بوده، روی آن وزن کند.
در مورد بازارچه میرزاکوچک چطور؟ از لحاظ ساختار ساختمانی عرض میکنم.
نه. آن که خیلی تو درتو است. بازارچههای ما حداکثر دولاین بیشتر ندارد.
ظرفیتشان چهقدر است؟
حدودا ۶۰ تا ۷۰ تا. بیشتر از آن را دیگر برنامهریزی نمیکنیم. منهای بازارچه بلوار مدرس (همان چادرهای زرد آبی) که قریب ۲۰۰ نفر حضور دارند و طبق دستور دکتر ثابتقدم همه آن ۲۰۰ نفر را درایم به آن جا انتقال میدهیم. البته طوری برنامهریزی کردهایم که شما که جلوی خیابان هستید بتوانید آنجا را ببینید. یعنی موقعیت جغرافیایی بازارچه با توجه به ساختار ساختمانیاش باید طوری باشد که مردم به غرفه تهیه هم دسترسی داشته باشند.
زمیناش از کجا تامین شده؟
مال شهرداری است. ما در مبحث مشارکت بخش خصوصی هم ورود کردهایم. بازارچه مریم، بازارچه لاکان، بازارچه ایلیا و بازارچه فلسطین بازاچههایی هستند که با همکاری بخش خصوصی ایجاد شدهاند. یعنی ما شرایط را برای بخش خصوصی تسهیل کردهایم و با توجه به کاربری زمین یک شیوهنامه بردیم و دوستانمان در شورای شهر آن را تصویب کردند.
همه اینها سرمایهگذار بخش خصوصی داشتهاند؟
بله.
خب بعد بهرهوری اینها چه بوده؟
میزان اجارهای که هست.
تخلفی که در مورد دکههای مطبوعاتی و غیره اتفاق میافتاد اینجا نمیافتد که اینها بین خودشان هم اجاره بدهند؟
نه، چنین اتفاقی نمیافتد. چون قرارداد دارند، سفته و البته پول پیش هم که دادهاند. ببینید من نمیتوانم جرم را نفی کنم اما تلاش میکنیم به حداقل برسد.
از جایی که تمام افقهای شهرداری تا پایان سال آینده است بودجه را هم برای سال آینده دارند میبینند؟
خب، بودجه یکساله است دیگر. ببینید در مباحث بودجهای طبق قوانین و ضوابط، بودجه را باید برای یک سال بنویسید. دولت کریمه به این بزرگی بالای یک سال جرات نمیکند بودجه بنویسد بعد بعضی از دوستان از بودجه ۵ ساله صحبت میکنند. برنامه مالی که دولت مینویسد و به مجلس میرود و تصویب میشود، یک سال است. شما میتوانید تا پایان چشمانداز ۲۰ ساله برنامهریزی کنید که من باید با طی کردن این ساختار به اینجا برسم، اما بودجهای که مینویسد یک ساله است. و این یک مساله جهانی است.
بعد شما بودجه تخصیصی داشتهاید؟
در حوزه ۹۵ نه. صفر است.
بله، شما از ۹۵ خودکفا هستید.
بله. تا ببینیم چه میشود، طوری برنامهریزی کنیم که تکافوی هزینههای خودمان را بدهد. ما ۲۸ تا ساختار تفضیلی داریم. وزارت تعاون مصوب کرده، فرستاده. به همین تناسب سازمانهای دیگر شهرداری هم در این محدوده هستند. ۲۶ تا ۲۷ تا بیشتر نیست. ما در سازمان میادین کمترین نیرو را داریم من با ۱۲ نفر از فوق لیسانس تا دکتری دارم سازمان را میچرخانم. اکثر سازمانهای ما بیش از چارت تفضیلیشان دارند. من با کمترین نیرو بیشترین بهرهوری را دارم. یعنی تمام هزینههای سازمانم را خود سازمان میدهد.
در گذشته هم همینطور بود؟
حدود ۲۰ نفر بودند. من آمدم شروع کردم به تعدیل. اعتقادم بر این است سیاه لشکری که جمع میشود جز تحمیل هزینه به ساختار سازمانی هیچ برآیند دیگری ندارد. ببینید شما الان یک شرکت خصوصی داشته باشید از جیب خودتان دارد پول میرود. دیگر شما هزار تا نیرو میآورید بگذارید؟ دوستان ما در شهرداری اینطور برخورد نمیکنند. اینقدر در بعضی از حوزهها به نظر من تورم نیرو وجود دارد، باز بعضی از دوستان میگویند ما تورم نیرو داریم.
البته میگویند کیفیت نیروها پایین است.
نه من اصلا این را قبول نمیکنم. شاید ۱۰ درصد کیفیت پایین باشد. ۹۰ درصد حایز شرایط بهرهوری هستند. بستگی به مدیر دارد که چطور از اینها کار بگیریم. به نظر من این از ضعف مدیریتی است. در حوزه اداری تحصیلشان بالای لیسانس است پس این آدم میتواند کار کند اما نمیخواهد کار کند. من مدیر هم از او کار نمیگیرم. سر ماه هم دارد حقوقش را میگیرد.
خب من مدیر اینجا در حالی که طبق چارت کاری با ۲۶ نفر بسته شده، با ۱۲ نیرو کار میکنم، آن وقت سازمانی با بیش از اینها نصف بهرهوری مرا هم ندارد. این تحلیل من نیست، به آمار هم که مراجعه کنید میبینید.
مساله، ضعف مدیران است. ببینید من مدیر باید بتوانم از پرسنلم کار بگیرم. وقتی ماهی گرفته شده افتاد در آب آن وقت کسی که دوباره آن را از آب گرفت هنر کرده است. اگر من مدیر بتوانم از پرسنلم کار بگیرم آن وقت کارایی میرود بالا. الان همه پرسنل ما بالای آب هستند مدیر تشخیص نمیدهد که این پرسنل باید برود زیر آب کار کند. باید از ماهی در آب کار بگیری، منتهی کنترل شده. با این اتفاقاتی که دارد در مجموعه شهرداری میافتد کار سخت است.
میخواستم بپرسم دکههای مطبوعاتی که الان دیگر عمدتا روزنامهنفروشی هستند دارند بر چه اساسی کار میکنند؟
ما الان ۲۵۶ دکه را آمار داریم. قبلاً فرایند حقوقی و اجرایی آن، دست شهرداریهای مناطق بود. آقای ثابتقدم که تشریف آوردند حدود دو سه ماه پیش پروندهها کلاً تحویل ما شد، ما یک مبحث بازنگری در کل دکههای مطبوعاتی در سطح شهر داریم. یک طرح جامع هم داریم در مورد ساماندهی این دکهها در سطح شهر که مراحل نهاییاش را میگذراند.
ما از لحاظ بعد زمانی، مکانی و فروش برای آنها شاخص تعریف کردهایم. آنها درخصوص کلیات مجوز و حق بهرهبرداری یعنی چیزی که اینها دارند به شهرداری پرداخت میکنند حداکثر ماهی ۵۰ هزار تومن است. اما اطلاع موثق داریم که حدود یک میلیون تومن اجاره واگذار کردهاند. از این ۲۵۶ تا ۲۵۰ تا کاملا در تملک شهرداری است. ۶ تا هم قالب سرقفلی دارد.
قبلا مبلغی که میگرفتند برای فروش مطبوعاتی بود دیگر؟
بله. ولی الان علاوه بر مطبوعات، ساندویچ، فلافل و چه و چه هم میفروشند. با توجه به شیوه نامهای که داریم تنظیم میکنیم که برای دوستانمان در شورای شهر بفرستیم و تصویب شود میخواهیم در قالب ۷ شاخص بتوانیم با هماهنگی ارشاد دکههای مطبوعاتی را ساماندهی کنیم.
بعد قرار است بین این دو تفاوتی باشد دیگر؟
قطعاً اینطور است. ما قرار است واقعیتی را بسنجیم دیگر. یعنی به تعدادی مجوز بدهیم که فقط در زمینهی تغذیه ورود کنند. ساماندهی باید صورت گیرد. در بحث بازنگری اولیه اسلوب این دکهها هم داریم بازنگری صورت میدهیم. یعنی برای ظاهر دکهها برنامهای داریم، با سه تا موسسه و بانک هم وارد مذاکره شدهایم تا تعهد مالی این کار را انجام دهیم؛ وامی را در قالب چهار درصد در اختیار دکهداران قرار دهیم تا اسلوب ظاهریشان را تغییر دهند.
اینکه اکثر اینها هم دکهشان را اجاره میدهند غیرقانونی است دیگر؟
بله، در بازنگری یکی از مباحث، مباحث قراردادی است.
الان چند تا میدان میوه و ترهبار بهرهبرداری شده؟
الان ۱۳ تا را بهرهبرداری کردهایم که انشاالله بتوانیم تا پایان سال آن را به ۱۵ بازارچه برسانیم. آخرین آن هم بازارچه امام رضا در سه راه فلسطین بود. عنقریب به بازارچه چمران هم خواهیم رسید.
برای میدان اصل شهر هم برنامهای دارید؟
بله، طبق هماهنگیهایی که صورت گرفته حدود ۳۲ هکتار زمین در جاده تهران سمت ستاد حوادث غیرمترقبه از طریق اداره حقوقی شهرداری بحث تملک در حال انجام است. و انشاالله یک میدان بزرگ در مساحت ۲۲-۲۰ هکتار ایجاد میشود.
ممکن است میراث فرهنگی بگوید خود بازار مرکزی میراث فرهنگی است؟
اینهایی که گفتم راجع به بلوار مدرس است. وگرنه میدان که جزو هویت و میراث این شهر است و ما آنجا ورود نمیکنیم. یعنی احساس میکنم اصلا ورود به آن جا درست نیست. چون بحث توریسم دارد. ما برای احیای کاروانسراهایی که در بافت مرکزی شهر هست البته برنامههایی داریم.
در سند بازآفرینی دیده شده.
بله، در بحث کاروانسراهای متروکه برنامهریزی شده.
با این ساماندهی که شده چقدر اشتغالزایی داشتهاید؟
بیش از ۱۰۰۰ فرصت اشتغالزایی داشتیم. یکی از بهترین عملکردهای مدیریت شهری ایجاد این تعداد فرصت شغلی به صورت مستقیم است. حالا غیرمستقیم که بیش از اینهاست.
شعار سازمان میادین بحث رویکرد اقتصادی، مشارکت بحث خصوصی، توسعه شهری است.
دیدگاه