پای جشنواره لاله های تالابی به خندوانه هم باز شد/خاطره جالب مدیرعامل مخابرات گیلان/به جان ناعزیز شما قسم سیاهکل فرماندارى دارد/شکایت دانشگاه علوم پزشکی گیلان از مدیرمسئول یک سایت/دلنوشته یک عکاس خبری در روز خبرنگار
اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا بسته خبری ویژه «از گوشه و کنار سیاست گیلان»جایی است که خبرهایی رسمی و غیررسمی استان گیلان بدون توجه به ملاحظه جناحهای سیاسی برای مخاطبان آماده شده است.
پای جشنواره لاله های تالابی به خندوانه هم باز شد
به گزارش دیارمیرزا برنامه خندوانه که این روزها به یکی از پرطرفدارترین برنامه های تلویزیون تبدیل شده است شب گذشته حال هوای محیط زیستی پیدا کرده بود و به وضعیت نامناسب تالاب بین المللی انزلی که یکی از دغدغه های فعالان محیط زیست است پرداخت .
رامبد جوان مجری این برنامه در حالی که گوشی خود را به دست داشت شروع به خواندن پیامی از طرف تالاب انزلی کرد،که بخش هایی از آن را در زیر می خوانید:
نفسم مدت هاست که به شماره افتاده
سلام؛ من تالاب انزلی هستم،یار دیرین دریای کاسپین ؛ شاید برخی تعجب کنند ولی شما بی شک می دانید که من زنده ام و به رغم نامهربانی هایی که سال هاست صبورانه تحمل می کنم و انبوه زباله ها،پساب ها،سموم کشاورزی و رسوباتی که به دل دریاییم ریخته می شود را تاب آورده ام.
هنوز دردانه های زیبایم ،لاله های تالابی را می گویم، تابستان به روی مهمانان لبخند می زنند و پاییز و زمستان از خیل پرندگان مهاجر میزبانی می کنند؛ هنوز ماهیان و دیگر آبزیان را مادرانه می پرورم.
امسال مردم انزلی برایم جشنواره ای به پا کرده اند،جشنواره ی لاله های تالابی، برای چند روز جان تازه ای گرفته ام، اما حالم چندان خوش نیست ،نفسم مدت ها است که به شماره افتاده است و چندی است که حرف هایی از زنده نگه داشتن من گفته می شود.
نمی دانم چه قدر دیگر تاب می آورم ولی میدانم دست هایی هستند که می توانند به من زندگی دوباره ببخشند، می دانم کسانی چون شما هستند که می توانند خنده را به لب تمام گل های تالاب بنشانند، من کمک زدست شما می طلبم که یک دست بی صداست.
همراه این نامه تندیسی را برایت می فرستم که برای نخستین جشنواره ی لاله های تالاب اتزلی تهیه شده؛ باشد که از من یاد کنید و طبیبان حاذق را به بالینم فراخوانید… .
جوان پس از این نامه ضمن تشکر از برگزاری جشنواره لاله های تالابی در انزلی گفت: از همین جا به تالاب انزلی سلام می کنم و می گویم ما مواظبت هستیم و اگر لازم بود پیشت میاییم و نوازشت می کنیم.
خاطره جالب مدیرعامل مخابرات گیلان
به گزارش دیارمیرزا رضا خضردوست مدیرعامل شرکت مخابرات استان گیلان در مراسم تجلیل از خبرنگاران که صبح امروز برگزار شد به بیان خاطره ای از صفر چند سال پیش خود به عتبات عالیات پرداخت که در نوع خود جالب است.
خضردوست به سفر خود در سال ۸۷ به نجف اشرف و کربلای معلی به همراه یکی از همکارانش اشاره کرد و گفت:در آن سال ها در بدو ورود من به عراق از شانس بدم نیروهای آمریکایی بنده را برای انگشت نگاری و سایر مسائل انتخاب کردند و نمی دانم در پیشانی من چه نوشته شده بود که در تمام ایست های بازرسی بنده را انتخاب می کردند و از من سوال و جواب می پرسیدند تا اینکه در یکی از ایست های بازرسی سرباز عراقی از من پرسید که شغل تو چیست و در چه حوزه ای مشغول به کار هستی که به محض اینکه گفتم «مخابرات» بنده را برند و فکر کردند در استخبارت کار می کنم.در هر صورت واژه مخابرات در هر کشوری معنای خودش را می دهد.
شکایت دانشگاه علوم پزشکی گیلان از مدیرمسئول یک سایت خبری
گیلان آنلاین نوشت: به دنبال انتشار مطلبی در خصوص مسایل دانشگاه علوم پزشکی گیلان از سوی سایت خبری خبر آزاد، دانشگاه علوم پزشکی علیه این پایگاه خبری به دادگاه شکایت کرد و در حال حاضر مدیر مسئول این پایگاه خبری اصلاح طلب به اتهام نشر اکاذیب تا زمان برگزاری جلسه دادگاه با قرار تعیین شده آزاد است.
از آن جایی که در سالروز بزرگداشت شهید صارمی و روز خبرنگار به سر می بریم، شایسته است مسئولان دانشگاه علوم پزشکی طبق ادعاهای خود و « به نام خدا و عشق خدا » و به احترام اصحاب رسانه و خبر، شکایت خود را از این سایت خبری پس گرفته و رضایت دهند.
به جان ناعزیز شما قسم سیاهکل فرماندارى دارد
ایرج ندیمی در روزنوشت های خود نوشت:
استخر ورزشى ؛اگر لاهیجان و رودبنه بود!؟ ظاهراً بعضى هنوز درکهنه خانه ( افکارقدیمى )نشسته اند!؟ ظاهراً باورشان نیامده است که ؛سیاهکل شهرستان است ؟!
سواد بسیار قدیمه دارند!؟ اطلاع از قانون تقسیمات و روش بودجه ریزى ندارند!!!!!؟؟؟؟
حرف هاى غیر علمى ! غیر واقعى ! غیر منصفانه ! وکینه ورزانه را در کامنت سایت اجاره اى مى نویسند!!!!؟؟؟
اقاى محترم !؟ به جان ناعزیز شما قسم !سیاهکل فرماندارى دارد!
اعتبار جدا و عموماً بیشتر از لاهیجان و رودبنه دارد!؟ اگر نمى دانى بدان که هیچ کس در سطح شهرستانها امکان این جابجایى را ندارد!؟
اگرمى دانى و خود را به جهالت مى زنى دیگران مى دانند که استان شوراى برنامه ریزى دارد،شهرستان کمیته برنامه ریزى دارد!
وقتى سهم استان برا ساس شاخص هاى ملّى ابلاغ مى شود.رویکردها در شوراها وسهم ۱۶شهرستان ابلاغ مى گردد و در آن رویکردها هم نظر هیچ نماینده اى و مقامات استانى بر اساس شهرستان نیست.
بلکه مثلا مى گویند همه کمیته هاى شهرستان این قدر به طرح هادى یا این اندازه به اموزش بدهد
پس قربان! هیچ پولى از اعتبارات- اگر کشور بدهد -از ان شهرستان خارج نمى شود
خوب مطلع شدى یانه ؟!باز باید این موضوع بدیهى را توضیح بدهیم ؟! امیدواریم روشن شده باشى!؟ تا مردم شما را به علّت دروغ ! بى دین نخوانند!؟
اما اینکه اگر لاهیجان و سیاهکل بود را هم باید توضیح بدهیم !؟اگر چهار عمل اصلى جمع و تفریق و تقسیم و ضرب را بلد باشید ؟! که انشاء الله سواد مالى را لااقل داشته باشید ؟!(حال که سواد بودجه اى وسیاسى در باب تقسیمات کشورى ونحوه تقسیم بودجه را بلد نبودى ) کارسختى ندارید!؟
ببینید که بودجه هاى ملّى ۰/۸۰ -بودجه کشورى به نسبت ۲۰/- بودجه استانى چکونه پیگیرى و نتیجه بخشى شد
ارقام پروژه هاى ملّى چون راهها وتقاطع ها و۰۰۰ در طىّ این یازده سال بین دو شهرستان چگونه تقسیم شد؟
همین جا از سایت زبان گویا + ابوذر نیوز مى خواهم تا لیست تمام پروژه هاى کوچک وبزرگ از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۷ واز ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۴ یعنى هشت + دوازده را لیست کند تا ؛خیال شما که به مرض وسواس الخناس گرفتار امده اید که فرمود؛ در دل مردم وسوسه مى کند را ‘ اسوده کند
سومین توضیح خدمت شما این است که :اوّلاً این پروژه جزء پیشنهادات سفر اوّل دولت قبلى بود که ؛در سالن الغدیر استاندارى دوره جناب عبداللهى در زمستان ۸۶ با پیشنهاد نماینده به تصویب دولت پیشین رسید.
دوّم انکه پارسال با پیشنهاد نماینده ازمحل تبصره ۲۲ ماده ۱۸۰ ماده واحده -بودجه اى که نماینده هیات رییسه ان بود -با چهارصد میلیون اعتبار روبروشد
ظاهراً اصلاً در جریان نیستید که ؛این پروژه به میل واصرار نماینده طرح وتصویب شد.همان طور که امسال هم براى استخر ورزشى دیلمان پیشنهاد دارند
ضمناً متن پیشنهادات ومصوبات شهرستان ودو بخش را اخذ ومطالعه فرمایید که :همه این ها مکاتبه ومذاکره وجلسه وپیگیرى استانى وملّى دارد
ولى از این ها گذشته ممنونیم که فرصت پاسخ را با طرح این مطالب فراهم مى. کنید( زحمت مى دارى ولى مایل به عِرض و ابرو بردن نباش !)
دلنوشته یک عکاس خبری در روز خبرنگار
سیدمرتضی جوانمرد از عکاسان خبری گیلان نوشت:
لاَّ یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَکَانَ اللّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا
من یک عکاس خبری هستم، همیشه بهترین عکس هایم را از افراد می گیرم، زمانی که آب می نوشند حریمشان را حفظ می کنم، زمانی که پلک می زنند پاکش می کنم تا مبادا کسی بگوید فلانی خوابیده است، سوژه من زیبایی مردم است نه زشتیشان. این مرامنامه من است.
خستگیم را پشت لنزی پنهان کرده ام که براستی چشم هزاران نفر است به تماشای واقعیات، بی کم و کاست.
امروز روز من است اما خستگیم بیش از پیش. امروز به دعوت یکی از نمایندگان رشت به نشست خبری ایشان رفتم. زمان به تقدیر رسید، اسم خیلی ها بود و خیلی ها نبود، من هم نبودم، در واقع آنجا بودم، اما گویا نبودم. عکس می گرفتم و اگر عکس نمی گرفتم عتاب می شنیدم «پس برای چه آمده ای؟» اما چشم هایی بود که می دید و نمی دید مرا. نه تنها مرا که همکارانم را! از رسانه ما نام هم برده نشد.
یادم نمی رود دو روز پیش اشاره به من نمودید که از شما عکس بگیرم و من به بهترین نحو انجامش دادم، لبخند رضایتتان یادتان هست؟
من به خود می بالم که نقد کننده ام را می ستایم، شما نیز ببالید به خود که چشم بر مردم بسته اید، شاید آرام گیرید، شاید شب هنگام سر بر بالین آسوده تر نهید. زمان قضاوت می کند و روزی بر آنهایی که چشم بسته اید در حالی که مسئول بوده اید، سوال می شوید و سوال می شوم بر قضاوت هایی که کرده ام. نماینده عزیز، من کسی هستم که بین سه نفری که برای مجلس انتخاب نمودم اسم شما را نیز نوشته بودم. اما حالا که خوب می نگرم شک می کنم به قلمی که روزی به ظاهر قضاوت کرد.
آقای نماینده خبرنگار مظلوم است اما لطفا در روزی که به نام اوست به او توهین مکنید.
دیدگاه