سه توصیه آیتالله قربانی در دیدار با اعضای شورای شهر لاهیجان/فرهود گودرزی:من تشکل شخصی از نهاد مردم ایران و گیلان و تالش هستم/اظهارات نماینده رشت در مورد بورسیه و دلیل درس خواندنش
اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا بسته خبری ویژه «از گوشه و کنار سیاست گیلان»جایی است که خبرهایی رسمی و غیررسمی استان گیلان بدون توجه به ملاحظه جناحهای سیاسی برای مخاطبان آماده شده است.

در این بسته خبری دیارمیرزا بخشی از مهمترین اخباری که کمتر بدان ها توجه شده است در اختیار مخاطبین قرار می گیرد.سه توصیه مهم آیت الله قربانی در دیدار با اعضای شورای شهر لاهیجان
پیش از ظهر امروز اعضای شورای شهر لاهیجان به دیدار آیت الله قربانی تا این دیدار فتح بابی باشد بر تعامل بیشتر شورای شهر لاهیجان با بیت معظم نماینده ولی فقیه بعد از اختلافاتی که نسبت به عزل کحالی شهردار سابق لاهیجان پیشآمد کرده بود.
آیت الله قربانی در این دیدار نکات مهمی ایراد کردند که تنها محورهای آن در این زیر می آید:
* * بنده اعتقاد دارم اگر الان عزتی دارم از خود شهر لاهیجان به اینجا رسیده ام و این که برخی مسوولین لاهیجان می گویند کسانی که در رشت هستند حق اظهار نظر در مورد لاهیجان را ندارند حرفی نیست که بر اساس اخلاق اسلامی باشد.
* * نامیدن لاهیجان به عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام عمل نیکویی است و باید اولا ابعاد اسلامی و ثانیا علمی لاهیجان را به بیشتر به نمایش گذاشت،لاهیجان عروس شهر های گیلان است و باید کاری کرد که هر مسافری که به گیلان می آید به لاهیجان هم سر بزند و این مهم نیازمند امکانات رفاهی و اقامتی بیشتری در لاهیجان است.
* * ایشان با اشاره به مفاخر بزرگی چون محققی لاهیجی و برخی افراد که در خدمت به مردم کوشیدند ولی به سبب نسبت خانوادگی با خاندان پهلوی مورد توجه و قدر دانی قرار نگرفتند افزودند: برخی از آنان مورد غضب خاندان پهلوی قرار گرفته اند و چه نیکوست یادبود هایی از این بزرگان احداث گردد و همچنین مقبره برخی بزرگان مورد توجه بیشتر شورای شهر و شهرداری لاهیجان قرار گیرد.
جدیدترین اظهارات فرهود گودرزی:من تشکل شخصی از نهاد مردم ایران و گیلان و تالش هستم
فرهود گودرزی دوچرخه سوار جهانگردی که اظهارات ساختارشکنانه او برای اولین بار توسط دیارمیرزا رسانه ای شد اینبار گفتگویی با شبکه تلویزیونی «دویچه وله»آلمان انجام داده و با تکرار ادعاهای خود نسبت به خبر پناهنده شدندش نیز واکنش نشان داده است.
به گزارش سرویس بین الملل دیارمیرزا این دوچرخه سوار جهانگرد گیلانی در پاسخ به خبرنگار دویچه وله درخصوص پناهندگی خود می گوید:«نه، قرار هم نیست جایی پناهنده شوم. سفرم که تمام شود به ایران بر میگردم.از رشت که حرکت کردم برنامهریزی نشده بود که من به طرف X یا Y بروم. من دست تک به تک کسانی را که حاضر هستند برای سرنوشت ایران تلاش بکنند میبوسم. برخی میگویند گودرزی رفت و پناهنده شد. من هیچجا اعلام پناهندگی نکردهام. قرار هم نیست اعلام پناهنگی بکنم. میخواهم به راه پر افتخار خودم به عنوان یک ایرانی ادامه دهم.»
گودرزی با دفاع از کار خود در مورد پاره کردن نشان الله پرچم جمهوری اسلامی ایران می گوید: «برخی هم میگویند گودرزی به سمت سلطنتطلبان رفت. نه، این پرچم من است (به پرچم شیر خورشید نصب شده روی دوچرخه خود اشاره میکند) این پرچم چند هزار ساله است. یک لکه ننگینی وارد پرچم ما شده بود که من آن را قیچی کردم. از آن روز حساسیتها به وجود آمده است. چرا تا دیروز این اتهامات را مطرح نمیکردند. من به الله احترام میگذارم، خدای من است اما آن علامتی که قیچی کردم، علامت سیکهای هندی بود.انشاالله یک روزی هم از دست شمشیری که این شیر به دست گرفته خلاص میشویم و جای آن قلم میگذاریم. چون این هم بعدا آمده است.»
وی عملکرد و اظهارات خود را سیاسی نمی داند و در ادامه گفتگو با خبرنگار فارسی زبان شبکه آلمانی «دویچه وله»می گوید:«من سیاسی نیستم. وابسته به هیچگونه جناحی نیستم. من ندای مردم گیلان را به ارمغان آوردم. من تشکل شخصی از نهاد مردم ایران و گیلان و تالش هستم.»
گودرزی هرگونه دریافت کمک های مالی از سوی نهادهای دولت ایران را رد می کند و اظهار میدارد:. «من از کسی پول نگرفتم. بابت چی پول گرفته باشم؟ فقط ۲۵۰ یورو یعنی یک میلیون تومان را سازمان فرهنگی − ورزشی رشت به من داد که همان موقع به حساب بیماران سرطانی ریختم.»
آخرین اظهارات کوچکی نژاد در مورد بورسیه و دلیل درس خواندنش
«جبار کوچکینژاد» نمایندهای که ماجرای بورسیهشدناش حاشیههای زیادی بهوجود آورد ولی حالا بهصراحت در گفتوگو با «شرق» از انتقادش به دولت محمود احمدینژاد میگوید و اینکه «مسئولان برای بورسیهشدن رقابت میکردند.»
بخشی از گفتگوی شرق با کوچکی نزاد بدین شرح است:
آرای مختلفی درباره پرونده بورسیهها مطرح شده است، جمعبندی شما چیست؟
از این موارد تخلف زیاد بوده است و بورسیهها صرفا محدود به دوره احمدینژاد نیست، اگر پرونده اغلب افراد بورسیهشده را ببینید، متوجه میشوید همه افرادی که بورسیه شدهاند باید پاسخگو باشند، چه زمان احمدینژاد و چه قبل از او.
شاید دورههای پیش هم مواردی بوده است، اما نه به این میزان حاد و گسترده.
بله، زمان احمدینژاد شورش را در آوردند، البته مشکل اصلی در بورسیهها فقدان قانون است و اینکه هر وزیری به سیاست خودش عمل میکند؛ فرهادی هم به روش خودش عمل میکند. من در دوره احمدینژاد منتقد دولت او بودم و حالا هم منتقد دولت روحانیام.
بهجز دختر یکی از مقامهای مسئول در دوره احمدینژاد، آیا به مصداقهای دیگری هم در جلسه با آقای دانشجو اشاره شد؟
اینطور نبود که گزارش مکتوبی بیاید. چیزی بهدست ما نمیرسید، ولی خودمان میدانستیم بورسیهها مسابقهای بین مسئولان شده است.
دقیقا چه مسئولانی و در چه ترازی؟
ترازهای مختلف.
خب چرا مجلس سکوت کرد؟
معتقدم بورسیه را باید تبدیل به قانون کنیم تا براساس آن قانون هرکسی تخلف کرد، گردناش را بزنیم.
درباره بورسیه شما هم، البته حاشیههایی مطرح است.
خیر، من یک روز هم بورسیه نشدم.
اما گویا بهدلیل کبر سن، بورسیه شما لغو شد؟
خیر، اصلا اینها صحت ندارد.
بالاخره شما برای بورسیه اقدام کرده بودید یا نه؟
بنده برای یکی از کشورهای خارج ثبتنام کرده بودم. به من گفتند میتوانید آن را تبدیل به داخل کنید. من هم نامه نوشتم که میشود تبدیل به داخل شود یا نه؟ این سؤال و جواب مصادف شد با طرحِ ماجرای بورسیهها. بورسیه من همانموقع متوقف شد و من یک ریال هم از بیتالمال پول بورسیه نگرفتم و یک ساعت هم سر کلاس نبودم.
حالا چه شد به فکر دکتراخواندن افتادید؟
خب اگر به شما هم بگویند با روش درستی طبق قانون -قوانین داخلی وزارتخانه- درس بخوانید، قبول نمیکنید؟ درس چیز خوبی است. ما هم گفتیم خیلیخب، میخواهیم درس بخوانیم.
حالا چرا در ایران درخواست پذیرش ندادید؟
خب بعد از جنگ، درس نخوانده بودم و کلا در کارهای اجرایی بودم؛ گفتند یک راه این است که از کشورهای خارجی پذیرش بگیرید و بعد آن را تبدیل به داخل کنید.
شما برای کدام کشور اقدام کردید؟
هند
فکر نمیکردید، این روال تبعیضآمیز باشد؟
پرسیدم و گفتند این روند، یک روندِ عادی است. من ۸۰ ماه در جنگ بودم و جانبازم و بهمحض اینکه فهمیدم افرادی که یک ساعت هم نجنگیدند بورسیه شدهاند، بورسیه را کنار گذاشتم.
مدرک شما چطور بود؟
من مدرک معادل ارائه کردم و وزارت علوم هم آنموقع این را پذیرفت. گفتند با این مدرک میشود ادامه تحصیل داد.
تصویری از قربانیان آتش سوزی کلاچای
مرتضی علی عسگری رییس شورای اسلامی شهرکلاچای را که یادتان هست؟!همان فردی که به خاطر یک اختلاف خانوادگی خانه اش را به آتش کشید و موجب مرگ همسر و دو فرزندش شد.پایگاه خبری صبح رانکوه تصویری از آن سه مرحوم منتشر کرده است.
دیدگاه