رحیمی وقتی مدال گرفت محکوم نبود,متهم بود پرونده ارتباطی به دولت پاکدست ندارد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا داوری گفت:این پرونده ارتباطی با دولت پاکدستان ندارد. رحیمی مگر بهعنوان یک مقام دولتی متهم شناخته شد، او روزی با رای نمایندگان مجلس ریاست دیوان محاسبات کشور را برعهده گرفت و حالا یک اتهامی از آن دوره مسئولیت متوجهاش است، بنابراین من ارتباط این پرونده را با دولت نهم و دهم نمیدانم.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا عبدالرضا داوری معتقد است که دلیلی برای حمایت احمدینژاد از رحیمی وجود ندارد .
قطعی شدن حکم قضایی پرونده آقای رحیمی امروز موضوع تحلیل خیلی از رسانههای کشور است، بهطوری که گفته میشود خروجی دولت دوم احمدی نژاد مشخص شد، نظر شما چیست؟
این پرونده ارتباطی با دولت پاکدستان ندارد. رحیمی مگر بهعنوان یک مقام دولتی متهم شناخته شد، او روزی با رای نمایندگان مجلس ریاست دیوان محاسبات کشور را برعهده گرفت و حالا یک اتهامی از آن دوره مسئولیت متوجهاش است، بنابراین من ارتباط این پرونده را با دولت نهم و دهم نمیدانم.
ریاست دیوان محاسبات آقای رحیمی به مجلس هفتم برمیگردد.
پس همانها باید پاسخگو باشند، اگر بحثی هم وجود دارد متوجه آن دوران است و تا وقتی هم حکمی برای آقای رحیمی قطعی نشده بود او میتوانست در مشاغل دولتی فعالیت کند. اگر آقای رحیمی از اختیارات و مسئولیتش در دولتدهم سوءاستفاده کرده بود و پروندهای براساس آن دوره مسئولیت تشکیل میشد این طعنههای رسانهای وارد بود، پس باید منصفانه برخورد کرد.
نکته اینکه خیلی تلاش میشد آقای رحیمی در زمان معاون اولی دولت دهم محاکمه شود، اما آقای احمدینژاد مقاومت کرد و نگذاشت.
اصلا این طور نیست. آقای رحیمی۵۰ ساعت در دوران معاون اولی خود در دفتر وزیر دادگستری بازپرسی شد. آقای احمدینژاد آن زمان بحث دیگری را مطرح کرد که اصلا با آقای رحیمی ارتباطی نداشت. آقای احمدینژاد به برخی جریانهای سیاسی تعریض کرد و گفت: «پرونده قضایی را مبنای برخورد سیاسی قرار ندهند. قوه قضائیه باید به وظایف خود عمل و پروندهها را بررسی کند ولی اگر یک جریان رسانهای بخواهد یک پرونده را سیاسی کند این کار مذموم است.» وگرنه آقای احمدینژاد بارها و بارها گفت: «نزدیکترین فرد به من هم اگر تخلف کرد قوهقضائیه تا انتهای پرونده رسیدگی کند.»
اما گفته میشود آن زمان آقای رئیسی، نایبرئیس قوهقضائیه پیش آقای احمدینژاد رفت و از او خواست با برکناری آقای رحیمی از مسئولیت معاون اولی اجازه دهد که این پرونده رسیدگی شود، اما آقای احمدینژاد مقاومت کرد و نپذیرفت؟
من اطلاعی ندارم. این را باید آقای رئیسی و آقای احمدینژاد بگویند. وقتی نقلقولی از آقای احمد توکلی میشود که مبنا نیست، بر فرض هم دیداری بین آقای احمدینژاد و آقای رئیسی انجام شده باشد مگر آقای احمد توکلی سخنگوی این دو نفر است. متاسفانه چون همه موضوعات در کشور ما به فضای سیاسیکاری میرود این اتفاقات میافتد.
مساله دیگر که طرح میشود این است که آقای احمدینژاد میدانست آقای رحیمی متهم به فساد اقتصادی است، پس نباید در آخر دولتش به او مدال افتخار میداد، چرا این کار را کرد؟
آقای رحیمی روزی که مدال افتخار از دست آقای احمدینژاد گرفت محکوم نبود بلکه متهم بود، از طرفی برآوردها و گزارشهایی که به آقای احمدینژاد رسید تشخیص داد که آن تقدیر را انجام دهد. ضمن آنکه تقدیر از آقای رحیمی به دلیل خدماتش در دولت دهم بود نه به علت اقداماتش در دیوان محاسبات. آقای رحیمی در دولت دهم منشأ یک مجموعه از خدمات بود، ریاست ستاد تحول اقتصادی را برعهده داشت و هدفمندی یارانهها را نظارت میکرد. آقای احمدینژاد به پاس آن خدمات از آقای رحیمی تقدیر کرد.
گفته میشود چرا آقای احمدینژاد کسی را به ریاست ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی گذاشت که یک متهم به فساد اقتصادی بود؟
رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی بهطور خودکار معاون اول رئیسجمهور است. بعضی از مناصب حقوقی هستند. یعنی شخصیت حقوقی فرد در آن جایگاه قرار میگیرد آقای رحیمی چون معاون اول بود رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی هم شد. همانطور که الان آقای جهانگیری در دولت آقای روحانی این مسئولیت را برعهده دارد.
حالا با این حکم قضایی آقای احمدینژاد هیچ دفاعی از آقای رحیمی ندارد؟
اصلا پرونده آقای رحیمی ارتباطی با دولت نهم و دهم ندارد که آقای احمدینژاد بخواهد دفاع کند. آقای رحیمی در دوران ریاست دیوان محاسبات مسئولیتی را در حوزه سیاسی اصولگرایان داشت و در واقع منابع مالی را از بخش غیردولتی جذب کرد که بعدا این بحث مطرح شد این منابعی که در اختیار او گذاشتند مربوط به موضوع بیمه ایران بود. البته آقای رحیمی در صحبتهایی که دارد این بحث را گفت: «من درباره آن فرد خاص رفتم و از حراست دیوان محاسبات استعلام کردم.» من نمیخواهم وارد ماهیت پرونده آقای رحیمی شوم، نهایتا همه ما در مجموعه حامیان آقای احمدینژاد به آنچه قوهقضائیه اجرا میکند و تصمیم میگیرد احترام میگذاریم اما میگویم هر آنچه اتفاق افتاده و حکمی که صادر ارتباطی به دولت نهم و دهم ندارد چون آن اتفاق قبل از ورود آقای رحیمی به دولت نهم و دهم افتاد و محکومیتش هم بعد از پایان دولت دهم اعلام شد. اگر آقای رحیمی در دولت نهم و دهم محکوم میشد معلوم بود که آقای احمدینژاد از او استفاده نمیکرد. آقای احمدینژاد پیشبینی نمیکرد که قرار است آقای رحیمی محکوم شود.
یعنی اگر قوهقضائیه در زمان دولت نهم و دهم درخواست تسهیل رسیدگی به پرونده را میداد آقای احمدینژاد حاضر میشد همکاری کند؟
اصلا بازپرسی آقای رحیمی از دولت دهم شروع شد. آقای احمدینژاد آن زمان اجازه داد که آقای رحیمی به دفتر آقای بختیاری، وزیر دادگستری برود و ۵۰ ساعت بازجویی شود. اسناد این اتفاق مشخص است. آقای رحیمی در دوران معاون اولی دولت دهم بازجویی شد. هر فردی حتی شخص رئیسجمهور که طبق تشریفات قانونی اتهامی متوجهاش است باید قوهقضائیه رسیدگی شود.
چه سالی آقای رحیمی در دفتر آقای بختیاری وزیر دادگستری وقت ۵۰ ساعت محاکمه شد؟
مجموعا آقای رحیمی در سال ۹۰ و ۹۱ با حضور در دفتر وزیر دادگستری بیش از ۵۰ ساعت بازپرسی شد چون بازپرسی از مقامات ارشد کشور تشریفاتی دارد. وقتی فرد بر سر مسئولیت است باید طبق روال دیگری بازپرسی شود، روالی که قوهقضائیه برای بازپرسی آقای رحیمی تعریف کرد این بود که او به دفتر وزیر دادگستری برود. در واقع همان زمان معاون اولی او و بازپرسیهایی که در دفتر وزیر دادگستری انجام میشد پرونده اولیه تشکیل و قرار مجرمیت اولیه صادر شد بنابراین کسی در دولت آقای احمدینژاد از اجرای قانون گریزی نداشت.
/هفته نامه مثلث
دیدگاه