عبدالرضا داوری

احمدی‌نژاد برگ برنده نیروهای انقلاب است

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا عبدالرضا داوری گفت:بنده درعین اینکه برای آقایان جلیلی و قالیباف و بسیاری از چهره‌های اصولگرا احترام قائلم اما معتقدم آقای احمدی‌نژاد یکی از رویش‌های منحصربه فرد و استثنایی گلستان انقلاب است

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا اصولگرایان با احمدی‌نژاد چه خواهند کرد؟ چه رابطه‌ای میان آنها برقرار خواهد شد؟ آیا اصولگرایان حاضرند یک بار دیگر به محمود احمدی‌نژاد اعتماد کنند. با عبدالرضا داوری که از نزدیکان احمدی‌نژاد است، در این مورد گفت‌وگو کردیم.

آقای دکتر! اخیرا با آقای احمدی‌نژاد دیداری داشته‌اید؟

بله.

مهمترین محور صحبت‌های آقای احمدی‌نژاد با شما چه بود؟

davarixاگرچه ضرورتی نمی‌بینم که به جزئیات این جلسه ورود کنم اما در هر جلسه‌ای که با ایشان داریم آقای احمدی‌نژاد نکات مهمی ‌را مطرح می‌کنند.

به هرحال فعالیت‌های ایشان خبرساز نیست که بخواهیم آنها را در قالب رسانه و ژورنالیسم ارائه کنیم. آقای احمدی‌نژاد افق فعالیت خودشان را در قالب دانشگاه ایرانیان تعریف کرده‌اند که متاسفانه در چندماه اخیر این فضا سنگین‌تر شده و حتی سایت این دانشگاه را مسدود کردند و اجازه فعالیت مجازی هم به این دانشگاه نداده‌اند.

محور صحبت‌های آقای احمدی‌نژاد در چه حوزه‌ای است؟

معمولا مباحثی که درجلسه با ایشان مطرح می‌شود از جنس مباحث اندیشه‌ای و فکری است. مباحث کلی مثل روند انقلاب اسلامی و آرمان‌های انقلاب اسلامی و پاسخ به این سوال که بالاخره وظیفه ما در قبال جمهوری‌‌اسلامی چیست و چه کار باید انجام دهیم. آقای احمدی‌نژاد خیلی به مباحث سیاسی و مسائل روزمره ورود نمی‌کنند.

آیا آقای احمدی‌نژاد قصد بازگشت به قدرت را دارند؟

ببینید؛بحث قدرت خیلی برای ایشان موضوعیت ندارد، البته اگر بگویم آقای احمدی‌نژاد به‌دنبال خدمت هستند را شاید شما شعاری تلقی کنید اما واقعیت این است که ایشان دغدغه ساختن ایران و ارتقای جایگاه ایران در سطح جهانی را دارند. نگرانی و دغدغه آقای احمدی‌نژاد علاوه بر این مسائل بهبود وضعیت عدالت اجتماعی است. طبیعتا برای رسیدن به این خواسته خارج از چارچوب قدرت نمی‌شود عمل کرد، بنابراین بازگشت ایشان به قدرت از این منظر می‌تواند موضوعیت پیدا کند.

یعنی آقای احمدی‌نژاد برای ساختن ایران چاره‌ای ندارد جز آنکه قدرت را در اختیار بگیرد؟

بالاخره نوع فعالیت و شتابی که مدنظر ایشان است باید سیستمی ‌منطبق با آن فرآیند بیاید و کار را مدیریت کند. به‌هرحال جریان‌های مختلف از پیشرفت تعاریف متفاوتی دارند به‌عنوان مثال درخصوص روند توسعه و پیشرفت بخشی از جریان‌ها براین باورند که ما در سازگاری با محیط بین الملل به پیشرفت می‌رسیم. این بخش توسعه و پیشرفت را یک پدیده برون‌زا می‌دانند درحالی که آقای احمدی‌نژاد پیشرفت را یک پدیده درون‌زا می‌بیند. از این منظر من فکر می‌کنم خود ایشان بهترین گزینه برای پیشبرد این نگاه و این فرآیند هستند.

آقای احمدی‌نژاد در شش ماه اول پایان کار دولتش به نوعی سکوت اختیار کرده بودند اما در شش ماه دوم اخباری از ایشان نقل می‌شود که گویای خبرساز شدن آقای احمدی‌نژاد است. نظر شما دراین خصوص چیست؟

به نظرمن سکوت آقای احمدی‌نژاد در شش ماه اول و دوم تفاوتی نکرده است حتی اگر شما صحبت‌هایی که از ایشان نقل شده است را مبنا قرار دهید حجم صحبت‌ها تفاوتی نکرده. سخنان آقای احمدی‌نژاد تنها در حوزه کلان در آرمان‌های انقلاب بوده است.

اخباری که در سایت‌ها از ایشان نقل می‌شود، صحت دارد؟

خیر، من معتقدم اخباری که در سایت‌های غیررسمی از آقای احمدی‌نژاد نقل می‌شود، اعتبار ندارد.

اما این سخنان به ادبیات آقای احمدی‌نژاد خیلی نزدیک است؟

این بحث دیگری است، ببینید ممکن است فردی باآقای احمدی‌نژاد جلسه خصوصی داشته و بعد روایت آن جلسه را در برخی سایت‌ها منتشر کرده، منتها اینها به معنای کنش آقای احمدی‌نژاد نیست. البته ایشان از شرایط داخلی و خارجی کشور تحلیل دارند که ممکن است در برخی نشست‌های خصوصی حرف‌هایی گفته باشند و بعضا افراد امانتداری نکرده و سخنان ایشان را منتقل کنند.

صحبت‌هایی که از آقای احمدی‌نژاد نقل می‌شود معمولا در محافل جمعی بوده نه محافل شخصی!

به هرحال اگر قرار بود صحبت‌های نقل شده از این جلسات محدود، رسانه‌ای شود از طریق دفتر آقای احمدی‌نژاد این‌کار انجام می‌شد. بنده معتقدم برخی رسانه‌ها چون می‌دانند جامعه برای شنیدن اخبار مربوط به آقای احمدی‌نژاد شوق‌و‌ولع خاصی دارد این شیوه را در پیش گرفته‌اند که برخی افراد تا سخنانی از ایشان می‌شنوند را در فضای عمومی مطرح کنند.

یعنی چون افکار عمومی موافق شنیدن اخبار مربوط به آقای احمدی‌نژاد هستند سخنان ایشان منتشر می‌شود؟

نه، بحث موافقت و مخالفت نیست. ممکن است شما منتقد آقای احمدی‌نژاد باشید اما باتوجه به شخصیت کاریزماتیک ایشان علاقه‌مندید بدانید الان در ذهن آقای احمدی‌نژاد چه می‌گذرد. در واقع باتوجه به تاثیر‌گذاری که آقای احمدی‌نژاد در فضای جامعه دارد می‌خواهید به برنامه ایشان پی‌ببرید. من معتقدم وزن سیاسی آقای احمدی‌نژاد آنقدر بزرگ شده که نیروهای سیاسی و جامعه مطبوعاتی ما به‌شدت علاقه‌مندند از لایه‌های ذهنی ایشان اطلاع پیدا کنند.

از آقای مشایی چه خبر؟

آقای مشایی از خرداد ۹۲ به این طرف از سیاست کناره‌گیری کرده و تمام‌وقت خود را به امور فرهنگی و کارهای پژوهشی مشغول هستند. ایشان اگرچه از ابتدا تمایلی نداشتند به فضای سیاسی ورود کنند اما من خودم بارها از زبانشان شنیدم که به فضای سیاسی کشور بازنمی‌گردند. درحال حاضر آقای مشایی بیشترین وقت خودشان را صرف تفسیر آیات قرآن می‌کنند.

اما این موضوع مطرح است که کناره‌گیری آقای مشایی از آقای احمدی‌نژاد‌ ترفندی است برای جذب دوباره بدنه حزب‌اللهی و اصولگرایان. نظر شما دراین خصوص چیست؟

به دو دلیل آقای احمدی‌نژاد نیازی به جذب نیروهای حزب‌اللهی ندارد. افرادی که با آقای احمدی‌نژاد کار کرده‌اند و با بینش و منش ایشان آشنایی دارند، می‌دانند که خود آقای احمدی‌نژاد شاخص حزب‌الله هستند و رفتارها و دیدگاه‌های ایشان براساس همان نگرش قرآنی حزب‌الله و همان چیزی که در اندیشه امام و رهبری و انقلاب صورت گرفته،است. آن پدیده‌ای که به‌عنوان حزب‌الله در همه این سال‌ها شکل گرفته آقای احمدی‌نژاد در ‌تراز آن اندیشه است؛ بنابراین ایشان نیازی به حزب‌الله نمایی ندارند. نکته دیگری که نشان می‌دهد آقای احمدی‌نژاد نیازی به حزب‌الله‌نمایی ندارد این است که در انتخابات ۹۶ کسی جز آقای روحانی رقیب آقای احمدی‌نژاد نیست بنابراین نیروهای حزب‌اللهی و اصولگرا هرچقدر هم به آقای احمدی‌نژاد انتقاد داشته باشند و اندیشه ایشان را در برخی از حوزه‌ها خارج از تفکر خودشان بدانند ازآنجایی که عقبه آقای روحانی به آقایان ‌هاشمی، خاتمی و کسانی که رفتارهایشان در سال‌های اخیر در تضاد با انقلاب بوده است برمی‌گردد بنابراین شک نکنید اگر آقای احمدی‌نژاد وارد صحنه شود حزب‌اللهی‌ها و اصولگرایان آقای احمدی‌نژاد موجود را به آقای روحانی به جهت عقبه سیاسی که ایشان دارند، ‌ترجیح خواهند داد.

پس کناره‌گیری آقای مشایی از سیاست برای اصولگرایان اهمیتی ندارد؟

ببینید، بخشی از جامعه اصولگرایی و نیروهای حزب‌اللهی نسبت به آقای مشایی در سوءتفاهم قرار دارند. این هم به این دلیل است که هیچ وقت فرصت دیالوگ بین آقای مشایی و بدنه حزب‌اللهی‌ها برقرار نشد، در نتیجه این فضا ایجاد شده است اما به نظر من کناره‌گیری آقای مشایی امری کاملا شخصی است و ایشان قصد راضی نگه داشتن بخشی از جامعه را نداشته است. بنده معتقدم در بهبود روابط آقای احمدی‌نژاد با اصولگرایان آقای مشایی متغیر اصلی و متغیر تعیین‌کننده نیستند. در واقع مجموعه‌ای از سوء‌تفاهمات بین آقای احمدی‌نژاد و بخشی از نیروهای انقلابی ایجاد شده که باید این مسائل شناسایی شود و از طریق گفت‌وگوی صریح و رودررو بین نیروهای شاخص اصولگرا و شخص آقای احمدی‌نژاد این سوء تفاهمات برطرف شود، البته من براین باورم که این اتفاق خواهد افتاد و درآینده‌ای نزدیک شاهد همگرایی بیشتر نیروهای حزب‌اللهی و اصولگرا با آقای احمدی‌نژاد خواهیم بود.

یعنی شما فکر می‌کنید مشکل نیروهای حزب‌اللهی با آقای احمدی‌نژاد به خاطر شخص مشایی بوده است؟

به‌هرحال مجموعه‌ای از اتفاقات از سال ۸۸ به بعد رخ داد که به اعتقاد من در دولت دهم تلاش نشد برای افکار عمومی و بدنه اصولگرایی درخصوص این اتفاقات توضیح داده شود. دولت دهم نتوانست اتفاقاتی که رخ داد مثل اختلافی که بر سر وزیر اطلاعات پیش آمد یا اتفاقاتی که در مجلس رخ داد یا مسائلی که درخصوص آقای رحیمی ‌و روزنامه ایران مطرح بود را برای افکارعمومی و اصولگرایان به‌ویژه قشر حزب‌اللهی توضیح دهد و به نوعی آنها را توجیه کند.این مساله موجب شد بخشی از بدنه مذهبی جامعه احساس کنند دولت دهم و مدیران ارشد آن نسبت به اصول و آرمان‌های انقلاب پایبندی لازم را ندارد.

رابطه آقای احمدی‌نژاد با آقای مشایی از ابتدا چگونه بود؟

رابطه آقای احمدی‌نژاد با ایشان فراتر از رابطه آقای احمدی‌نژاد با سایر مدیران دولت قبل چون آقایان ثمره هاشمی و دکتر الهام نبود. ایشان نسبت به همه کسانی که در دولتش خدمتگزار بودند و فعالیت‌های دولت را روان می‌کردند همان نگاه را داشتند. حتی بنده خودم شاهد بودم در برخی از تصمیم‌گیری‌ها و انتصابات نظری مغایر با آقای مشایی اعمال می‌کردند و هیچ‌گاه تابع نظر ایشان نبودند. متاسفانه یکی از تصورات غلطی که در جامعه وجود داشت این بود که آقای احمدی‌نژاد از آقای مشایی تبعیت می‌کند درحالی که به هیچ‌وجه چنین رابطه‌ای وجود نداشت.

شما از همگرایی آقای احمدی‌نژاد و اصولگرایان سخن گفتید اما باوجود چهره‌هایی چون آقای سعید جلیلی، قالیباف، لاریجانی، ضرغامی و دیگران چرا اصولگرایان باید دوباره به آقای احمدی‌نژاد رجوع کنند؟

بنده درعین اینکه برای آقایان جلیلی و قالیباف و بسیاری از چهره‌های اصولگرا احترام قائلم اما معتقدم آقای احمدی‌نژاد یکی از رویش‌های منحصربه فرد و استثنایی گلستان انقلاب است. با شناختی که ما از ایشان داریم به جهت تعامل و ارتباطی که می‌توانند با افکارعمومی برقرار کنند و تحلیلی که از شرایط کشور و شرایط بین‌المللی دارند در موقعیت استثنایی قرار گرفته‌اند. آقای احمدی‌نژاد برگ برنده نیروهای انقلاب است که این خصیصه ایشان را در بین نیروهای سیاسی در رقابت‌های انتخاباتی ‌بی‌رقیب می‌کند.لازم است اختلاف نظرهای جزئی بین نیروهای انقلاب و ایشان برطرف شود تا انقلاب از ظرفیت آقای احمدی‌نژاد محروم نشود چراکه این جفای به انقلاب است که نیروی ارزشمندی چون آقای احمدی‌نژاد را در صحنه نداشته باشیم.

اما اصولگرایان به دوسال پایان کار دولت آقای احمدی‌نژاد انتقادات بسیاری دارند و معتقدند علت شکست اصولگرایان هم همین مساله بود؟

من معتقدم در دو سال آخر شاید یکی از نقاط ضعف جدی همین بود که گفت‌وگو بین آقای احمدی‌نژاد و نیروهای اصولگرا قطع شد. به اعتقاد من شاید بخشی از این قطع ارتباط هم به خاطر رفتار اصولگرایان بود چراکه آنها تصور می‌کردند در انتخابات ۹۲ در یک شرایط بدون رقیب قرار می‌گیرند و رقابت آنها درون‌جناحی است که طیف‌های مختلف اصولگرا در انتخابات ۹۲ باهم رقابت می‌کنند و اصلاح‌طلبان در آن رقابت وزن چندانی ندارند. این تحلیل غلط باعث شد اصولگرایان ارتباط خودشان را با آقای احمدی‌نژاد قطع کنند و این شکاف موجب شد تیم آقای هاشمی و آقای روحانی این خلاء را پرکنند بنابراین اصولگرایان باید از همان نقطه‌ای که ضربه خوردند جریان خود را باحضور آقای احمدی‌نژاد بازسازی کنند.
/مثلث

Share