مسئول تخریب جنگ

ما هرگز نگفته‌ایم که رزمندگان باید روی مین بدوند تا راه باز شود!

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا خوابیدن روی سیم خاردار و افتادن روی مین اینکه به عنوان یک متد باشد اصلا نبوده ‌و حتی جزء آخرین برنامه‌های فکری‌مان هم نبوده ‌و ما به هیچ کس ‌نگفته‌ایم ‌باید روی میدان بدود تا راه باز شود!

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا در دوران دفاع مقدس در میان رزمندگان اسلام، گروهی بودند که از میان خوبان، ‌بهترین‌ها و شجاع‌ترین‌ها انتخاب می‌شدند و به عبارتی‌‌ همان السابقون السابقون بودند که در عین گمنامی و در حالی که دور از محل استقرار لشکر آموزش می‌دیدند و بیشتر در چادر می‌زیستند، در آسمان شهیر شهر شده بودند. آنان همانانی بودند که پیش از همه وارد عملیات می‌شدند و تا به امروز نیز میدان عملیات را ترک نکرده‌اند. آری آنان تخریبچی بودند و اگر بگوییم نزدیک‌ترین‌ها به شهادت، ‌سخن به گزاف نرانده‌ایم.
آنچه ‌در ادامه می‌خوانید، گفت‌وگویی ویژه با مهندس علی ولی‌زاده، فرزند و برادر سه شهید است که در آن دوران مسئولیت تخریب جنگ را بر عهده داشته است.

* تخریبچی چیست و تخریبچی چه کسی است؟

تخریبچی نخست بر نفس خود، کنترل دارد. تخریب در تمام دنیا وجود دا‌رد، ولی در دفاع مقدس ما حکایت چیزی دیگر است و بایستی یک ویژگی‌های شخصیتی داشته باشد. تخریبچی‌ها در جهان باید خلاقیت، سرعت عمل در کمترین زمان و جرأت ریسک، بی‌باک داشته و شجاع باشند. ‌رزمندگان ما علاوه بر اینها، باید ویژگی‌های دیگری نیز داشته باشند. اطاعت پذیری از رهبر‌ی و ولایت و نگاه جهادی و دینی به موضوع است که مانند علی عاصمی، رحیم بردبار، حسین کربلایی، علی ناظم‌پور، محسن نیک واحدی، احمد جهانبخش، رضا‌زاده و بهزاد قبادی و دیگر شهدای بزرگ تخریب.

تخریبچی‌ها دارای یک شخصیت خاص بودند که این خصوصیت را دیگران ندارند یا کمتر دارند. همچنین در جنگ تحمیلی به دلیل آنکه تصور می‌شد تخریبچی‌ها به دلیل ویژگی کارشان که دارا‌ی ریسک بالا و خطر همیشگی بود به شهادت نزدیک‌ترند. این افراد به خودسازی و تعالی روحی بیشتری می‌پرداختند. مثلا خودم بسیار ریسک پذیر هستم و از کارهای روزمره لذت نمی‌برم. ورود من به تخریب هم به این موضوع مربوط می‌شد.

اولین میدان‌ها‌ی مین دشمن بعثی در دوران دفاع مقدس در مناطق جبهه طراح و دب حردان در نزدیکی اهواز و هویزه و حمیدیه و سوسنگرد بود که می‌رسید به کرخه و فکه و مهران و سرپل ذهاب و کورموش و پایین بازی دراز.
423799_817

* نحوه ایجاد میدان موانع توسط ارتش عراق چگونه بود؟

اولین میادین مین عراقی‌ها که سیستم‌های روسی ‌بسیار حجیم بود و سخت و طاقت‌فرسا، مین‌هایی از رده خارج بود، چون سیستم ارتش عراق سیستم روسی بود.
تنها نیرویی نظامی که در شب از میدان مین ‌می‌‌گذشتند نیروهای رزمنده ایران بودند به ویژه در سال‌های اول جنگ. این باعث شد که دشمن در مورد میدان مین خود تدبیری بیندیشد چون این نوع میدان‌ها‌ی مین نمی‌توانستند جلو‌ پیشروی رزمندگان اسلام را که با شجاعت و بدون ترس از مرگ آن هم در شب به دشمن متجاوز حمله می‌کردند و از میدان‌های وسیع مین می‌گذشتند بگیرد. اینجا بود که دشمن به تغیییر سیستم میدان مین خود اندیشید.

انواع میدان‌های مین‌

میدان‌های حفاظتی: برای حفاظت از ورود به یک محل خاص توسط افراد غیر‌ و در نظر گرفتن محلی خاص یا برای افراد خودی.

سد کننده یا هدایتی: قوی‌ترین میدان مین است که نهایتا ۶ نوار مین وجود داشت و این در دنیا به آن معنا بود که هیچ قدرتی از آنجا نمی‌تواند بگذرد؛ اعم از زرهی و پیاده، زیرا ۶ نوار مین سد کننده می‌بود و در تمام دنیا تا قبل از جنگ ایران و عراق این امر مرسوم بود. اما تحولی که صورت گرفت، آن بود که در جنگ ما عراق تا ۶۰۰ نوار مین به عنوان سد کننده در راه ما قرار داد که از هر کدام که می‌گذشتی به حلقه دیگر می‌رسیدی مانند فکه و طلاییه که بسیار مشکل بود و ما در این مناطق شهدای زیادی دادیم حتی در بعد از جنگ که شهید مرتضی آوینی از این شهدا بود که گرفتار این حلقه‌ها شد. خنثی سازی این نو‌ع میادین مین بسیار مشکل است و تلفات زیادی از نیروهای عمل کننده و تخریبچی می‌گیرد.
423800_476

* خاطراتی از جمله خ برای باز کردن معبر چه حکمتی داشت؟

در این باره حرف‌هایی زده شده و حتی فیلم هم ساخته‌اند و ما اعتراضات خود را اعلام کرده‌ و گفته‌ایم اگر مدارک و مستنداتی در ‌عبور از میدان مین به این نحو دارند، بیاورند. به نظر من در ‌این مسأله در حق بچه‌های تخریب جفا شده است. در حقیقت ما درون معبر روی مین می‌رفتیم، ولی به این معنا که برویم پا بزنیم نیست. چراکه وقتی شما در دل شب می‌روید مین را پیدا کنید ممکن است یک مین جا بماند و دیده نشود که در حین عبور خودمان یا نیرو‌ها آسیب می‌دیدند. اما اینکه ما معبر نزنیم و نوار معبر نکشیم و بگوییم روی میدان مین بدوید و یک عده‌ای مجروح و شهید شوند و معبر باز شود اصلاً وجود نداشته است.

جنگ ما جنگ ایثار و گذشت بوده است اما مشکلی هست که متأسفانه در محیط‌های دانشگاهی و فرهنگی هم بعد از جنگ به آن دامن زده‌اند‌ و آن اینکه انگار ما هیچ تفکری و هیچ تدبیری در جنگ نداشته‌ایم. در صورتی که ما برای انجام یک عملیات حداقل شش ماه قبل به دستور آقا محسن برای عملیات شناسایی حرکت ‌و همچنین از عکس‌های هوایی استفاده می‌کردیم و اطلاعات لازم را به انواع مختلف به دست می‌آوردیم‌ و تحلیل‌های منطقه‌ای انجام می‌شد و حتی برای مشخص شدن تعداد معبر‌ها و ترتیب اینکه هر تیپ چند ‌معبر و در کجا‌ها داشته باشد، بحث‌ها داشته‌ایم.

در خصوص سیم خاردار باید گفت این مطلب در برابر آن ایثارهایی که بچه‌ها داشتند چیز عجیبی نیست چرا که آن‌ها آمده بودند جانشان را فدا کنند و اما اینکه شما فکر کنید در جایی آموزش می‌دادیم که شما باید بپرید روی سیم خاردار وجود ندارد. به دلیل این است که وقتی شما به سیم خاردار می‌رسیدید همه یگان‌ها برانکارد داشتند و روی سیم خاردار می‌انداختند و از آن عبور می‌کردند و همچنین همه سیم خارداربر داشتند. البته ممکن است در یک جایی این دو امکان نبوده و اگر کسی این کار را کرده است اوج فداکاری‌اش بوده است. اما اینکه به عنوان یک متد باشد اصلا نبوده ‌و حتی جزء آخرین برنامه‌های فکری‌مان هم نبوده ‌و ما به هیچ کس ‌نگفته‌ایم ‌باید روی میدان بدود تا راه باز شود!

جنگ ما با تدبیر و تفکر بوده ‌و این نبوده است که بدون منطق و دلیل پیش برود، بلکه در کنار توکل ‌بر خدا و رهبری یک مرجع تقلید و مردی الهی، در اوج تدبیر و تعقل و منطق کارها را انجام می‌دادیم و ماه‌ها قبل از عملیات دست به کار می‌شدیم و کارهای مقدماتی یک عملیات در اوج تعقل و منطق از لحظه اول همراه ‌و تا آخر عملیات این تعقل حاکم بود.
در کنار اطاعت پذیری از رهبر و فرمانده کل قوا امام خمینی (ره) این تعقل و منطق جاری بود و در جای جای دفاع مقدس ما نمود داشت.

423804_748
* چرا اولین و آخرین نیرو‌ها همیشه تخریبچی هستند؟

نیروهای تخریبچی از اولین نیروهایی است که در عملیات وارد می‌شد تا لحظه آخر و حتی عقب نشینی. از مرحله شناسایی تا تثبیت مناطق فتح شده و یا حتی در مراحل مختلف عقب نشینی که می‌بایست وسایل را منهدم می‌کرد. تا حالا هم که در مرحله پاکسازی است باز هم ما و تخریبچی‌ها هستیم که مشغول پاکسازی مناطق از مین و مواد منفجره هستیم. اولین و آخرین نفر رزمنده در عملیات، تخریبچی بود.

بسیجی‌ها از بزرگ‌ترین عوامل ترس دشمن در عملیات‌ها و البته تمام دوران دفاع مقدس بودند. به خوبی به یاد دارم که در عملیات بدر در سال ۱۳۶۳ دشمن بسیار آماده و با هوش بود و با فرماندهی فردی نظامی و کار کشته مثل ماهر عبدالرشید در برابر ما بود که بسیار از بسیجی‌ها می‌ترسید و دستور داده بود که در مناطقی که بسیج در برابر ارتش عراق است چندین بار کاملا بمباران کنید و از کشته شدن همه آن‌ها یقین حاصل کنید چون اگر یک نفر از بسیجی‌های آن منطقه هم زنده و لو مجروح باشد کار خودش را می‌کند.
/تابناک

Share