راهبردهای سهگانه آمریکا برای مقابله با مردمسالاری در منطقه
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا رضا سراج کارشناس مسائل استراتژیک در یادداشتی که در اختیار «نسیم» قرار داده است، به تحلیل دستهای پنهان آمریکا در بحران عراق پرداخت: برای دومین بار طی چندسال اخیر، فرآیند مردمسالاری واقعی در برخی کشورهای اسلامی، نقشههای نظام سلطه بویژه آمریکا و متحدانش را باچالش جدی مواجه کرده است، […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا رضا سراج کارشناس مسائل استراتژیک در یادداشتی که در اختیار «نسیم» قرار داده است، به تحلیل دستهای پنهان آمریکا در بحران عراق پرداخت:
برای دومین بار طی چندسال اخیر، فرآیند مردمسالاری واقعی در برخی کشورهای اسلامی، نقشههای نظام سلطه بویژه آمریکا و متحدانش را باچالش جدی مواجه کرده است، این چالش برای اولین بار در جریان عملیاتی کردن طرح خاورمیانه بزرگ و دموکراتیزه کردن خاورمانه رخ داد، در این شرایط برگزاری انتخابات در بحرین، افغانستان، عراق، غزه و کرانه باختری (بخشی از فلسطین)، لبنان، عربستان و … برآیندی جز پیروزی اسلامگرایان در پی نداشته است.
واشنگتن در مواجهه با نتایج انتخابات در این کشورها به سرعت متوجه شد که اشاعه و ترویج مردمسالاری واقعی، چالشی است که منافع او را به خطر میاندازند. از این رو کاخ سفید با مسکوت گذاشتن طرح خاورمیانه بزرگ، روند دموکراتیک کردن غرب آسیا را متوقف کرده و با روشهای نرم(فرهنگی – سیاسی)، نیمه سخت(تقلب و تغلب) و سخت(مداخله نظامی بصورت مستقیم و نیابتی) قصد دارد انتقام سختی از مردمسالاری بگیرد.
دور دوم چالش آمریکا و متحدانش با مردمسالاری، به انتخابات ایران در سال ۸۸ و پس از آن انتخابات مصر، سوریه و عراق باز میگردد، که آخرین آن هم احتمالا افغانستان خواهد بود.
کاخ سفید برای مقابله با پدیده مردمسالاری در منطقه ناگریز شد با کمک همپیمانان خود برای مهار این پدیده مبارک راهبردهای زیر را در دستور کار قرار دهد:
۱. در صورت امکان، تقلب گسترده و وسیع برای خارج کردن نتیجه مورد نظر از صندوقهای رای، مانند آنچه که احتمالا در انتخابات ریاست جمهوری اخیر افغانستان اتفاق خواهد افتاد و یا تا حدودی در انتخابات اخیر مصر اتفاق افتاده است.
۲. در صورت عدم توانایی برای تاثیرگذاری بر نتیجه انتخابات، ایجاد بیثباتسازی در کشور هدف، به منظور برهم زدن نتایج انتخابات مانند، فتنه سال ۸۸ ایران؛ البته روایت آمریکاییها از راهبرد دوم عبارت “تشنج سازنده”(بخوانید فتنه ۸۸) است.
۳. بیثباتسازی و تثبیت بیثباتسازی از طریق اقدامات امنیتی و نظامی به منظور تغییر مناسبات قدرت در کشورهای هدف مانند، مدلی که در عراق در حال پیادهسازی است و یا مجدداً در سوریه اجرا خواهد شد.
همچنین مواجهه آمریکا و متحدان آن با پدیده مردمسالاری در منطقه چند نکته بسیار مهم را بیش از پیش برجسته میکند:
۱. شکلگیری موج جدیدی از مبارزه با آمریکا و همپیمانان او به صورت نرم و در چارچوب مردمسالاری در منطقه
۲. ناتوانی و منفعل شدن آمریکا و کشورهای همپیمانش در مدیریت تحولات منبعث از پدیده مردمسالاری
۳. ظهور پدیده مردمسالاری بهعنوان چالشی جدی و اساسی برای سلطهگران در منطقه
۴. آمریکاییها به هیچ عنوان امکان خلاصی از این بحران را ندارند. (در فضای پیش رو، به هیچ عنوان چشم انداز مثبتی برای آمریکا و متحدانش وجود ندارد.)
۵. نقطه عزیمت پدیده مبارک مردمسالاری در منطقه، به ظهور “انقلاب اسلامی” با الگوی مردمسالاری به سبک جمهوری اسلامی ایران بازمیگردد، که امروز با یک همآوردی با سلطهگران در حال تغییر موازنه استراتژیک به نفع خود میباشد.
دیدگاه