قربانی: در جریان مسئول دفتر آیتالله قربانی برخی افراطیگری کردند/ بهعنوان یک نیروی حزباللهی و ارزشی،اعلام میکنم آنها خوارج زمانه هستند/ آنها اصل و نسب ندارند!/ حسن کربلایی چه گفته بود؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا،محمدحسین قربانی با اشاره به باز شدن فضای سیاسی جدید در استان گیلان اظهار داشت: رئیس دفتر آیتالله قربانی نماینده ولیفقیه در گیلان با یک سری موارد حقوقی و قانونی مواجه که این امر منجر به استعفای وی شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،به نقل از آستان خبر، محمدحسین قربانی با اشاره به باز شدن فضای سیاسی جدید در استان گیلان اظهار داشت: رئیس دفتر آیتالله قربانی نماینده ولیفقیه در گیلان با یک سری موارد حقوقی و قانونی مواجه که این امر منجر به استعفای وی شد.
وی با اشاره بر اینکه آیتالله قربانی با درایت این استعفا را پذیرفته است، افزود: متأسفانه در جریان این استعفا شاهد بسیاری از بداخلاقیها و افراط گری ها توسط بعضیها در استان گیلان شدیم.
نماینده مردم آستانهاشرفیه با اشاره به اینکه این افراط گری ها از سوی کسانی است که نه اصالت گیلانی بودن دارند و نه اصل و نسبی و خود را وارث نیروهای ارزشی گیلان میدانند، گفت: من بهعنوان یک نیروی حزباللهی، ارزشی، کسی که جانباز جنگ تحمیلی بوده، کسی که ۵۷ ماه از عمر خود را در جنگ گذرانده و بهعنوان یک برادر شهید اعلام میکنم اینگونه افراد از خوارج زمانه هستند.
قربانی بابیان اینکه این افراد را مردمانی هستند که جلوتر از ولی خود حرکت میکنند گفت: این افراد جلوتر از نماینده ولیفقیه خود حرکت میکنند و تا دیروز حرفوحدیث در مورد مسئول دفتر داشتند و امروز برای نماینده ولیفقیه تعیین و تکلیف میکنند که چرا فلانی را بهعنوان مسئول دفتر انتخاب کرده است.
وی بابیان اینکه شما چهکاره هستید که برای نماینده ولیفقیه تعیین و تکلیف میکنید افزود: مگر خوارج چه کسانی بودهاند؟! جلوتر از امام خود حرکت میکردند و من به اینگونه افراد اخطار میکنم.
نماینده مردم شهرستان آستانهاشرفیه با تأکید بر اینکه تا امروز به این مسائل ورود نکردهام گفت: بهعنوان یک حزباللهی و یک بچه مسلمان اگر یکبار دیگر این جسارتها و بیادبیها را شاهد باشم قطعاً خودم اعلام خواهم کرد و در دهان اینگونه افراد میزنم.
قربانی با قسم یاد کردن به ماه امام حسین (ع) گفت: مگر بچههای گیلان مردهاند که برخی آدمهای بیریشه باید به استان بیایند و برای بچه حزباللهیهای ما تعیین تکلیف کنند؟
نماینده مردم شهرستان آستانهاشرفیه در مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه اظهاراتش هیچ ربطی به وابستگی خانوادگی با نماینده ولیفقیه در گیلان ندارد، افزود: موضعگیری من در مقابله با افراطیگریها همان موضعی است که در زمان مرحوم آیتالله احسانبخش داشتم.
اما به نظر می رسد این اظهارات برادرزاده آیت الله قربانی و نماینده مردم ُآستانه اشرفیه در واکنش به اظهارات اخیر حسن کربلایی باشد که گفته بود:
آقای قربانی! مدیر دفتر امام جمعه رشت، چگونه می تواند رضایت امت حزبالله را تامین کند؟
پس از دستگیری مجرد و حذف او از کلیه مسولیت های قبلی و خلع لباس و مراحل دیگر بررسی اتهامات وی در تهران، آیت الله قربانی یکی از مریدان خود و دوستان مجرد را به عنوان مدیر جدید دفترش منصوب کرده که تامین رضایت امت حزب الله نیز در آن حکم، مورد درخواستِ صادرکننده حکم است. ما موظفیم به نوبه خود از اهتمام ایشان نسبت به جلب رضایت مردم تشکر کنیم.
البته تاکید ایشان بر رضایتمندی مردم در این حکم و پس از حذف اجباری مجرد، حکایت از اقدامات جنجالی و غیرقانونی مدیر قبلی دفتر آقای قربانی دارد که طبیعتاً نارضایتی هایی را پدید آورده است. انتظار می رود دستگاه های برخورد کننده با مهدی مجرد به منظور کشف موارد تخلف مجرد، شماره تلفن، نشانی سایت و یا امکاناتی را فراهم کنند تا مردم به راحتی بتوانند گله ها و شکایتهای خود را با خیالی آسوده مطرح نمایند.
پر واضح است در حال حاضر این اعتماد عمومی از مردم سلب شده و دریافت شکایات و اطلاعات مردمی، بایستی در دیگر دستگاه های مسئول دنبال شود. به عنوان مثال صدور چک بیست میلیارد تومانی مجرد با امضای صاحب چک و عدم وصول آن از سوی شهردار رشت، یک نمونه آشکار است. این چک که هم اکنون در اختیار شهردار می باشد، باید سالها قبل از سوی شهردار رشت، نقد و برای رفاه مردم هزینه می شده است. چگونه مدیر دفتر جدید می خواهد همین یک موضوع را حل کند؟
یا وقتی که در ساخت عمارت آدینه و مدرسه جاده تهران و ساختمان جنب مسجد حاج سمیع، طبق اسناد معتبر و محکمه پسند، تخلفات آشکار و مستمری صورت پذیرفته، و عوارض یا خلافی آنها به شهرداری پرداخت نگردیده. چگونه می شود رضایت مردم را در اینگونه موارد جلب کرد؟
و یا چکهایی که در برابر انجام کارهای ساختمانی در دست مردم است و یا در بازپرداخت آنها، اهمال صورت پذیرفته و بسیاری از دارندگان چکها، موفق به نقد کردن آنها و یا به اجرا گذاشتن چکها نشده و یا جرأت پیگیری از طریق قانونی را نداشتند، چگونه مدیر جدید دفتر می تواند رصد کرده و رضایت دارندگان چکها را به دست آورد؟
یا انبوه درخواستهای نامتعارف، غیراصولی و زیاده خواهانه ای که قبلاً مجرد از ادارات، نهادها، موسسات خصوصی و دولتی داشته، چگونه قابل بررسی و جلب رضایت است؟ سنگهایی که او به ته چاه رها کرده، صدها عاقل قدرت و توان بیرون کشیدن سنگها را از چاه ندارد.
اگر صاحبشان و مالکان زمینها و خانه ها و یا اموال بخواهند از مجرد شکایت کنند، به کدام مرجع قانونی باید مراجعه کنند؟ آیا مدیر جدید، حتی وقت شنیدن شکایات مردمی و غیرمردمی را دارد؟
یکی دیگر از موارد تخلف وی، پوشیدن لباس مقدسی است که امت حزب الله برای آن ارزش خاصی قائل هستند. این تخلف آشکار که یک سال از وقوع آن گذشته و همه بیت آقای قربانی نیز می دانند این لباس نباید بر تن و اندام مجرد می رفت، چه مقدار سوال و ذهنیت منفی ایجاد کرده؟ چه کسی این لطمات معنوی و این حرکات زشت و فرصت طلبانه را می تواند اندازه گیری کرده و یا ذهنهای درهم ریخته و پر از سوال جوانان را چه کسی قرار است به جای اول بازگرداند؟
البته من قصد قضاوت و محاکمه کسی را ندارم و در این جایگاه هم نیستم و امیدوارم دستگاه های مربوطه اکنون که دیر هنگام کارشان را آغاز کرده اند، احکامی متناسب با اتهامات منتسبه مجرد صادر کنند و از این طریق رضایت عمومی به دست آید.
ولی جناب آقای قربانی، امام جمعه رشت! اگر همه توان خود را به کار گیرید تا فقط رضایت بنده را به دست آورید، هرگز موفق نخواهید شد. شما و دفتر شما هفت سال تمام مرا به دادگاه کشاندید، مجرد هفت سال از جانب شما به دادگاه آمد و بنده را مورد تهمت و افترا و تندی قرار داد. کربلایی را به دادگاه کشاندید و او را محاکمه کردید و مورد تهمت قرار دادید، زیرا کربلایی در یک مقاله ای به مجرد یا همان مشاور بدِ شما نصیحت کرده بود که چون ساختمان آدینه، متعلق به آقای قربانی و نماز جمعه است، باید همه کارهای شما بر اساس قانون شهرسازی پیش برود. بارها و بارها در دادگستری، مشخص شد که بنده گناهی را مرتکب نشدم و فقط چند نصیحت کردم، لیکن مدام در پی اعتراض بودید؛ و باید حتما حکم شش ماه حبس تعزیری صادر می شد تا مجرد در پوست خود نگنجد و شما نیز راضی گردید؟
چه شد یک باره به فکر رضایت امت حزب الله افتادید؟ مگر من عضو اسراییلی این جامعه بودم؟ مرا به خاطر یک نصیحت ساده، به قول خودتان له کردید، و منزوی؛ تا درس عبرتی باشد برای دیگر افرادی که احتمالا به تخلفات مجرد اشکالی وارد می کنند. چهره ای که از کربلایی ترسیم کردید، موجب شد دیگر ائمه جماعات و جمعه استان مرا برای سخنرانی دعوت نکنند، فشارهایی که فرد دیگری به خاطر شما، به پایگاه ها آورد، آنان را از دعوت من برای روشنگری منع کرد. و حتی صدا و سیما مرا ممنوع التصویر و ممنوع الصدا کرد.
شما کاری کردید تا مجرد، دستور دهد در مقابل در ورودی مصلای رشت، بنده و دوستانم مورد ضرب و شتم قرار گیریم و ناجوانمردانه ایادی مجرد، مشتی بر پیشانی من کوفتند که مدتها آثار آن باقی ماند و من به خاطر حفظ جایگاه شما سکوت کرده و شکایتی نکردم.
مجرد با شما کاری کرد که اراذل و اوباش سیاسی و از جمله خودش با اتهامات گوناگون، نزد شما محبوب شوند و خادمان واقعی و نیروهایی زحمت کش و ارزشی، مطرود و مغضوب عندک گردند. شما و دفتر شما قراراست چگونه رضایت مرا و خانواده ام را جلب کنند؟
مجرد در طول سفری که به مکه مشرف شدم، تن و بدن همسر و فرزندان مرا لرزاند و آنان را به دادگاه کشاند و دلهره و نگرانی را در وجودشان پدید آورد. در همان سفر مکه از خدا خواستم تا حذف مجرد و امثال او و حامیانشان از مصادر امور این استان با رسوایی و افتضاح همراه باشد. امیدوارم نتیجه این پیگیریها و محاکمه و تادیب متجاسران و معاندان و مفتخواران، رضایتمندی عمومی را در این استان مظلوم به ارمغان آورد.
خداوند به عزت زهرا(س) و به حق حسین مظلوم(ع)، سایه بلند پایه رهبری فرزانه این نظام را بر سر همه ما تا ظهور حضرت حجت(عج) مستدام بدارد. آمین.
دیدگاه