افشای خبرشلیک به احمدینژاد پس از۷سال +عکس
به گزارش دیار میرزا اخبار منتشر شده طی ۲۴ ساعت گذشته در رسانههای جهان، بار دیگر خاطرات رسوایی اخلاقی مأموران اطلاعاتی آمریکا در کلمبیا را زنده کرد. رسوایی اخلاقی تعداد زیادی از مأموران اطلاعاتی ایالات متحده که در یک هتل چنان کردند که رئیس جمهور آمریکا را نیز به واکنش وا داشت. اما اشتباهات و […]
به گزارش دیار میرزا اخبار منتشر شده طی ۲۴ ساعت گذشته در رسانههای جهان، بار دیگر خاطرات رسوایی اخلاقی مأموران اطلاعاتی آمریکا در کلمبیا را زنده کرد. رسوایی اخلاقی تعداد زیادی از مأموران اطلاعاتی ایالات متحده که در یک هتل چنان کردند که رئیس جمهور آمریکا را نیز به واکنش وا داشت.
اما آنچه این اخبار را تحت الشعاع خود قرار داد خبری بود که به بهانه این اتفاق در رسانههای خبری جهان دست به دست منتشر شد.
مأموران امنیتی آمریکا باک خودروی حفاظتی باراک اوباما را با گازوئیل پر کردند
هنگامی که مأمور اطلاعاتی آمریکا که در نزدیکی خودروی متعلق به کاروان حفاظتی جرج بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا مستقر بود و میخواست سلاح خود را در جای خود بگذارد، این اسلحه بطور تصادفی تیراندازی کرد. گلوله شلیک شده به سوی احمدی نژاد رفت که در آن زمان در حال سوار شدن به خودرو خود بود.
شرح این واقعه در کتابی منتشر شده که قرار است به زودی در آمریکا چاپ شود و در آن به سرویس مخفی فعال در درون دولت ایالات متحده و عملیاتهای پنهانی آن پرداخته شده است.
کتابی که در آن به حادثه شلیک به سمت رئیس جمهور در نیویورک برای اولین بار منتشر شد
در بخش دیگری از این کتاب آمده است: “پس از این اتفاق، گزارشی از واقعه برای مقامات عالیرتبه آمریکا فرستاده شد که در آن حادثه تیراندازی به سوی رئیس جمهور ایران در مقابل هتل اینترکنتیننتال، کاملاً تصادفی و بدلیل اشتباه محافظ، روی داده است.”
این کتاب در تشریح واکنشها به این اتفاق مینویسد: “پس از این حادثه همه به یکدیگر نگاه میکردند و پس از عذرخواهی آن مأمور، احمدینژاد نیز برگشت و سوار خودرو شد.”
حتی پس از اتهام واهی توطئه ترور سفیر آل سعود در نیویورک به کشورمان، شاید یادآوری تیری که به سوی رئیس جمهور شلیک شد میتوانست تلنگری به دستگاههای اطلاعاتی پر اشتباه آمریکا باشد… اما این خاطره در دل رئیس جمهور و همراهانش ماند تا یک نویسنده آمریکایی از آن در کتاب خود پرده بردارد.
گرچه تصادفی بودن این حادثه تقریباً واضح است، اما سکوت مطلق هفت ساله – که میتوانست تا سالهای دیگر نیز ادامه داشته باشد – چندان خالی از ابهام و سؤال نیست.
دیدگاه