مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل:

ولایتی: حرفهای مربوط به انتخابات سال ۸۴ فعلا قابل گفتن نیست

دکتر ولایتی : واقعا سخت ترین لحظه درعمر سیاسی من آن لحظه بود که به امید آتش بس و بر اساس قطعنامه ۵۹۸ عمل کرده و قرارداد ۷۵ را اجرا کنیم اما بعد می بینیم که عراقی‌ها آمدند به چند جای دیگر حمله کردند و حتی مردم عادی را به عنوان اسیر گرفته بودند.

علی اکبر ولایتی می گوید برخی از حرفهای مربوط به انتخابات سال ۸۴ فعلا قابل گفتن نیست.

این کاندیدای احتمالی انتخابات که در هفته های اخیر بیشتر درباره مسائل داخلی و انتخاباتی اظهار نظر کرده است در پاسخ به این پرسش که شما سال ۸۴ در عهد دوجانبه ای که داشتید به نفع آقای هاشمی کنار رفتید و البته آقای هاشمی هم اعلام کرده بود که اگر شما بیایید وارد انتخابات نمی شود، برای این دوره از انتخابات با آقای هاشمی مشورت کرده اید؟، گفت: در آن زمان شرایط خاصی وجود داشت؛ «بخشی از مسائل و مطالبی که مربوط به آن زمان است الان قابل گفتن نیست و انشاء الله در آینده خواهم گفت.»
وی در پاسخ به پرسش دیگر درباره چرایی سکوتش نسبت به رفتار دولت ، اظهار داشت: عوامل مختلفی در تصمیم گیری افراد برای اظهار نظر و اقدام درباره یک عمل باید مورد نظر باشد…می توان اینگونه پاسخ داد که در این مورد از یک طرف نهی مقام معظم رهبری را داریم که توصیه مکرر و صریح ایشان این است که از« ایجاد تنش» در جامعه جلوگیری شود و از کش و واکش ها و مجادلات داخل حکومتی جلوگیری به عمل آید.
آنچه در ادامه می آید اهم اظهارات مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بین المل در گفت و گو با مهر است:
فتنه ۸۸
*آنچه بنده درباره فتنه موضع گرفتم برای این بود که صرف نظر از فهمیدن و نفهمیدن به دلیل نداشتن درک درست از شرایط کشور برخی اقدام به کارهایی کردند که با اساس انقلاب مخالف بود. البته کارهای آنان به این دلیل بود که درک و شناخت درستی از مسائل تاریخی سیاسی و ژئوپولوتیک منطقه نداشتند و بنا به برخی منافع شخصی کارهایی انجام می دادند. بنده در وسع خودم می فهمیدم کاری که اینها می کنند اساس تمامیت ارضی و هویت ملی و اسلامی را به خطر می اندازد .
*برخی ازآنها با کارهایشان، مصاحبه با رسانه های بیگانه و عمل و هماهنگی شان بر اساس خواسته های خارجی گویی داشتند دشمن را دعوت می کردند که ۲۸ مرداد دیگری در کشور به راه بیاندازند و برخی از آنها نمی فهمیدند دارند چه کاری می کنند. مگر می شود آدم در مقابل از بین رفتن استقلال هویت دینی و ملی و تمامیت ارضی و اصل ایران و اسلام ساکت باشند هرکس درآن برهه داد نمی زد مقصر بود. اینجاست که می توان گفت: اگر بینی که نابینا و چاه است – اگر خاموش بنشینی گناه است.
برنامه انتخاباتی
*به نظر بنده هر کس به جای نفی کردن به صورت اثباتی وارد شود و بگوید من می خواهم این کار را بکنم غیر مستقیم معنایش این است که اگر اقدامی غیر از این مد نظر ما نیست، لذا به جای اینکه شروع به تخریب دیگری کنیم معتقدم در مبارزات انتخاباتی هر کس تنها کاری که می تواند انجام دهد را بگوید. اتفاقا خوب است که در مبارزات انتخاباتی هرکس ان کاری را که می تواند بکند، مورد اشاره قرار دهد.
*اگر کاندیدا شرایط خود را برای کار در حوزه فرهنگ، سیاست، اقتصاد، جامعه و… بگوید و تاکید کند که آنچه غیر از این باشد را قبول ندارد، بهترین روش و شیوه انتخاباتی خواهد بود و تاثیر آن درمردم با توجه به اینکه آنها اهل اعتدال هستند و دنبال جنجال نمی گردند بسیار زیاد خواهد بود. مردم ما اهل اعتدال را می پسندند و قطعا افراطیون هر دو جناح را برای انتخابات آتی کنار خواهند زد. صرف تخریب دیگران امتیازی برای انسان محسوب نمی شود چراکه خراب کردن آسان است آنچه اهمیت بسزایی دارد سازندگی و داشتن فکر سازنده است.
* بنده توصیه ام این است. البته ما درائتلاف سه گانه تاکنون راجع به این موضوعات بحث نکردیم که ببینیم چه شیوه ای بهتر است وچه کاری باید انجام دهیم اما سلیقه شخصی بنده و روش کاری ام این است.
نامزد نهایی
* هنوز معلوم نیست که چه کسی کاندیدای نهایی است. ما در ائتلاف سه گانه یک فکر را مطرح کردیم و در حال دفاع از آن هستیم پس تبلیغ انتخاباتی برای خود نباید بکنیم، چراکه ممکن است هر کسی حرفی بزند تبلیغات انتخاباتی به حساب بیاید ولو باچند دست رابطه و چند پیچ و خم. به نظر بنده درزمان انتخابات باید نظرات را عنوان کرد و طبیعی است در آن زمان نقد هم صورت بگیرد.
کاندیداها و قانون هدفمندی یارانه ها
*واقع بینی اگر نباشد حرف ها پشت درهای بسته می ماند و چیزی نصیب مردم نمی شود. اصل هدفمندی از قبل در نظام تایید شده و قرار بر این بود که پیگیری شود. در این رابطه چند نکته حائز اهمیت است در وهله اول اصل هدفمندی بسیار پسندیده است که در نظام از سالها پیش از دولت اقای حمدی نژاد توسط کارشناسان مورد بحث قرار گرفته. یعنی اینکه برای اقشاری که در فشار اقتصادی هستند، مبلغی کمک نقدی در نظر گرفته شده و به آنها کمک شود این فلسفه هدفمندی است.
*همه موضوعات در رابطه با هدفمندی بین دولت و مجلس مورد بررسی قرار گرفت و قرار شد که از مابه التفاوت بنزین و اجناس دیگر درآمدی برای دولت حاصل شود که بخشی از آن به مردم اختصاص یابد. اکنون همه چیز گران شده وعملا آن چه موردنظر هدفمندی بود و مورد پیش بینی بود به دلیل موانع نشده است. برخی می گویند اگر ۵۰ درصدهدفمندی حاصل شده نصف آن را به مردم بدهند یعنی به جای ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان ۲۲ هزار و ۲۵۰ تومان به عنوان یارانه نقدی به مردم تعلق بگیرد. اما متاسفانه قیمت نان دو سه برابر شده، حقوق اقشار متوسط و کم درآمد ۱۰ درصد افزایش یافته، میوه کرایه تاکسی و… گران شده است و معنای این موضوع این است که دود گرانی ناشی از هدفمندی یارانه ها به چشم طبقه فقیر جامعه رفته ومی رود.
*این جا هر کس دیگری به جای دولت بود یا باید موضوع را ادامه می داد ویا به مردم می گفت که از شما عذر خواهی می کنم که بیشتر از این نرسید و نمی توان کاریش کرد که این نحوه پاسخ دادن به مردم درست نیست. باید به هر شکلی مشکل حداقل معیشت مردم را حل کرد و لذا هدفمندی یک اصلی است که ربطی هم به این دولت فعلی ندارد، بلکه تصمیم نظام است وحتما باید ادامه پیدا کند، منتها باتدابیر بهترو بیشتر.
*بایدکاری کرد که تفاوت بین درآمد وهزینه کمتر شود. شما ببینید اگر قرار است این تفاوتها را بدهید بنزین قیمتش فلان قدر اضافه می شود که این موضوع از قدرت تحمل مردم خارج است بنابراین تصویب می کنند که در ادامه موضوع وضعیت ارزاق مردم و بودجه دیده وشود و بر اساس واقعیتهای موجود تصمیم بگیرد. از سویی به مردم قول هایی داده ایم واز طرفی هم اجناس گران شده است به یارانه ها که می رسیم می گوییم ببخشید درآمد حاصل نشد حتما باید به قولی که به مردم داده ایم عمل کنیم و بعد برویم فکر چاره باشیم. وقتی می نشینیم پشت صندلی دولت، وزارت اقتصاد و کمیسیون های مجلس می بینید آنچه فکر و تصویب می کنید با آنچه اتفاق می افتدمتفاوت است نه اینجا بلکه همه جای دنیا به همین شکل است. اگر غیر از این بود یک دولت مقتدری مثل امریکا با ۱۵ هزار میلیارد دلار تولید ناخالص ملی نباید ۱۶ هزار میلیارد دلار کسری موازنه پرداخت داشته باشد. این همه اقتصاد دان در اختیارشان است اما آنچه فکر می کنند با آنچه اتفاق می افتد متفاوت است. عرض من دفاع یا انتقاد از دولت نیست اما این نوع پدیده ها غیر منتظره نیست.
*اگر قرار است اصلاح صورت گرفته و یا تصمیمی گرفته شود باید از طریق قانون و توافق دو طرفه باشد به همین دلیل مجلس و دولت بنا به توصیه رهبر معظم انقلاب درحال حاضر نشست هایی این برگزار می کنند تا در خصوص بهبود وضعیت معیشتی مردم به تصمیمی مرضی الطرفین برسند.

قعطنامه ۵۹۸ وسیگار کشیدن
* اتفاقا فیلترش را هم کشیدم ماجرا مربوط به مذاکرات ۵۹۸ بود. در ماجرای مذاکره ایران وعراق بعد از قبول آتش بس به سازمان ملل رفته بودم و طارق عزیز هم هنوز نیامده بود. منتظر بودیم او بیاید دبیر کل تازه آمده بود و تا نشست پشت میز (بعد از اینکه یک سال آنها اصرار داشتند ایران باید قطعنامه را بپذیرد) یک تلکس به ما دادند مبنی بر اینکه منافقین حمله کرده وعراقی ها هم پشتیبانی کرده اند دراین تلکس نوشته شده بودکه آنها آمده اند از اسلام اباد رد شده و پشت دروازه های کرمانشاه رسیده اند خوب خیلی برای من سخت بود.
سخت ترین لحظه عمر ولایتی
* واقعا سخت ترین لحظه درعمر سیاسی من آن لحظه بود که به امید آتش بس و بر اساس قطعنامه ۵۹۸ عمل کرده و قرارداد ۷۵ را اجرا کنیم اما بعد می بینیم که عراقی‌ها آمدند به چند جای دیگر حمله کردند و حتی مردم عادی را به عنوان اسیر گرفته بودند.

– اصل موضوع طرح انتخابات آزاد به معنای این است که در یکی از اصولی ترین مبانی حاکمیت که مردم سالاری دینی است از سوی عده ای ایجاد تشکیک می شود. حکومت ما با ۲ رکن اساسی شناخته می‌شود که پایه این ارکان مردم سالاری دینی است. مردم سالاری باید در چارچوب دین باشد.

مطرح کنندگان انتخابات آزاد
* در نظامی که ۳۴ سال سابقه دارد و تاکنون بیش از ۳۰ انتخابات برگزار کرده که عمدتا همه این افراد در گذشته مسئولیت داشته اند و با این ساز و کار انتخاب شده اند زیر سوال بردن مردم سالاری جفا است. کسانی که موضوع انتخابات آزاد را مطرح می کنند، خودشان را نباید زیر سوال ببرند. بالاخره اگر انتخابات آزاد نیست معنایش این است که دیگران هر طوری که بخواهند انتخابات را برگزار می کنند، ما سرمان کلاه می رود. مواردی بوده که سر آن‌ها بی کلاه نمانده و در دوره هایی افرادی که اکنون ادعا دارند انتخابات باید آزاد باشد رای آورده اند.
*جالب این است که از درون دولتهای مختلف، دولتهایی که دیدگاههای مخالف داشته اند، درآمده است. درزمان ریاست جمهوری آقای هاشمی و وزارت کشوری آقای بشارتی، آقای خاتمی انتخاب شد، درزمان ریاست جمهوری وی و وزارت کشوری آقای موسوی لاری، آقای احمدی نژاد انتخاب شد و این سلامت و سابقه آزادی انتخابات را نشان می دهد.

Share