دلنوشته فرزند شهریار برای ابتهاج | خاطره گریه مشترک شهریار و سایه
بهیاد دارم که در تابستان سال ۱۳۶۶، سایه بههمراه دکتر شفعیی کدکنی برای دیدار شهریار بهتبریز آمدند، درطیِ این دیدارِ دو روزه، چهاربار شهریار و سایه باهم گریستند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، سید هادی بهجت تبریزی فرزند محمدحسین بهجت تبریزی معروف به شهریار غزلسرا و یکی از دوستان زندهیاد ابتهاج پس از درگذشت اینشاعر، در یادداشتی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته، یاد و خاطره او را گرامی داشته است.
مشروح متن اینیادداشت در ادامه میآید:
«به سایهٔ که توان بُرد شهریار پناهی؟
که سروِ نازِ من، آن سایه وا گرفته نیامد»
شهریار
استاد امیرهوشنگ ابتهاج (سایه) و استاد شهریار از اولین لحظهٔ دیدارشان بهسالِ ۱۳۲۷ خورشیدی، چنان همدل و همنفس شدند که تا آخرین سالِ زندگی شهریار، دیدار عاشقانه داشتند؛ همواره انگیزهٔ سفر به تهران یا تبریزِ این دو یارِ شفیق برای دیدار یکدیگر بود.
«مرا باز از چمن آواز دادند»
شهریار
بهیاد دارم که در تابستان سال ۱۳۶۶، سایه بههمراه دکتر شفعیی کدکنی برای دیدار شهریار بهتبریز آمدند، درطیِ این دیدارِ دو روزه، از لحظهٔ ورود سایه به خانهامان و نشستن در اتاق تا هنگام وداع و بدرقه، چهاربار شهریار و سایه باهم گریستند.
همانطور در سال ۱۳۴۶، تنها برنامهای که شهریار حضور داشت، جشن هنر شیراز بود و دیدارِ سایه در آن برنامه برایش دلخوشیِ مضاعفی داشت؛ همچنین در شبهای «شعرِ توس» در سال ۱۳۴۵، شهریار شعرهای متعددی مانندِ «ماه دریا»، «هوای رشت»، «طوطی قناد» وغیره را با انگیزهٔ سایه سرود.
باری، درگذشتِ استاد هوشنگ ابتهاج، این شاعر ارجمند و غزلسرای توانای کشورمان همچون اَسلافش، باعث بیداریِ شور و وجدانِ ادبی در رسانهها و دلهای ادیبان و ادبدوستان گردید که این امرِ مهم، موجب میشود تا مرگ و زندگی برای هنرمند، معنا و رنگِ متفاوتی داشته باشد و بهیقین، بزرگترین تسلیِ خاطر برای اندوهِ فرزندان گرامی ایشان و دوستدارانش است.
از پروردگار متعال برای روح استاد هوشنگ ابتهاجِ عزیز، شادی و طلبِ آمرزش و برای خانواده گرامیشان، آرامش و پذیرشِ این فقدان را آرزومندم.
با احترام
سید هادی بهجتتبریزی
بهتاریخِ ۲۴ مردادماهِ ۱۴۰۱ خورشیدی
دیدگاه