غبار خاموشی بر تار و پود صنایع پوشش ایران؛ چوب حراج بر سر بزرگترین صنعت نساجی خاورمیانه
صنایع پوشش ایران سال ها است توان تولیدش در گیر و دار خصوصی سازی به خواب زمستانی رفته و چند وقتی است دنبال کورسوی احیا می گردد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، صنایع پوشش ایران سال ها است توان تولیدش در گیر و دار خصوصی سازی به خواب زمستانی رفته و چند وقتی است دنبال کورسوی احیا می گردد.
مریم دورباش در صداوسیما نوشت: روزگاری پارچههای رنگ به رنگ و نقش به نقش گیلان، راسته کار بزازها و خیاطها بود و این استان قطب تولید صنعت نساجی ایران بود. این را قدیمیها میگویند!
فرخنده خانم که ۴۰ سال است خیاطی میکند، میگوید: پارچههای تولید گیلان آن وقتها معروف و «اسم و رسم دار» بود.
او در حالی که پارچهای را قیچی میزند ادامه میدهد: این روزها بیشتر پارچههایی که برای خیاطی میآورند خارجی است اما آنوقتها بیشتر پارچههایی که به دستم میرسید، تولید همین استان بود و کیفیت خوبی هم داشت. البته خیلیها با فرخنده خانم هم عقیدهاند.
آنطور که از آمارهای تولید آن سالها بر میآید؛ قلب صنعت نساجی، اینجا در گیلان، در شرکت صنایع پوشش ایران خوب میتپید؛ و بزرگترین و مجهزترین صنایع نساجی خاورمیانه در رشت، در مجموعه کارخانههای ریسندگی و بافندگی، پارچه، حوله و بلوجین و مخمل با نام و برند «پوشش» قد علم کرده بود.
کارخانهای که فقط نامی از آن در خاطر قدیمیها به جا مانده است و وقتی امروز سراغش بروی، انگار زلزله ۸ ریشتری به جانش افتاده و همه چیز را فروریخته است.
یک طرف دیوارهای فرو ریخته سالنهای تولید، یک طرف تکههای بیرون زده میل گردها از لای خرده سنگها و پاره آجرها و یک سو هم گورستانی از ماشین آلات زنگ زده و اسکلت دستگاههای نساجی که انگار آنها را از خروارها آوار زلزله تولید، بیرون کشیده اند.
و این حال و روز کارخانهای است که روزگاری افتخار صنعت نساجی ایران بود.
منظرهای ناخوشایند که اردشیر فخار، نماینده مالک فعلی این کارخانه، شرکت سرمایهگذاری آتیه دماوند، از آن به عنوان فاجعه اقتصادی یاد میکند.
کارخانهای که حالا با کمتر از یک درصد ظرفیت، فتیله تولید را روشن نگه داشته است و روزانه هزار و ۵۰۰ متر پارچه سفید نخی تولید میکند؛ این در حالی است که در گذشته روزانه ۲۴ تن نخ ریسندگی، ۱۲ هزار متر مربع پارچه مخملی و رنگرزی آن و ۲۴ هزار متر مربع حوله و پارچه آبی جین یا بلوجین در آن تولید و بخش زیادی از تولیدات نخ آن، به عنوان ماده اولیه به صنایع پایین دستی فرستاده میشد.
اما امروز از آن دوران شکوفایی تولید، فقط چند قطعه عکس و ماکت باقی مانده است.
چوب حراج بر سر بزرگترین صنعت نساجی خاورمیانه
سراغ مدیر سابق شرکت حوله و بلوجین صنایع پوشش ایران که زمانی مدیریت تولید محصولات حوله و بلوجین را در مجموعه کارخانههای پوشش گیلان برعهده داشت میروم.
حسین رمضانی میگوید: بزرگترین مجموعه نساجی خاورمیانه به ویرانه تبدیل شده است.
محمد جاوید مدیر پیشین تدارکات شرکت صنایع پوشش گیلان هم از این فاجعه اقتصادی ابراز تاسف میکند و علت اصلی حال و روز فعلی این مجموعه را واگذاری آن به افراد ناکارآمد و چوب حراجی میداند که بر سر یکی از قدیمیترین واحدهای نساجی ایران زده شده است.
سراغ مشاور حقوقی شرکت صنایع پوشش میروم.
سید مهدی موسوی میگوید: این مجموعه در سال ۸۳، در راستای اجرای اصل ۱۴۴ قانون اساسی و با ارزشگذاری ۲۲ میلیارد تومان به بخش خصوصی واگذار شد.
وی افزود: این کارخانه به وسعت ۸۵ هکتار با کمتر از ۳ درصد پیش پرداخت معادل ۵۹۰ میلیون تومان، آن هم به صورت خرید اقساطی و در ۳۶ ماه به بخش خصوصی، واگذار شد.
به این ترتیب تمام آنچه که با عرق جبین کارگران و تلاش متولیان قبلی طی سالها بافته شده بود، پنبه شد.
فتیله تولیدی که پایین کشیده شد و چراغ صنعتی که شکست!
مدیر کارخانههای پوشش گیلان که در گذشته سُکان مدیریت سالنهای تولید را به دست داشت و امروز هم فرمان مدیریت کمتر از یک درصد ظرفیت تولید را به او سپرده اند، برایم از فرآیند رکود شرکت صنایع پوشش گیلان میگوید.
رحیم صابر توضیح میدهد: از مرداد سال ۸۳ این صنعت خوش نام به دست مالک جدید و سرمایه گذار بخش خصوصی واگذار شد و مدیریت جدید اول از همه، یک ماه بعد از تحویل گرفتن آن، انگشت روی حقوق کارگران گذاشت و یک خط در میان دستمزد کارگران را پرداخت میکرد و بعد هم به بهانه کمبود منابع مالی عذر تعداد زیادی از کارگران را یکی پس از دیگری خواست و اخراج کرد.
او میگوید: قدم بعدی خاموش کردن خطهای تولید نخ و پارچه یکی پس از دیگری به با این ادعا نبود مواد اولیه و نداشتن سفارش و مشتری بود.
البته کارگران قدیمی صنایع پوشش گیلان عقیده دارند: اینها همه بهانه بود و مالک بخش خصوصی، باهدف تصاحب زمین ۸۵هکتاری این کارخانه که در بهترین مکان شهر رشت مرکز گیلان، جایی نزدیک فرودگاه و در مسیر منطقه آزاد تجاری صنعتی انزلی قرار دارد جلو آمد و قرار بود آن را تغییر کاربری دهد.
البته در روند تهیه این گزارش با وجود تلاش بسیار نتوانستیم با مالک بخش خصوصی یا همان مالک قبلی، تماس بگیریم.
برفی که آمد و زلزلهای دیگر شد
پس از خاموش کردن تاسیسات و سرد شدن عطش تولید صنایع پوشش گیلان، بارش برف سال ۸۳ استان هم بر سر این واحد تولیدی سنگینی کرد و ۳۰ درصد آن را فروریخت؛ حادثهای که بهانهای برای تخریب بیشتر شد.
تعدادی از مدیران و کارگران قبلی خط تولید وقتی متوجه شدند برای تهیه گزارش به این کارخانه رفتهام و خودشان را رساندند و باب گفتگو و درد دل را باز کردند.
یکی از آنها با دست زمین زیر پایش تا دور دستها را نشان میدهد و میگوید: از اینجا تا حدود ۱۴هکتار جلوتر، سالن بافندگی پوشش بود که همه را به تدریج تخریب کردند.
باز هم با نماینده شرکت سرمایهگذاری آتیه دماوند، شرکتی که مالکیت فعلی صنایع پوشش گیلان پس از پس گرفتن از بخش خصوصی به آن واگذار شده، هم صحبت میشوم.
اردشیر فخاری میگوید: مالک قبلی بخش خصوصی پس از برف سنگین سال ۸۳، به جای اینکه مثل دیگر صنایع آسیب دیده از برف، سالنهای تولید تخریب شده را تعمیر کند، برعکس عمل کرد و انواع داراییهای این شرکت را فروخت.
وی با بیان اینکه هزار و ۱۰۰ کانتینر پارچه و تجهیزات ریسندگی، بافندگی و رنگ رزی به عنوان آهن آلات قراضه فروخته شد افزود: قطعات استیل ماشین آلات نساجی را در آن زمان، فقط کیلویی ۲۷۰ تومان، بسیار پایینتر از قیمتهای روز فروختند.
آنطور که اردشیر فخاری توضیح میدهد: از ۴۸۰ دستگاهی که در خط تولید فعال بود، ۱۱۰ دستگاه فروخته شد و ۳۷۰ دستگاه با اعتراض کارگران همینجا باقی ماند که البته حالا در محوطهای کنار ویرانههای این کارخانه، کنار هم چیده شده است و زیر باران و آفتاب خاک میخورد و غیر قابل تعمیر و استفاده است.
دستگاههایی که قیمت بالایی دارد و به خاطر تحریمها امکان وارد کردن آن وجود ندارد و به این ترتیب میلیاردها تومان سرمایه کشور بر باد رفته است.
مخمل خوش قواره صادرات بر تن «پوشش» دیروز
دوباره سراغ کارگران و مدیران قبلی شرکت صنایع پوشش گیلان که گوشهای از محوطه خرابه این کارخانه جمع شدهاند میروم.
یکی از آنها جلو میآید و تکههایی از نمونههای مخمل تولیدی این شرکت را لابه لای تجهیزات قراضه و فرسوده گوشه این محوطه بیرون میکشد و میگوید: همه این نمونهها و نقشها را خودمان تولید و صادر میکردیم.
او اضافه میکند: آن روزها بخش زیادی از نیاز کشور به پارچههای رو مبلی و تودوزی خودروها در همین سالنها که امروز خرابههایی از آن به جا مانده، تولید میشد و حتی به کشورهای مختلف از جمله ترکیه که خودش ید طولایی در تولید مخمل دارد صادر میکردیم اما با نشستن غبار خاموشی بر تار و پود مخمل تولیدی «پوشش»، حالا مجبوریم مخمل وارد کنیم.
تقدیر رکودی که نباید برای صنایع بزرگ رقم میخورد
مدیر انجمن مدیران صنایع گیلان معتقد است؛ «خصوصی سازی»، صنایع بزرگ گیلان از جمله «شرکت صنایع پوشش» را به روز سیاه نشاند.
اکبر تطهیری البته میگوید: ۱۳واحد تولیدی دولتی گیلان که به بخش خصوصی واگذار شد، دچار رکود و تعطیلی تولید شد و بیش از ۱۰ هزار کارگر شغلشان را از دست دادند.
وی بروکراسی اداری، تغییر مدیریت و بیکفایتی مدیران، گسترش رانت در ادارات، سخت گیری وعدم تعامل بانکها را از دلایل رکود این صنایع اعلام کرد.
در حالی که مدیر انجمن مدیران صنایع گیلان از رکود و تعطیلی ۱۳ واحد تولیدی بزرگ واگذار شده به بخش خصوصی گیلان میگوید: معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار گیلان، آمار دیگری ارائه میدهد و اذعان دارد ۵ واحد تولیدی بزرگ گیلان پس از خصوصیسازی یا تعطیل شدند و یا با کمترین ظرفیت تولید کار میکنند که یکی از آنها شرکت صنایع پوشش ایران است.
آرش فرزام صفت معتقد است؛ درزمان واگذاری به بخش خصوصی، اهلیتسنجی مالک کارخانه پوشش، انجام نشد و نظارت بر فرآیند واگذاری هم بسیار کم بود.
وی البته میگوید: ادامه رکود در واحدهای واگذار شده تا حدی بود که دولت تصمیم گرفت این کارخانهها را از مالکیت بخش خصوصی پس بگیرد.
بر این اساس مجموعه کارخانههای ریسندگی و بافندگی، پارچه، حوله و بلوجین و مخمل پوشش گیلان، از سال ۹۶ به شرکت آتیه دماوند وابسته به بانک صنعت و معدن، مالک قبلی دولتی آن، بازگردانده شد اما هنوز همانند کلاف سردرگم است؛ چنانچه معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار گیلان میگوید: هنوز نمیدانیم صاحب اصلی صنایع پوشش چه کسی است، این در حالی است که مشاور حقوقی این کارخانه مدارک و مستنداتی دارد که نشان میدهد این کارخانه به شرکت آتیه دماوند بازگردانده شده است.
اما مسئله مهم در جریان واگذاری این است که ۸۵ هکتار زمین این مجموعه به طور ثبتی هنوز در مالکیت بخش خصوصی است و بازگردانده نشده است.
وقتی دستگاه قضا دست تولید را میگیرد!
باتوجه به اهتمام قوه قضایه برای حل مشکلات واحدهای صنعتی و رونق تولید، مسئولان قضایی استان برای حل مشکلات صنایع پوشش ایران که در گیلان مستقر است، پای کار آمدهاند و افزون بر بازدید و سرکشی از این مجموعه وارد عمل شدهاند و به شرکت آتیه دماوند که دوباره این واحد تولیدی را پس گرفته است، یک ماه فرصت دادهاند تا سرمایهگذاری کند و خطهای تولید را توسعه دهند.
دادستان عمومی وانقلاب مرکز استان با بیان اینکه حمایت از تولید و اشتغال مهمترین رویکرد دستگاه قضا است میگوید: اگرچه خریدار بخش خصوصی مدعی است که تخلف از تعهد نداشته است و این پرونده در تهران در حال بررسی است اما به عنوان مدعی العموم اقدام این دست افراد را اخلال در نظام تولید و اشتغال میدانیم و به طور جدی پیگیر این پرونده هستیم.
سید مهدی فلاح میری با بیان اینکه در این باره کوتاه نخواهیم آمد افزود: همه مسئولان دولتی و متولیان بخش خصوصیِ وقت در زمان واگذاری، چنانچه کوتاهی کرده باشند، باید پاسخگو باشند و حالا هم پیگیر از سرگرفتن تولید در این کارخانه هستیم و پس از اتمام فرصت یک ماهه، عملکرد مالک جدید را بررسی و در این باره تصمیم گیری خواهیم کرد.
بستهبندیهایی که ۱۶سال است از دست تخریب قسر در رفته و بارقه امید تولید است
این صنعت از نفس افتاده البته سرمایههای پنهان و بستهبندی شدهای دارد که میتوان برای راه اندازی خط تولید رویش حساب کرد.
به گوشهای از محوطه این کارخانه که فنس کشی شده میروم. پشت این فنسها، بستههایی است که با پلاستیک پوشیده و روی هم چیده شده اند.
مدیر فنی شرکت صنایع پوشش گیلان در این باره توضیح میدهد.
آقای دلیری میگوید: قبل از واگذاری این مجموعه ۵۷۰ دستگاه ریسندگی وارد کرده بودیم که همچنان در جعبههای بستهبندی شده دست نخورده باقی مانده و ۱۶ سال است باز نشدهاند و نوی نو است؛ بستهبندیهایی از تجهیزات که با باز کردن آن میتوان ماشین آلات کامل ۲ خط تولید ریسندگی را تامین و کار را از سر گرفت.
مدیر فنی شرکت صنایع پوشش گیلان افزود: کارشناسان قیمت این تجهیزات وارداتی را که در حال حاضر به خاطر تحریمها امکان واردات آن نیست ۳۰۰ میلیارد تومان ارزشگذاری کردهاند و شرکت آتیه دماوند که فرصت یک ماهه دارد اگر ۵۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری کند، میتوانیم ۲ خط تولید ریسندگی راه اندازی کنیم و افزون بر اشتغال ۱۵۰ نفر، روزانه ۱۰ تا ۱۲ هزار تن نخ ریسندگی و ۲۰ هزار متر پارچه تولید کنیم.
و…همه چیز یک ماه دیگر معلوم میشود.
کسی چه میداند شاید همین بستههای رونکردهای که ۱۶ سال است، گوشهای از زمین این کارخانه توی جعبههای بسته خاک میخورد، سرنوشت صنایع پوشش ایران را در گیلان عوض کند و غبار خاموشی از تن تار و پود تولید بزرگترین صنعت نساجی خاورمیانه پاک کند.
شاید آستینهای همت بالا رود و تولیدات «پوشش» دوباره نیاز غرفههای بازار پارچه، لباس و حوله را پوشش دهد و نخ صنایع پایین دستی نساجی را هم بر تن تار و پود تولید بتند و «طاقه، طاقه» و «توپ، توپ» پارچه در کانتینرهای صادرات جا خوش کند و صنایع پوشش ایران، دوباره ایران را در تولید، سربلند کند.
دیدگاه