با این پول چه کاری را شروع کنیم؟
حالا وقت آن رسیده تا تصمیم بگیرید با پولی که دارید چکار کنید؟ وارد کسب و کار کوچکی شوید؟ وارد بورس شوید؟ در بانک سرمایه گذاری کنید؟ و یا بنشینید و هر روز بی ارزش شدن پولتان را تماشا کنید.
- رضا سیف پور (مدرس سوادمالی و کارآفرینی):
یکی از مهمترین و ملموس ترین نتایج حاصل از تداوم تورم، احساس نا امیدی ناشی از بی ارزش تر شدن پول و پس انداز در نزد افراد جامعه است. این حالت بخصوص وقتی با رکود اقتصادی هم همراه باشد تشدید می شود. در این حالت صاحبان سرمایه های کوچک احساس می کنند باید کاری کنند تا از برباد رفتن سرمایه خود جلوگیری کنند و اغلب به فکر حضور در انواع بازارهای سرمایه ای همچون ارز، سکه و مسکن می افتند که البته این روزها از رونق چندانی برخوردار نیست. با اینحال همیشه ممکن است کسانی به هر دلیل قصد داشته باشند تا با اندک سرمایه خود کسب وکار کوچکی را راه اندازی نمایند. این افراد اگر درک درستی از واقعیات موجود نداشته باشند ممکن است سرمایه خود را از دست بدهند و یا دچار مشکلات حاد تری شوند. شاید جالب باشد یاد آوری کنیم که مثلا ۲۰۰ الی ۳۰۰ میلیون تومان تا همین چند وقت پیش سرمایه خوبی برای آغاز یک کسب و کار ساده در یک شهر کوچک بود اما امروز این مبالغ متاسفانه به هیچ عنوان قابل اتکاء برای چنین کسب و کارهایی نیست. با این توضیح میخواهیم در این نوشتار توضیحاتی را در پاسخ به سوال افراد زیادی که قصد آغاز کسب وکار باسرمایه های اندک را دارند ارائه کنم:
۱- هیچگاه نا امید نشوید. اگر هدف واقعی تان کار باشد، با شناخت درست از خود و بازار کار و بخصوص انتخاب درست کاری که قصد انجامش را دارید، میتوانید با سرمایه هایی کمتر از آنچه گفته شد هم کاری را شروع کنید و پس از طی دوره ای سخت، به شکوفایی و رشد برسید اگرچه ممکن است قدرت انتخابتان خیلی محدود باشد.
۲- اگرچه امیدواری رکن اصلی موفقیت است اما واقع بینی هم رکنی به مراتب مهمتر است. واقعیت امر این است که در بسیاری از مشاغلی که ممکن است فکرش را هم بکنید در حال حاضر بازار کشور ما نزدیک به اشباع است. علت این است که سالهاست در رکود و تورم حاصل از تحریم ها به سر می بریم و بازار ما با تعاریف جدید فرصت های شغلی بخصوص مشاغل عصر ارتباطات و اینترنت به خوبی آشنا و مانوس نشده است. لذا شما باید در گام اول چاره ای برای عبور از سد رقبا و امکان فروش پیدا کنید.
۳- برای عبور از سد رقبا باید توان این را داشته باشید که حداقل ۱۵ الی ۲۰ درصد ارزان تر از قیمت بازار، کالایا خدمات خود را ارائه دهید و این در شرایط یکسان یعنی آنکه شما در خوشبینانه ترین حالت توانسته اید از محل فروش محصول یا کالای خود تنها ۱۰ الی ۱۵ درصد سود ببرید. مگر اینکه بتوانید قیمت تمام شده یا هزینه تامین کالا و خدمات خود را ۱۰ الی ۱۵ درصد پایینتر بیاورید که بسیار دشوار است. حال در شرایط موجود باید از خود بپرسید آیا این سود ده الی پانزده درصدی، کفاف زندگی و تامین هزینه های جاری را می دهد. اگر پاسخ به این سوال حداقل در یک دوره یکساله مثبت باشید میتوان خوشبین بود که به تدریج بازار را در اختیار بگیرید.
۴- قبل از اینکه به سوال بالا پاسخ مثبت بدهید باید بدانید که منظور از هزینه ها، عبارتست از هزینه مغازه یا محل کار، آب و برق و گاز و تلفن، مالیات، بیمه، پرسنل و در نهایت هزینه جاری زندگی خودتان و مهمتر از همه تفاوت هزینه تامین مجدد مواد اولیه یا کالا در شرایطی که قیمت ها صعودی است و بازار تقریبا چک قبول نمی کند. با اینحال اگر باز هم در کسب و کاری که قصد دارید شروع کنید با همان سود ۱۰ الی ۱۵ درصد میتوانید از عهده همه این ها برآیید حتما باید در شیوه بازاریابی و فروش خود تجدید نظر کنید.
۵- وقتی شما در بازاریابی موفق هستید که اولا مشتریان بدانند شما حضور دارید. در ثانی آگاه باشند که شما چه کالا یا خدماتی را ارائه می دهید، آنگاه بتوانند در هر لحظه که می خواهند از شما خرید کنند و مطمئن باشند قیمت شما پایین تر از دیگران است و در نهایت خاطرشان جمع باشد که هرچه بخواهند شما دارید. معنی بازاریابی جدید همین است. برای این کار شما مجبورید بر روی تکنیک های جدید فروش سرمایه گذاری کنید.
****
حالا وقت آن رسیده تا تصمیم بگیرید با پولی که دارید چکار کنید؟ وارد کسب و کار کوچکی شوید؟ وارد بورس شوید؟ در بانک سرمایه گذاری کنید؟ و یا بنشینید و هر روز بی ارزش شدن پولتان را تماشا کنید. فراموش نکنید اگر سرمایه تان کم است باید حتی الامکان مغازه متعلق به خودتان باشد، به سودی معادل نصف سود متعارف راضی باشید و در نهایت تکنیک های جدید بازاریابی را بیاموزید.
ارتباط با نویسنده: rezaseyfpour@gmail.com
دیدگاه