محمدابراهیم خلیلی

رشت؛ کلان‌شهری که کلان‌شهر نیست!

در حال حاضر فقط شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، کرج، تبریز، شیراز، اهواز و قم هستند که به صورت رسمی کلان شهر قلمداد می گردند، چرا که از مزایای مترتب بر آن بهره مند می شوند.

شهر رشت با سابقه ای حدودا یکصدو ده ساله در داشتن سازمان شهرداری یا بلدیه، شهری شناخته می شود که دارای گذشته دیرینه شهرنشینی در کشور ایران بوده و در مرتبه اولین هاست!

همچنین شهر رشت با احراز پیشینه ارتباط با اروپا، بسیار قبل تر از تاسیس‌شهرداری، از این نظر هم واجد ویژه گی و برتری اولیه نسبت به سایر شهرهای کشور می باشد!

بعد از آغاز به کار شهرداری و رواج فرهنگ شهر نشینی، در بخش هایی از عرصه های ارائه خدمات به شهروندان نیز، به عنوان شهر اولین ها، نام خود را ثبت کرده و در افواه مردم و مسئولان همیشه مطرح بوده و هست!

همینطور به لحاظ موقعیت خاص جغرافیایی و دارا بودن منابع غنی انسانی که در کشور و جهان مطرح هستند و منابع طبیعی، از جمله دریا، جنگل، ارتفاعات سرسبز و همچنین فرهنگ عمیق مردم و تاریخ کهن منطقه ای و هنر و سنت ریشه دار بومی‌ و با وجود هوش و ذکاوت مردمان سلحشور آن، باز هم در رده اولین هاست!

اما در حال حاضر و با وجود شرایط و امکانات قابل دسترس در حوزه توسعه شهری، برای ایجاد شهری ایمن، پایدار، آرام، بانشاط، شاد و دارای قابلیت های زندگی شهری با کیفیت بالا برای حیات مدنی رضایت مندانه در میان شهروندان و…،  با همه برجستگی‌های قابل افتخاری که از گذشته بر جای مانده،  امروزه با غرور تمام، مکرر با یاد آن روزها، یادآوری می شود، متاسفانه باید اذعان کرد که در حال حاضر، شهر رشت خصوصیات یک شهر پیشرفته را برای مردمانی که از نظر فرهنگ، سابقه ممتاز شهر نشینی و شریف بودن آحاد آن، که انصافا لایق بهترین ها، هستند را ندارد و حقوق شهروندی شهروندان قدرشناس و در عین حال صبور آن به شایستگی و درخور شان آنان، تامین نشده است!

شهری با تراکم زیاد جمعیتی در محدوده جغرافیایی بسیار اندک که شاید بدلایلی چون سیاست گذاریهای نه چندان مناسب مدیریتی و یا عدم جاری سازی قوانین و مقررات شهرسازی و معماری، به رشد بیشتر رسیده است تا توسعه، و ناگزیر با ازدحام و شلوغی مشهود خود، در زمینه های شهرسازی و اجتماع ناموزون جمعیتی و ساخت و سازهای غیر منطبق‌ با طرح های جامع و تفصیلی و پیدایش مناطق برخوردار و غیر برخوردار و کم توجهی به ایجاد شبکه های رفت و آمدی متناسب با حضور پر تراکم جمعیتی و اماکن اقتصادی و بازاری و اجرای برخی طرح ها و پروژهای بدون پیوست درآمدزایی، اشتغال آفرینی، فرهنگی و بدون اولویت سنجی، آسایش عمومی و اجتماعی را از شهروندان، تا حدود زیادی سلب کرده است، فقدان و کمبود زیبایی های طبیعی خدادادی، بطوری که فرضا سرانه فضای سبز آن کمتر از سه مترمربع برای هر شهروند است.

ترافیک و حمل و نقل و اساسا آمد و شد آسان و توام با آرامش و رفاه شهرنشینان، از هم گسسته و کلافه کننده و استرس زا و هزینه بر مادی و معنوی شده است، عدم وجود و یا تامین بستر و زیرساخت‌های مناسب در عرصه های گوناگون نرم و سخت افزاری، نظیر زیرساخت های مورد لزوم فرهنگ و حقوق شهروندی، یا نبود زیرساخت‌های لازم خدماتی و عمرانی و تفریحی و یا محیط زیستی برای رودخانه‌ها و پسماند و …، عدم وجود منابع تامین کننده پایدار در زمینه های مختلف، بویژه در بخش مالی و درآمدی برای تامین هزینه های نگهداشت شهر و سازمان و یا تامین مالی برای ارائه سرویس های خدماتی، عمرانی و…، که مورد نیاز اولیه شهروندان در زندگی شهری آنان می باشد. و ده ها نمونه دیگر قابل ذکر از این قبیل، خود نشانگر بارزی از فاصله بسیار زیاد شهر رشت، در مقایسه با شهرهای پیشرفته، آن سان که بانک جهانی برای شناخت شهرهای پیشرفته، مشخصات آن را تعریف می کند، دارد.

امروزه، بسیاری از مردم و مسئولان، شهر رشت را یک کلان شهر می نامند، در حالی که در تعاریف بین المللی، که توسط سازمان ملل متحد عنوان می گردد، کلان شهرها و یا مادر شهرها، به شهر هایی اطلاق می شود که بیش از هشت میلیون نفر جمعیت در آن ساکن باشند. با لحاظ این حالت تنها شهری که در کشور ما می تواند این افتخار را کسب کند فقط شهر تهران است که قادر خواهد بود کلان شهر لقب بگیرد. اما از آنجا که مفهوم شهر و تقسیم بندی شهر ها بر حسب شاخصه‌های ملی و محلی در کشورهای مختلف، متغییر می‌باشد، در کشور ما نیز کلان شهر (مترو پلیس) شامل شهرهایی می‌گردد که حداقل یک میلیون نفر جمعیت در آن ساکن باشند و البته این تعریف هم بعد از سال ۱۳۸۷ از طرف شورای عالی شهرسازی و معماری کشور، شامل اصلاحاتی شد از این قرار که، شهرهای دارای جمعیت بیش از پانصد هزار نفر نیز کلان شهر محسوب شوند. لیکن این مصوبه که البته توسط شورای عالی شهرسازی و معماری کشور صورت گرفت این تاکید را نیز دارد که شهرهای زیر یک میلیون نفر به صورت قانونی و رسمی کلان شهر محسوب می‌شوند لکن نمی توانند از قانون مالیات بر ارزش افزوده، نسبت به شهر هایی که بالای یک میلیون نفر جمعیت دارند از بهره بیشتری برخوردار باشند.

بنابراین باید گفت در حال حاضر فقط شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، کرج، تبریز، شیراز، اهواز و قم هستند که به صورت رسمی کلان شهر قلمداد می‌گردند، چرا که از مزایای مترتب بر آن بهره مند می‌شوند.

حال با توضیحات مختصری که داده شد، پس مشکل کجاست و علت چیست که شهری همانند شهر رشت که به لحاظ تاریخی و پیشینه و از نظر موقعیت منطقه ای، از ظرفیت ها و استعدادهای شهر پیشرفته و قابل طرح در حد و اندازه‌های شهر های پیشرفته و توسعه یافته در جهان را در پیشینه بالفعل خود، آنچنانکه همه، مستندا سراغ داریم و در حال حاضر نیز بالقوه همان ظرفیت ها را داراست و بلکه مستعد تر از گذشته هم نشان می دهد، اما با کمال تاسف از قافله چنین شهرهایی، نه تنها در جهان، که در برخی از مصادیق، حتی از بعضی از شهرهای کشور خودمان نیز (ضمن ابراز تواضع و احترام به همه آن شهر ها)، که در شرایط تحلیل موضعی و موضوعی، شهر رشت برتری های عینی قابل توجهی نسبت به آن ها را دارد، به صورتی تامل بر انگیز فاصله قابل بیان گرفته است و نسبت به گذشته پر افتخار خود، عقب گرد و پس رفت داشته است؟

مشکل اساسی کجاست، راه حل چیست و در حال حاضر مسئولیت برون رفت از شرایط فعلی و پاسخگویی در قبال آن را کدامین سازمان و کدامین شخصیت های مهم شهر، بر عهده دارند؟

محمدابراهیم خلیلی

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share