باران جشنوارهها
حالا که ایام تاسوعا و عاشورای حسینی را پشت سر گذاشته ایم بد نیست کمی به عقب بازگردیم و روزهایی را ورق بزنیم که به جای باران های نقره ای این روزها از آسمان این دیار جشنواره می بارید.
حالا که ایام تاسوعا و عاشورای حسینی را پشت سر گذاشته ایم بد نیست کمی به عقب بازگردیم و روزهایی را ورق بزنیم که به جای باران های نقره ای این روزها از آسمان این دیار جشنواره می بارید.
حسرت ۵ ساله مردم این سامان برای اجرای یک جشنواره بومی- محلی سردی زمستان را تداعی می کرد و نا امیدی چون خزان در فضای فرهنگی شهرستان عالم پرور در حال وزیدن بود اما گویا این سردی آبستن تابستانی گرم و پرشور بود.
شاید آن روزی که فرماندار شفت در جلسه ای رسمی اعلام کرد که ما نتوانستیم امسال جشنواره گلاب گیلده را برگزار کنیم کمتر کسی فکر می کرد که جشنواره های بومی محلی در این شهرستان از چپ و راست بیایند و بروند اما برگزاری ۴ جشنواره متفاوت نشان داد که پشت این اعتراف شجاعانه، اهتمام و پشتکار بوده است.
وقتی که میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی جایگاهش را پیدا می کند و صاحب مدیری با انگیزه می گردد کافی است که جهاد کشاورزی نیز جهادی عمل کند و خطرها را بپذیرد تا در کنار همکاری مستمر دهیاران پرتلاش و همیشه پیگیر، شهرستان شفت روزهای خاطره انگیزی را تجربه کند.
میرسرا با جوکول های سبزش، جیرده با سفال های رنگینش، سیاهمزگی با پنیر خوشمزه اش و ویسرود با شکوفه های زیبای شاه بلوطش باران جشنواره های بومی- محلی را در سرزمین پربرکت و حاصلخیز شفت رقم زدند و زمستان سرد را به تابستان پرشور کمیا کردند.
وقتی مثل یک زنجیز در هم تنیده شدیم و مانند یک مورچه به کار پرداختیم و به سان یک قلم دلسوخته مطالبه کردیم شیرینی میوه اش را حس خواهیم کرد.
ای کاش همیشه باران ببارد و این برنامه ها استمرار داشته باشد نه آنکه میراث فرهنگی با برگزاری چهار جشنواره، کار خود را پایان یافته قلمداد کند…
رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود * رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
حسن دلخوش نهزمی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه