دفاع مردم از شهردار در حمایت از تفکر توسعه
در یک هفته منتهی به جلسه استیضاح حرکت جمعی بینظیری در شهر شکل گرفت و کمپینهای حمایتی از شهردار رشت به راه افراد و در این بین چهرههای برجسته هنری، دانشگاهی و فعالان سیاسی در دفاع از شهردار حمایت همهجانبهای را رقم زدند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا سالها بود که شکاف عمیقی بین شهروندان رشت و مجوعه مدیریت شهری افتاده بود. هرچند مردم در جریان انتخابات شوراها، پای صندوقهای رای میرفتند اما نگاه غالب به انتخابات بیشتر به چشم یک تکلیف بود تا اثرگذاری؛ زیرا تجربیات بد و خاطرات تلخ گذشته و روند منفعلانهی شهر منجر به سلب اعتماد عمومی شده بود.
هرچند این عدم اطمینان و بیاعتمادی هنوز در بخش زیادی از روح جامعه حاکم است و مردم خود را از مجموعهی مدیریت شهری دور حس میکنند اما هرچقدر هم بدبینانه نگاه کنیم، باز باید گفت این شکاف قابل قیاس با سالهای پیش نیست و به واسطه تغییراتی که شهر طی یکی دو سال گذشته داشته و رویکردهایی که تغییر کرده تا حدودی این بیاعتمادی جبران شده است.
البته باید گفت این اعتمادسازی هنوز به میزانی نبوده که منجر به مشارکت اجتماعی عقلانی شود و هنوز ما با معیارهایی که نقطهی مطلوب است و مفاهیم شهروندی را معناساز میکند، فاصله داریم. مثلاً تنها ۱۲ درصد از شهروندان رشت عوارض ساختمانی خود را پرداخت میکنند در حالیکه اگر این اعتماد وجود داشت و اراده تغییر و تحول در بین مدیران و سیاستگذاران به نسبت بیشتری احساس میشد، قطعاً میزان مشارکت اجتماعی هم بالا میرفت.
عقلانیت اجتماعی حکم میکند که نقش مردم پررنگ شود. زیرا تجربهها نشان میدهد هرچقدر نقش مردم پررنگ و همراهی مردم با فرآیند توسعه بیشتر شد، توان شهر بالا میرود و کمتر مانعی میتواند سرعت توسعهی شهر را بگیرد.
اما با همه این تفاسیر، مرداد ماه سال گذشته اتفاقی در شهر افتاد که به نوعی باید از آن به عنوان نقطه عطف مشارکت اجتماعی و توسعهی اجتماعی شهروندان رشت یاد کرد.
پیش از آنکه به این اتفاق بپردازیم، نیاز است کمی به عقب برویم و روندی را که شهر رشت طی کرد تا به این اتفاق ختم شد، نگاهی بیاندازیم تا دلایل آن به وضوح روشن شود.
همانطور که پیشتر اشاره شد، از دو سال پیش به این طرف، تغییراتی در سطح رشت مشاهده شد، به شکلی که سیمای شهر تغییر کرد و مردم تاثیرات آن را در زندگی خود حس کردند. اولین اتفاق مهم و برجسته تهیه سند بازآفرینی رشت به عنوان اولین شهر ایران بود که با احداث پیادهراه عینیت پیدا کرد و مسیر توسعه شهر و استراتژی و اهداف آن تبیین شد.
احداث پیادهراه از یک سو توسعه انسانمحور را به همراه داشت. به عبارت دیگر شهروندان دیدند که در رویکرد شهر انسان اولویت قرار گرفته و به ماشینمحوری ترجیح داده شده است. از سوی دیگر بستر بالقوهی پیادهراه این امکان را داد تا جشنوارههای زیادی برگزار شود. توجه به ویژگیهای فرهنگی و ظرفیتهای هنری رشت، رهیافتی به سمت برندسازی و اقتصادی کردن شهر مبتنی بر اقتصاد مبتنی بر گردشگری بود.
شهروندان رشتی برای اولین بار دیدند که شهر دارای ایده و برنامه شده است و اهداف مشخصی را دنبال میکند. در بستر استراتژی شهر، اتفاقات دیگری هم افتاد که به نوعی احیای ارزش و اهمیت از دست رفته رشت بود. به عنوان نمونه ثبت رشت در شبکه شهرهای خلاق یونسکو را میتوان اشاره کرد که یک بار دیگر چهره بینالمللی به رشت بخشید.
در راستای رویکرد توسعه انسانمحور و ایجاد شهر سالم، پارکهای زیادی در سطح شهر ساخته شد و توزیع خدمات به شکل عادلانهای به خصوص در محلات کمبرخوردار اتفاق افتاد. همینطور ۲۰ دستگاه اتوبوس جدید جهت توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی خریداری و به شهر تزریق شد.
تمام این اتفاقات بخشی از کارهایی بود که منجر به اعتمادسازی محلی و افزایش سرمایه اجتماعی شد. شهروندان پس از سالها تغییر را در شهر خود حس کردند. ادبیات توسعه در زبان شهر جاری شد و در کنار افزایش حس تعلق به شهر، شخصیت توسعه طلبی در شهروندان شکل گرفت.
بنابراین مردم با تفکر توسعه آشنا شدند و تاثیر فقدان این تفکر در دههها قبل را در زندگی خود حس کردند. هرچند هنوز فاصله زیادی با نقطهی مطلوب و رشت آرمانی خود حس میکردند و این بیاعتمادی به جا مانده از گذشته به حدی عمیق بود که به این زودی از بین نروند، اما گفتمان عقلانیتی که در شهر شکل گرفت ناخودآگاه باعث شد بخشی از شاخصهای توسعه در بخشی از بدنه جامعه نهادینه شود.
به همین دلیل شهروندان رشتی احساس کردند برای دستیابی به شکوفایی و اعتلا نیاز است با فرآیند توسعه شهر همراه شوند. حمایت از تفکر توسعه عقلانیت اجتماعی شهروندان بود که به شکل مشارکتهای عمومی در وقت نیاز عینیت پیدا کرد. مشارکت عمومی شهروندان در پاکسازی تالاب عینک از سنبل آبی یکی از این نمونهها بود.
اما در تابستان ۹۵ یک بار دیگر بحث تکراری و کلیشهای استیضاح در پارلمان شهری رشت مطرح شد تا شاید با عزل شهردار رکورد سالی یک شهردار برای رشت حفظ شود. به نظر میرسید مردم رشت اینقدر حرف استیضاح را شنیده و بروبیای شهرداران را در این شهر دیدهاند که دیگر حوصلهای هرچند اندک حتی به عنوان اظهارنظر برایشان باقی نمانده باشد. در نهایت لایحه استیضاح در شورا به رای گیری گذاشته شد و همانطور که از دغدغه و تلاش برخی از اعضا پیشبینی میشد رای آورد تا جلسهی استیضاح شهردار در مرداد ماه برگزار شود.
اما اینبار مردم رشت به جای سکوت منفعلانه تصمیم گرفتند خواست و نظر خود را با صدای بلند فریاد بزنند. در یک هفته منتهی به جلسه استیضاح حرکت جمعی بینظیری در شهر شکل گرفت و کمپینهای حمایتی از شهردار رشت به راه افراد و در این بین چهرههای برجسته هنری، دانشگاهی و فعالان سیاسی در دفاع از شهردار حمایت همهجانبهای را رقم زدند.
حمایت انبوه از شهردار رشت، حمایت از جریان توسعه شهر بود و عقلانیت اجتماعی حاکم، مردم را وادار کرد تا خود را مقابل تفکر توسعه سپر کنند و از ایده شهر و فرآیند عقلانیت محوری که پیش گرفته دفاع کنند. مشارکت عمومی شهروندان که در قالب کمپینها و گروهها اتفاقاً بسیار عقلانی و مدنی اتفاق افتاد، از این حیث نقطهی عطفی در مشارکتهای اجتماعی دو دهه اخیر بود که باعث شد طرح استیضاح شهردار مسکوت باقی بماند. به عبارتی صدای مردم در حمایت از تفکر توسعه به حدی بلند بود که حتی مخالفان شخص شهردار که گوشهای خود را گرفته بودند هم نتوانستند این صدا را نشنوند.
دیدگاه